۱۰ پاسخ

من ی شهر غریبم مامانم اینا ی شهر دیگه 🥹ولی مادر شوهرم خیلیییییی هوامو داره پسرم عصرا می‌ره طبقه پایین

من که هر روز میزارم اونجا چون میرم سرکار

اکثرا مامانم میاد
چون ما رفتنی پسرم خونشون و بهم میریزه غذا نمیخوره من معذب میشم
میبرم بیرون پیاده روی دوبار بردم پارک

من خونه مادرم نزدیک هست ولی در هفته دو سه بار بیشتر پیش هم نیستیم.به نظرم این تفاوت شخصیت ادماس ولی راستش من خونه خودمو دوست دارم و ازین که مثلا سه چهار روز برم جایی بمونم خوشم نمیاد

منم کسی رو ندارم تنهام اینجا ولی پسرم رو هر روز میبرم پارک بیرون خانه بازی کلاس مادر و کودک بازار و...

خب گلم ببرش پارک بازار یه مکان عمومی،پسر منم همینه همه جا میبرمش چون خیلی بیرونی شده

خودت ببرش بیرون خونه دوست فامیل همه خانواده هابامحبت نیستن

من چندتا کوچه فاصله دارم ولی درهفته شاید یباربرم...مامان بابام هروز عصر میان دیدن دخترم...ولی من دوسدارم بیشتر خونه خودم باشم زیاد نمیرم بیرون بااینکه شوهرمم صبح میره شب میاد...یدونه خاهردارم ک یه شهردیگس 🥲

من چندتا کوچه فاصله دارم ولی درهفته شاید یباربرم...مامان بابام هروز عصر میان دیدن دخترم...ولی من دوسدارم بیشتر خونه خودم باشم زیاد نمیرم بیرون بااینکه شوهرمم صبح میره شب میاد...یدونه خاهردارم ک یه شهردیگس 🥲

ما نیم ساعت فاصله داریم من حداقل ۶ روز و شب در هفته از زمان بارداری تا الان خونه مامانم میمونم از ماه ۸ بارداری تا ۴ ماهگی رایان که کلا اونجا بودم الانم خونه رو گذاشتیم واسه فروش بیام نزدیک مامانم خونه بگیرم اون یه روزم نرم🤣واحد کنارشون خالیه کوافت نمیفروشه اجاره هم نمیده الدنگ

سوال های مرتبط