خب بعد
عجب مکافاتی داشتیدا
بله عزیزم درسته ایشالله بخوشی بخندین همیشه
اوفف چه بچه رو مخی من بودم یکی میزدمش😂
۳_ تمام مدت هم می خندیدم میگفتم حالا هر کی ببینه میگه اینها مجبورن
اونهم میگفت قدر مامانو بدان من همیشه اینطوری میرم بیرون
دیگه رسیدیم یه جایی همسر من اومد دنبالمون آرتین رو گرفت و یه کمی خرید کردیم و برگشتیم ولی واقعا دوتا بچه داشتن خیلی سخته
طفلکی خواهرم شهر غریب با این دوتا شیطون خیلی صبور شده ❤🌱
همیشه به شادی گردش
اره عزیزم خیلی سخته واقعا مادرا از خودگذشتگی زیادی میکنن، من با یدونه بچه از همه چی افتادم
۲_ یه کم جلوتر پسرخواهرم اعتراض کرد که بچه تو بردار من بیام عقب کالسکه ،من آرتینو برداشتم بغل ،اومد عقب نگاه کردم دیدم اونهم خوابیده
فکرکنید با کالسکه و بچه بغل و آخر به خواهرم گفتم من وایمیستم پیش اینها و پسرم رو بغل میکنم تو برو مغازه هارو نگاه کن و بیا 😁😂
۱_ رسیدیم یه مغازه براشون خوراکی گرفتیم ،اون دوتا گفتن مال مارو باز نکنید ،خوراکی پسرمنو باز کردیم خوردن 😊😂بعد پسرش گفت منم میخوام سوار کالسکه بشم گفتیم خیلی خوب بیا با آرتین سوارشو گفت نه ،تنهایی
اون تنها سوار شد ،پسر من و دخترخواهرم دوتایی سوارشدن ،یه کم جلوتر من نگاه کردم دیدم دخترش خوابیده ،به زور پسرشو راضی کردیم با پسر من بشینن تا دخترش تخت بخوابه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.