پسر منم تا دو سه ماه قبل همینطوری بود از شهربازی میترسید تا اینکه پسر خواهرم ک همسن پسر منه از کشور دیگه اومدن خواهرزادم همه وسایلارو با خوشحالی سوار میشد اینم بار اول گریه کرد اما بعدش ب اون نگاه میکرد گریش و جمع میکرد دیگه کم کم خوشش اومد الان کلا ترسش ریخته بنظرم شمام با یک از بچه های فامیل ببر انشاالله خوب میشه
بزار بزرگتر بشه کم کم خوب میسه مجبورش نکن وگرنه ترسش میمونه
پسرمنم بچه بوداینجوری بودقشنگ گریه میکردحتی به ماشینای موزیکالی یباربردم خانه بازی اونجالودرفت سوارشدمن گفتم وای چقدقشنگه تازه خریدی میذاری منم سواربشم ازاون روزخوشش اومد
سلام عزیزم منم پسرم دقیقا مث پسر شماست دیگه یه ماهه ک نمیبرمش ولی از این شهربازی سربسته ها میبرم بخدا وقتی میریم پارک بقول شما خواستیم سوار همون ماشین موزیکال ها هست خواستیم سوارش کنیم چون با ذوق هی نگاشون میکرد و بهشون دست میزد باباش رفت براش حساب کنه منم تا سوارش کردم اول گریه نکرد همین ک ماشین شروع کرد ب تکون خوردن و موزیک این زد زیر گریه بخدا ن ک بخوام پسرم رو با بچه های دیگه مقایسه کنم اصلا خوشم نمیاد و بخدا حسودم نیستم اما اینقده از امیرعلی هم کوچیکتر اونجا بودن تازه خوشحالی هم میکردن نمیدونم چرا پسرم از همه ی وسایل اونجا میترسه ولی شهربازی ک میریم توی همه ی قسمت هاش بازی میکنه و میگه اصلا نریم خونه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.