کسایی که دلش رو ندارن نبینن یه خواب عجیب دیدم ⛔️خیلی میترسم .کسایی که تعبیر خواب بلدن یا اگر کسی رو میشناسین بلده تروخدا معرفی کنین حالم خیلی بده لطفا ببینین تاپیک رو : من بعد از اذان صبح خوابم برد . خواب دیدم تو یه خونه که طبقه پنجم یا ششم بود دخترم از الان یکم بزرگ تر بود و یه پسر هم داشتم بودم و دخترم رو دیدم که من هواسم نبود و از بالکن پرت شد پایین برف میومد و شب بود رفتم جلو دیدم جنازشو . دور از جونش ‌. یکم گذشت و باورم نمیشد فقط میگفتم یا حسین نه نکن من میمیرم . رفتم بالا سرش مرده بود خودمو میزدم و گریه میکردم دو سه روز گذشت و مراسم ختم بود و دخترم رو با کفن آورده بودن بغل گرفته بودم و لالایی میخوندم و گریه میکردم (همچنان توی خواب گیر کرده بودم ) اومده بودم تو پذیرایی و همچنان میگفتم من میمیرم از این داغ . چند نفری هم دور خونه نشسته بودن یهو دیدم یه موجود مهیب ترسناک بالا سر دخترم بود یچیز بین زن و مرد خیلی بزرگ هیکل و ترسناک روح دخترم در بدنش ول بود و من میدیدم. همه ی آدم های اطرافم محو شدن دویدم طرف اون موجود التماس کردم نبر نبرش . اومده بود روحش رو ببره . یهو حمله کرد بهم و چسبوند با یه دست منو به دیوار . گفت تو کی هستی که دخالت میکنی . گفتم منو ببر ترو. به خدا از دخترم بگذر من میمیرم بدون اون (ادامه اش و تو بخش پاسخ ها میزارم ) یا تاپیک بعدی بخدا دارم خلاصه میگم

تصویر
۱۵ پاسخ

زیادم فکرتو درگیرش نکن به چیزای منفی هم فکر نکن هر طور ک فکر کنی همون‌طور میشه بد به دلت راه نده.الله متعال عمر دخترت رو زیاد می کنه بهت گل پسر می بخشه

عزیزم اصن نگران نباش خواب نردن تعبیرش اینه که عمرش ان شاالله زیاد میشه

ای خدا تا این عکسو باز کنم مردم وزنده شدم فک کردم عکس چی گذاشتی دستام داره میلرزه

خوابی ک یادت نباشه خوابه خوابی ک یادت باشه پیغامه

عزیزم اصلا خودتو ناراحت و نگران نکن فقط یه خواب بوده که بیشتر قدر نعمت خدارو بدونی و به دختر عشق بورز به هرچیزی که فکر کنی همون میشه به این فکر کن دخترت تا همیشه پیشت هست و میمونه تو عروسیشو میبینی نوه هاتو میبینی بهترین زندگی نصیبش میشه 🥰😍❤️

خدا خیر کنه صدقه بزار‌عمرش زیاد شده..ماه صفره ماه سنگینه هر روز صدقه بزار خونه ات اسفند دود کن..ما آدما خیلی وقتا خوابایی که ترس انفاق افتادنشو داریم میبینم یعنی توو‌ضکیر ناخوداگاهمون میمونه و بشکل خواب خودشو نشون میده.. بهش فکر نکن همه یکی یبارم شده از این خوابا دیدن

عزیزم اولین خواب صبح درست نیستش بعدشم تعبير مردن عمر طولانی هستش و گریه یعنی خوشحالی شاید شبش به این چیزا فکر کردی که خوابشو دیدی چیزی نیست نگران نباش

فک کنم‌فبلم ترسناک زیادمیبینی
ولی جداازشوخی بعدنمازصب خواب تعبیر داره
خواب مردنم خوبه
عمرش طولانی میشه

کو بقیش

عزیزم الان میپرسم بعت میگم

خواب ببینی کسی مرده یعنی عمرش زیاد میشه
بعد چون جنسیت زن بوده در خواب
تعبیر اینجوریه ک در واقعیت ی مرد میمیره

نماز خوندی خوابیدی🤔

عزیزم من خواب تعبیر می کنم خواب بعد از صبح کلا حرامه باید تا سپیده صبح بیدار بود نگران نباش خداوند متعال بهش عمر بابرکت میده براش همیشه صدقه بده صدقه دفع بلا است

یه صدقه بنداز خودتو درگیرخوابت نکن انشاالله که خیرباشه

خواب صبح الکیه ولش اهمیت نده 😁

سوال های مرتبط

مامان ايمى مامان ايمى ۲ سالگی
سلام دوستان

یه سوالی ذهنم رو درگیر کرده. یکی از دوستان خانوادگی ما پسرش ۶-۷ سالش هست پنج شنبه جایی رفته بودیم که اینها هم بودن پسرش یه توپ داشت دختر منم توپ اورده بود همون مدل همون رنگ..
فقط خیلی کم توپ دختر من کم بادتر بود دخترم بهونه کرد و کلی گریه کرد که اون یکی توپ رو میخواد من بهش گفتم این واسه شماست..
بعد همسرم مه دید دخترم خیلی گریه میکنه به پسره گفت موقت توپ رو عوض میکنی؟ بعد دوباره پسش بدیو پسره گفت نه.
مامان پسره که دورتر وایساده بود گفت واسه خودشه حالا چهه فرقی می کنه.
به نظرم درسته که هرگز نباید وسیله بچه رو به زور گرفت ولی مثلا تو سن اون پسره میشد زراش توضیح داد که مثلا این کوچولو و داره گریه میکنه حالا یه کوچولو توپت رو عوض کن.
یه جورابی بچه های الان همدلی بلد نیستم البته نه همه مثلا یه دختر دیگه تو همون سن و سال بود خیلی بچه عاقلی بود و ربتارش با کوچکترها عالی.
به نظر شما تا کی باید به بچه ها گفت این واسه خودته و به کسی نده
مامان حسنا مامان حسنا ۳ سالگی
دخترم وقتی بدنیا اومد. بخاطر آلرژی که داشت هر روز مریض بودی جوری که چندبار. فکر کردم مرده ازبس حالش بد بود. با گریه رسوندمش بیمارستان. بچه اولم بود تو شهر غریب تنها بی کس. صبح تا شب مطب بیمارستان بودم. دکتر هر روز روزای جمعه میبردنش بیمارستان 😭 دکتر بهم گفت بو هیچ نباید حس کنه. خودمو زندونی کردم تو یه اتاق دوماه. وقتی خواب بود غذا درست میکردم حموم میزدم. تا بو غذا حس نکنه. بدتر بشه. جای نرفتم. ب چقدر حرف شنیدم که خودتت زندونی کردی بشین تا خوب بشه😭😭 خیلی سخته بود تا یکم دود یا بو چیزی بود جای همون لحظه حالش بد میشد. شبا گریه میکردم تا صبح یه روز تو مطب دکتر زدم زیر گریه یه زنه اومد دلداریم داد. گفت نگران نباش میگذره. چقدر باهام حرف زد خیلی درد کشیدم. اونای که بچه هاشون آلرژی دارن میدونن من چی میگم. هرروز بخور سرم آمپول دارو. اسپره. تا یکم راحت بخواب. نفس بکشه یکم بهتر بشه. همیشه میگفت گله میکردم پیش خدا ولی یه بار خیلی کم آوردم گفتم اینقدر گریه کردم من معجزه رو دیدم امام زمانم جوری دخترم شفا داد که. هیچ وقت به اسم آلرژی نبردمش دکتر دیگ اسپره استفاد نکرد انگار اصلا الرژی نداشت خدا دید چقدر گریه کردم چقدر درد کشیدم. 😭😭 گذشت ولی یادم نمیره. لحظه به لحظه اون روزا رو یادمه. الهی بحق همین شب هیچ بچه ای مریض نشه❤😭🙏
مامان پسرکوچولو مامان پسرکوچولو ۳ سالگی
تاپیک قبلیمو بخونید مامانا .😥😥😥
امروز پسرم با پدرشوهرم تو کوچه بوده و پدرشوهر خدا بگم چیکارش کنه ک از بچم غافل شده بود
اومد بعد نیم ساعت گفت امین اومده بالا من دیگ اینو شنیدم مردم و زنده شدم 😭😭 انقد هول شدم پا برهنه دویدم تو کوچه هرطرف نگاه می‌کردم پسرم نبود
حس میکردم دنیا تموم شده ینی نابود شدم وقتی کوچه هارو میگگشتم و حتی پرنده پر نمیزد 😭 .
تو ذهنم میگفتم دیگ تموم شد دزدیدنش پیداش نمیکنم
پدرشوهرم از اینور میدوید مادرشوهرم اون سر خیابونو می‌گشت برادر شوهرم با دوچرخه تو خیابونا رو می‌گشت
دوسه تا خیابون اونور با دو چرخه اش رفته
بود پسرم یدفعه دیدمش دم مغازه اس 😭اون لحظه فقط افتادم زمین بی حس شده بود بدنم از فشار استرس و نگرانی
تاپیک قبل گفته بودم پسرم خواب دیده مامانم خواب دیده
خداوبهم خیلی رحم کرد 😔😔😔 همین ک پیدا شد ندزدیدنش یا موتور ماشین بهش نزده بود شانس آوردم فقط
وقتی رفتم پیشش انگار ن انگار ک گم شده یا مامانش نیست یا احساس ترس کنه هیچچچچ گفتم چرا اومدی اینجا گفت اومدم از آقا بستنی بخرم🥲
مامان پسرکوچولو مامان پسرکوچولو ۳ سالگی
تاپیک قبلیمو بخونید مامانا .😥😥😥
امروز پسرم با پدرشوهرم تو کوچه بوده و پدرشوهر خدا بگم چیکارش کنه ک از بچم غافل شده بود
اومد بعد نیم ساعت گفت امین اومده بالا من دیگ اینو شنیدم مردم و زنده شدم 😭😭 انقد هول شدم پا برهنه دویدم تو کوچه هرطرف نگاه می‌کردم پسرم نبود
حس میکردم دنیا تموم شده ینی نابود شدم وقتی کوچه هارو میگگشتم و حتی پرنده پر نمیزد 😭 .
تو ذهنم میگفتم دیگ تموم شد دزدیدنش پیداش نمیکنم
پدرشوهرم از اینور میدوید مادرشوهرم اون سر خیابونو می‌گشت برادر شوهرم با دوچرخه تو خیابونا رو می‌گشت
دوسه تا خیابون اونور با دو چرخه اش رفته
بود پسرم یدفعه دیدمش دم مغازه اس 😭اون لحظه فقط افتادم زمین بی حس شده بود بدنم از فشار استرس و نگرانی
تاپیک قبل گفته بودم پسرم خواب دیده مامانم خواب دیده
خداوبهم خیلی رحم کرد 😔😔😔 همین ک پیدا شد ندزدیدنش یا موتور ماشین بهش نزده بود شانس آوردم فقط
وقتی رفتم پیشش انگار ن انگار ک گم شده یا مامانش نیست یا احساس ترس کنه هیچچچچ گفتم چرا اومدی اینجا گفت اومدم از آقا بستنی بخرم🥲
مامان پسرکوچولو مامان پسرکوچولو ۳ سالگی
تاپیک قبلیمو بخونید مامانا .😥😥😥
امروز پسرم با پدرشوهرم تو کوچه بوده و پدرشوهر خدا بگم چیکارش کنه ک از بچم غافل شده بود
اومد بعد نیم ساعت گفت امین اومده بالا من دیگ اینو شنیدم مردم و زنده شدم 😭😭 انقد هول شدم پا برهنه دویدم تو کوچه هرطرف نگاه می‌کردم پسرم نبود
حس میکردم دنیا تموم شده ینی نابود شدم وقتی کوچه هارو میگگشتم و حتی پرنده پر نمیزد 😭 .
تو ذهنم میگفتم دیگ تموم شد دزدیدنش پیداش نمیکنم
پدرشوهرم از اینور میدوید مادرشوهرم اون سر خیابونو می‌گشت برادر شوهرم با دوچرخه تو خیابونا رو می‌گشت
دوسه تا خیابون اونور با دو چرخه اش رفته
بود پسرم یدفعه دیدمش دم مغازه اس 😭اون لحظه فقط افتادم زمین بی حس شده بود بدنم از فشار استرس و نگرانی
تاپیک قبل گفته بودم پسرم خواب دیده مامانم خواب دیده
خداوبهم خیلی رحم کرد 😔😔😔 همین ک پیدا شد ندزدیدنش یا موتور ماشین بهش نزده بود شانس آوردم فقط
وقتی رفتم پیشش انگار ن انگار ک گم شده یا مامانش نیست یا احساس ترس کنه هیچچچچ گفتم چرا اومدی اینجا گفت اومدم از آقا بستنی بخرم🥲