خلاصه حالم اینطوری بود و شام نخوردم میل نداشتم اما وقتی ساعت ١٢:٣۰ شب تو تخت بودم گرسنم شد و دلم ضعف رف و با خودم گفتم برم ماکارونی رو گرم کنم و بخورم اما گفتم ولش کن کی حال داره بره الان شام گرم کنه ... شوهرم از خستگی خوابش برده بود ... منم به سختی پهلو به پهلو شدم و کمرم و پشتمو کردم به همسرم یه کوچولو کمرم یه خورده درد داشت شروع کردم خودم ماساژ دادن که دستم خورد به شوهرم و از خواب پرید و دید دارم کمرمو ماساژ میدم شروع کرد ماساژ دادن یه حالت کمر درد پریودی اما خفیف بود دیگ جفتمونم خوابمون برد فقط اینکه پسرم خیلی خودشو سفت میکرد و حالتش از رو شکم دیده میشد که داره خودشو سفت میکنه.
طبق عادت هرشب که نصفه شبا بیدار میشدم میرفتم سرویس اون شب هم ساعت ٣:٣۰ صبح از خواب بخاطر ادرار بیدار شدم اما فقط بیدار شدم از جام بلند نشده بود و تو فکر این بودم که چقد احساس پر بودن مثانه دارم و میدونم اگه حتی یه میلی متر جابجا شم حتما رو تخت ادرار میکنم !!!
تو همین فکر بودم که یهو یه حجم زیادی آب داغ ازم خارج شد!!!! همونجا رو تخت !!!
کلی ترسیدم اخه فهمیده بودم کیسه ابمه و ادرار نیس چون مثانه م احساس پری رو داشت خلاصه جیغ زدم و هول شدم شوهرم ترسید و از خواب پرید من همش داد میزدم کیسه ابم کیسه ابم پاره شد
شوهرم که حیروون مونده بود و رفته بود سراغ لامپ که روشنش کنه هراسون گف کو چی میگی خواب داری میبینی؟ گفتم بابا ایناها تخت و ببین خیسه کلا
بعد به پاهام اشاره کردم که همینجور شلوارم خیس بود و تندی رفتم دسشویی ادرار کردم همچنان هم داشت مایع کیسه ابم ازم میرف
ادامه داره

۵ پاسخ

عزیزم لایک کن ببینم

کمر درد و پادرد از علائم زایمان نیست؟
من از دیشبه دارم میمیرم از کمر درد

خب خب بقیشو بگو

مبارک باشه انشالله زیر سایه پدر و مادر در ارامش و سلامتی بزرگ بشه

مبارک باشه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان نی نی جونی مامان نی نی جونی ۳ ماهگی
داستان زایمان من🥲
قسمت اول


۳۷ هفته و ۲ روز بودم. شب قبلش مهمونی تولد رستوران دعوت بودم ولی حال نداشتم اصلا. یعنی چون سنگین بودم و ورم کرده بودم قیافم خوابالو بود و واقعا دلم میخواست همش بخوابم.
خلاصه رفتم رستوران و جایی که نشسته بودیم گرم بود و خیس عرق بودم
بقیه اکی بودن ولی.
شب رفتیم خونه و منم ذهنم درگیر که چه‌چیزایی باید بخریم و فردا جمعه ست شوهرم خونه س بریم فروشگاه خرید.
خوابم نمی‌برد بلند شدم با نخودلوبیاهایی که خیسونده بودم آبگوشت رو برای ناهار جمعه بار گذاشتم و زیرشو کم کردم و ساعت ۳ و نیم شب بلخره خوابیدم.
خب اینجای ماجرا جالب میشه. ساعت ۴ و ۵۰ بیدار شدم به حس شدید دستشویی. یه کم لب تخت نشستم دیدم انگار مثانه م داره له میشه و به سختی بلند شدم رفتم سرویس. خیلی کم جیش داشتن شاید یه ته لیوان😐
خلاصه خوابیدم و ۸ و نیم باز بیدار شدم با درد شدید و شکمم سفته سفت بود باز رفتم سرویس و برگشتم.
۹ و ۳۶ بیدار شدم دیدم عه جیش کردم تو خواب😐🥲
داشتم فکر میکردم که خب اشکال نداره تشک تختو میگم قالیشویی بیاد ببره بشوره اصن بهتر 😅 که یهو فششششش باز آب زد بیرون و دوزاریم افتاد که کیسه م پاره شده😥
مامان حسین جان💙 مامان حسین جان💙 ۴ ماهگی
پارت ۳ زایمانم 💙
من تو دسشویی بودم و هم چنان در حال گریه کردن بودم و پر از استرس و هیجان
هیچ دردی نداشتم فقط داشت ازم همینجور بی وقفه آب داغ میرفت ...
به ذهنم رسید برم نوار بهداشتی بردارم
برداشتم و گذاشتمش
شوهرم تندتند داشت وسایلارو جمع میکرد منم تندتند حاضر شدم و همش با استرس میگفتم خدایا یعنی چی میشه خدایا برای پسرم اتفاقی نیفته از اونور شوهرم میگف باید میموندیم خونه مامانم اینا تو گفتی نه وگرنه الان نزدیک تر بودیم و زودتر میرسیدیم بیمارستان
منم گفتم وای همون بهتر که اونجا نموندیم خونه خودم این اتفاق افتاد همون بهتر
خلاصه دیگ تو راه بیمارستان بودیم و شوهرم همش استرس داشت میگف ببین تو گوگل چی نوشته تا برسیم بیمارستان
منم کلا تو گوگل دنبال این بودم ببینم وقتی کیسه اب پاره شه و درد نداشته باشی چی میشه
حتی تو همین گهواره هم تاپیک زدم
که همه گفتن باید بری تند بیمارستان
خلاصه رسیدیم بیمارستان منم هراسون رفتم قسمت زایشگاه شوهرم موند پشت در زایشگاه
تریاژ زایشگاه بودم دوتا ماما بودن و گفتن چیشده خانم
منم گفتم کیسه آبم ترکیده یهو یه عالمه اب داغ ازم رف اونا گفتن ای بابا چیزی نیس ک چرا داری گریه میکنی چندهفته ای ساعت چند اینجوری شد؟منم گفتم ۳۸ هفته و ۳ روزم به حساب انتی و به حساب پریود ۳۷ هفته و ۵ روز
ساعت ۳:٣۰ اینطوری شد ... اونموقع که تو تریاژ رسیده بودم ساعت ۴:٣۰ بود
خلاصه مدارکا و سونوگرافی هارو گرفتن ب منم گفتن بخواب رو تخت معاینه ت کنیم
اول صدا قلبشو گوش دادن بعدم معاینه م کردن
برای اولین بار بود معاینه میشدم تو بارداری
خیلی حس بدی بود اصلا دوسش نداشتم گف یه سانتی با حالت بدی هم گف 😒
مامان یاشار مامان یاشار ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
کسایی که میخان طبیعی بیارن نخونن🙂
پارت ۱
شب جمعه بود ۱۵ تیر ساعت ۱۰ رفتم پیاده روی تا ۱۲ امدم خونه یه حسی بهم میگفت تا فردا دردام شروع میشه تمام کارام رو کردم ساعت یک بود نشستم رو توپ جیم بال یکم ورزش کردم یهو کیسه آبم پاره شد زنگ زدم با زایشگاه گفتن پد بزار اگر یک ساعت بعد خیس شد بیا منم گذاشتمو همچنان خیس شد ساعت حدود دو ونیم بود رفتم زایشگاه بدون هیچ دردی چون کیسه آبم پاره شده بود با یک سانت بستریم کردن خیلی اصرار کردم که سوزن فشار بهم بزنن اما میگفتن سوزن فشار رو فقط روزا میزنن بهم آنتی بیوتیک وصل کردن گفتن وقتی کیسه آب پاره شد باشه تا دو ساعت بعد دردا شروع میشه صبح شد ساعت حدودا نه من تا اون موقعه یه درداری خفیف پریودی داشتم اما همون یک سانت بودم دکتر آمد بهم آمپول فشار زدن کم کم دردارم شدید شد خانوادم چون از شب رفته بودم تو زایشگاه در زایشگاه رو ول نمیکردن از طرفی خیلی نگران بودن منم تا ساعت ۱۲ ظهر دیگ تحمل دردام رو نداشتم و بلند بلند داد میزدم اما بلند میشدم ورزش میکردم راه میرفتم اینقدر دردام شدید شد که تحملش سخت بود بهم یه آمپولی زدن که دیگ من تو حال خودم نبودم و لرز شدید گرفته بودم تا ساعت ۷ شب درد کشیدم اما به زور ۲ سانت شده بودم
خانوادم هی میومدن دکترا رو تحدید میکردن که سزاریننش کنین اگر بلایی سرش آمد اینجا رو رو سرتون خراب میکنیم و ........
بقیش پارت دو میزارم
مامان ملورین🤰👼🩷 مامان ملورین🤰👼🩷 ۴ ماهگی
تجربه زایمان (سزارین)
پارت ۱
خانوما تجربه زایمانم و گفته بودین بنویسم براتون روز ۱۶ خرداد بود داشتم میرفتم از دکترم نامه سزارین اختیاری رو بگیرم وقتی داشتم میرفتم مطب خیلی پیاده روی داشتم یه لحظه جوری شکم درد و کمر درد گرفتم که اشکم دراومد خلاصه با همون کمر درد و شکم درد رفتم نامه رو گرفتم برای ۲۲ خرداد از دکتر هم چیزی نپرسیدم چون فکر کردم طبیعیه و بخاطر پیاده رویه
ساعت ۳ ظهر بود رسیده بودم خونه از پله های خونه داشتم میومدم بالا دستشویی هم داشتم🥴بعد یهو دیدم خیس شدم اندازه کف دست با خودم گفتم عجب بی اختیاری ادرار هم گرفتم از یه طرف هم شک کردم اما بازم متوجه نشدم بعد من تا خود شب همین جوری هی میرفتم دستشویی چون حس ادرار داشتم بعد فکر میکردم چون میرم دستشویی هی خیس میشم متوجه نمیشدم که مشکل از کیسه آبه آخر شب ترشح زرد هم داشتم که میگن مال سوراخ شدن کیسه آبه ولی من نمیدونستم صبح که بیدار شدم دیدم ترشحم قهوه ای حالت شده کمر درد و شکم دردمم ادامه داره شوهرمم سرکار بود خونه نبود خلاصه با همون وضعیت که هی دستشویی میرفتم به مامانم زنگ زدم رفت شوهرم و آورد آخه شوهرم اجازه بردن گوشی به سرکار رو نداره😐🤧🤧🫠
رفتم بیمارستان نزدیک خودمون نگاه کرد گفت کیسه آب تو واژنمه و دیده میشه کیسه آب هم سوراخ شده خلاصه برگشتم وسایلا رو برداشتم رفتم بیمارستانی که میخواستم برم ساعت ۳ بود که رسیدم و تست آمینو شور گرفتن و معاینه کردن ۱ فینگر باز بود دهانه رحمم آمینو شورمم مثبت شد
ادامه...