پارت دوم زایمان روز بعدش خونه مامانم دعوت بودم از صبح احساس درد داشتم ولی هی میومد هی میرفت کلا حال نداشتم حتی صبحونه نخوردم آماده شدم رفتم خونه مامانم دردام منظم نبود ولی کم کم منظم شدن تا غروبم دردام بیشتر شد ولی تحمل میکردم حتی با مامانم رفتم بازار و خرید کردم بعدش که برگشتیم دیگه طاقت نیوردم به شوهرم زنگ زدم بهش گفتم بیا دنبالم اونم ساعت ۹ و نیم اومد دنبالم منم برگشتم خونم کلی خونرو تمیز کردم واخرشم رفتم حموم بعد حدود ساعت ۱۲ و نیم بود بهش گفتم میخام برم زایشگاه ،منو برد زایشگاه و ....
برید تاپیک بعدی پارت سوم بخونید
لایکشم کنید تا بالا بمونه
پارت ۲ 🧐🧐🧐🧐🥰😍
منم لایک کن بخونم ادامه....
ای خداااا😍هم سن پسر منههه❤️❤️😍😍
عزیزم چ عروسکیه
توروخدا اینو بگو زایمان اولت راحت تر بود یا این زایمان؟من زایمان اولم خییییلی سختم بود برای این خیلی استرس دارم
بچه اولت چند سالشه
کجاست
وای ننه 🤩🤩
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.