۹ پاسخ

پسرمنم مثل پسر شماست

دختر منم ۱۱کیلوئه

عزیزم خب دختر منم لاغره چون هم من هم باباش لاغریم غذامونم کمه نگران نباش گلم

دقیقا پسر منم همینه..10کیلو هم نمیشه..ولی همین که سالمه خداروشکر

عزیزم دختر منم وزنش زیاد بودـ
ولی الان خیلیی ریزس
پسرا یه دفعه رشد میکنن نگران نباش.
میدونم حالتو درک میکنم
خودم تو همچین موقعیتی بودم

عزیزم خوبه یه همسایه پیدا کردی که همسن وسال پسرم داره آن شالله دوست بشن بیارش باهم غذا بخورن دوست باشن

پس منم هم وزن پسرته وجثه اش هم همینطور

عزیزم بچه سالم باشع کافیه
بچه منم بدغذاس ولی بچه خواهرم ۸ ماه کوچیکترم هس خوش غذاس هزارماشالله همچین همههههه چی زیاد مبخوره ادم کیف میکنه ولی خب چ میشه کرد دیگه همشون بزرگ میشن این چیزام ازیاد میره

دختر منم همینطوریه
پارک ک میبرمش،کنار بچه های هم سن و سالش ظریف مریفه

سوال های مرتبط

مامان قند عسل مامان قند عسل ۲ سالگی
شما بودید چیکار میکردید؟
امروز رفتیم ارایشگاه یه بچه ای هم اونجا بود همسن پسر من دختر بود دستش یه عروسک بود دست پسر منم ماشینش بود که داشت بازی میکرد بچه اومد ماشین پسر منو ازش گرفت هرچی پسرم رفت ماشینشو بگیره بچه دویید و نداد بهش پسرم هی غر زد اونم دویید سمت مامانش مامانش بهش گفت بده بهش گفت نه مامان برگشت به بچش گفت پس بده من بزارم تو کیفم برات قایمش کنم🙄 به منم گفت وقتی حواسش پرت شد میدم منم منتظر موندم ولی ۵ دقیقه ای گذشت تمام مدتم پسر من به من غر میزد و ماشینشو میخواست مادره هم چون بچه خودش گربه نکنه ماشبن پسر منو نمیداد تا پسر من بهو بغض کرد اومد دست منو گرفت من خیلییی دیگه ناراحت و عصبی شدم دست پسرمو گرفتم رفتم پیش مادره با جدیت گفتم لطفا ماشین پسر منو بدید پسر من داره حرص میخوره و ناراحته پشت چشمشو نازک کرد گفت بفرمایید ماشین داد بچش شروع کرد جیغ و داد منم پسرمو بردم یه سمت دیگه ماشین بازی کنه . خیلی عصبی شدم وقتی بغض کرد بچم . واقعا بعضیا چی فکر میکنن پیش خودشون؟؟؟؟
مامان هامین مامان هامین ۲ سالگی
امروز یه چیزی شنیدم خواستم اینجا بگم شاید واقعا لازم باشه اونم بحث مهم محافظت جنسی از بچه هامون و یاد دادنش
مامانمینا یه همسایه دارن که یه دختر هم سن پسر من داره و یه پسر ۷ ساله از نوزادی این بچه مامانش میسپاردش دست اونیکی همسایه که سه تا پسر داره تو رده سنی ۸ تا ۱۸ سال پسر وسطیش با داداش من دوسته امروز خونه مامانمینا بود با داداشم بازی کنه میگفت هانا دختر همسایه دیروز از صبح خونه ما بوده مامانش رفته تو یکی از شعبه های رای گیری مسئول صندوق شده گفتم پس دستشویی مامانت میبره بچه رو گفت اره ولی هانا نمیذاره پوشکش کنن من دستاشو گرفتم داداش دختره بچه پوشکش کرده من واقعا برام عجیبه که یه مادر چطور میتونه همچین ریسکی کنه اونم مادری که مذهبی خودش به شدت و چادریه من بحثم اصلا این نیست که مذهبیا باید بیشتر دقت کنن نه اصلا بیشتر میخوام بگم مذهبی غیر مذهبی نداره ماها باید حفاظت جنسی از بچه هامون از همین بچگی بهشون یاد بدیم درسته که پسرهای همسایه بچه های خوبین ولی اینهمه خونسردی یه مادر نسبت به این موضوع واقعا عجیبه برام کاش بفهمیم وقتی بچه دار میشیم در برابرش مسئولیم