سوال های مرتبط

مامان ونداد مامان ونداد ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی۲
۴۰ هفته و ۳ روز بودم که داشتم ورزش میکردم به کمک همسرم
که احساس خیسی کردم
رفتم سرویس دیدم لباس زسرم خیسه
نوار بهداشتی گذاشتم زنگ زدم ماما گفت زود برو پیش متخصصت
دیگه زود اماده شدمو ساک خودمو بچمو برداشتم و رفتیم پیش متخصص تا نگاه کرد گفت کیسه ی ابته زود باید بستری شی نامه ی بستری داد
من ساعت ۴ حس کردم که خیس شدم ساعت ۶ بستریم کردن
از ساعتی که بستری شدم شروع کردم به ماساژ نوک سینه هام و فشار دادن نقطه ی درد
ازم نوار قلب گرفتن که ببینن پسرم اوکی هست یا نه
که خداروشکر همه چی اوکی بود
بعد از نوار قلب پاشدم واسه ورزش ها
نا گفته نماند که همچنان ۱ سانت بودم
شروع کردم به ورزش درد هایی مثل درد پریود داشتم هم دل درد هم کمر درد
حدود ۲ ساعتی ورزش کردم اومدن معاینه کردن شده بودم ۲ سانت
مامام بهم گفت باید دقیق بدونم شدت دردهات چقدره یه دستگاهی بهم وصل کرد که شدت درد رو نشون میداد
درد من ۸ بود که درد پریودی بود و ماما گفت به درد بیشتری احتیاج داری واسه باز شدن
بهم سرم زد با امپول فشار درد ها کم کم بیشتر میشد
اما قابل تحمل
دوباره پاشدم با همون سرم شروع کردم به ورزش
بچه ها اسکات معجزه میکنه اصن عالیه لامصب
حتما تو درداتون انجام بدید
حین ورزش تنفس های کمی رو شروع کردم که هم به پسرم اکسیژن برسه هم خودم ارومتر شم
این روند تا ساعت ۲ شب ادامه داشت
مامان هیراد مامان هیراد روزهای ابتدایی تولد
در بیمارستان/ پارت ۲
یکم حرکات رو انجام دادم و سعی می‌کردم درد ها رو تحمل کنم اومد معاینه کرد گفت ۲ سانتِ . بهش گفتم دیگه ورزش یا حرکتی کنم گفت هر ورزشی بلدی خودت انجام بده🤐😐 ( یعنی بود و نبود این مانا واسه من فرقی نداشت) با خودم گفتم از  این ماما بخاری بلند نمیشه سعی کردم تمرکز کنم رفتم رو تخت و ورزش هایی ک قبلا با دوره های آنلاین و اینترنت یاد گرفته بودم انجام دادم . درد ک کم می شد حرکات سنگین تر ، درد ک زیاد میشد ورزش سبک تر انجام می دادم. بهم سر نمی زدن ببینن مردم یا زنده😂🥲 سعی کردم رو ورزش تمرکز کنم خودمو محکم ب تخت گرفته بودم و ب زور ورزش می کردم دردهام شدید شده بودن ب زور رفتم پیش ماما گفتم خیلی درد دارم گفت باید تحمل کنی در صورتی ک من انتظار داشتم از روش های کاهش درد استفاده کنه چون شیفتش بود تو بیمارستان بود ازش پرسیدم شما چند سانت میاین بالاسرم گفت ۴ ، ۵ سانت گفتم  دهانه رحمم بیشتر باز میشه از روش های کاهش درد استفاده کنید ، مکث کرد و گفت از دکتر می پرسم . ( از اینکه چنین مامای همراهی داشتم پشیمون بودم همه میگفتن خوبِ ولی واسه من نبود اونم منی ک کلی همکاری میکردم توپروسه زایمان. (حس می‌کردم بخاطر اینکه‌ک قبلش زیر نظر یکی دیگه بودم )
کلافه بودم و دلخور از چنین مامایی بودم ولی خودم رو جمع و جور کردم برگشتم تو اتاق با وجود اینکه از درد ب خودم می پیچیدم سعی می‌کردم ورزش کنم ک پروسه زایمان سریع تر پیش بره و دهانه رحم بیشتر باز بشه . یه مانعی جلو سرویس بهداشتی بود ک رفت و آمد بود حالا خودم درد داشتم ی دستن سرم این مانع هم مزاحم بود و استفاده از دست شویی رو سخت کرده بود.
مامان فاطمه سادات ✨️ مامان فاطمه سادات ✨️ ۱ ماهگی