میگن برا زایمان طبیعی باید ۴۱هفته رو رد کنیم 😭😭😭😭دیگه واقعا خسته شدم حالم بهم میخوره از همه چی‌ بخدا دیروز بیمارستان بودم یکی اومد دوقولو بازدار بود اصلن م درد نداشت چ ذوق و شوقی داشت از همه مهم تر هیچ سونویی هم نداشت ققط گفت زیر شکمم درد میکنه بستریش کردن ابقد ذوق کرد پ من باید چیکار کنم دو ۲هفته دیگه باید صبر کنم ممکن هم ۳هفته تاریخ سونو انتی زده برام ۱۱مهر 😔😔😔اگه تا اون موقع هیج دردی نداشتم و علائمی چی 😭😭😭دیروز الکی رفتم علاف شدم ۴مرحله خون ازم گرفتن سروم ادرار سی ان تی معاینه آخرش هیچ بشون گفتم‌چتد سانت باز شدم جواب مم ندادن چقد بداخلاق بودن تازه گفتن برک سونو سلامتی هم بگیر ببینیم آب جنین وزنش دیگ همه چیش چطوره گفت ن برا تو تنها برا همه می‌نویسیم منم از سر لج شون نمیگیرم مگه حرف من برا اونا اهمیت داره چ مشکل داشته بچه چ‌نداشته باشه دیگ تو ۹ماهم چیکار میشع کرد ایقد استرس ب ادم‌وارد میکنن خدا نگذره ازشون ایشالا موندم گیر بلا تکلیف طورو خدا راهنمایی م کنید شماها 😭

۸ پاسخ

عزیزم من هر چی میگم شما باز حرف خودت میزنی

کدوم بیمارستان بودی

منم همین حس.رو دارم

خدا لعنت کنه کارد درمانی که این زنها حامله اذیت می‌کند

ورزس نمیگردی ؟؟یا رابطه ندارب

انشاالله ب سلامتی زایمان کنی برات زیارت عاشورا رو میخونم اسمت چیه آبجی

روغن کرچک بخور زایمان میکنی
میترسی که جنبن پی پی کنه جلو خود بیمارستان بخور دردات شروع شد برو تو گفتن برو خونه هم نرو

مگه دکترنداری ۴۰هفته دردنداشته باشی بستریت میکنن باامپول فشار

سوال های مرتبط

مامان ایهان مامان ایهان ۴ ماهگی
مامانا من امروز رفتم سونو آخری رو گرفتم ببینم بچه سفالیک یا بریچ چتد کیلوعع 🥰ایشالا ک روزگی تمام مامانی اقدامی 😍😍😍و اونایی ک باردارن ب خیر و خوشی نی نی هاشون رو بغل کنن و زایمان راحت و بدون درد سری داشته باشن ❤🙏🏽🙏🏽خب رفتم سونو وای چ استرسی دکتر بم وارد کرد یعنی بخدا من اول میگم سلامتی ش از ای ورم جنسیت م‌خب گفتم مهمه بالاخره سخته همه رو فهمونده باشی سیسمونی پسرونه گرفته باشی شوکی بهت وارد کنن خب دیدم گفت بچه سفالیک چرخش داشته 😍😍🤩وزنش م خدارو شکر ۳کیلو و ۱۰۰گرم بود بعدش دیدم گفت جنسیت و چی بهتون گفتن گفتمش آقای دکتر طورو خدا منطور تون چیه انومالی و اینا خب دقیق میگن گفت خب بگو دیگه منم نگفتم فقط گفتمش دختره اگه‌دختره بگید گفت ن خب باید بدونی گفتمش ا چ لحاظ بگید گفت بچه پاهاش بسته س میتونی بری بیرون ی چیز شیرین بخوری ۵دقیقه بعد بیای منم استرس دلهره حوصله هم نداشتم ایقد دعا کردم تودلم گفنم ایشالا ک تکون بخوره بالخره همه چیزو بفهمم برم دیدم شکمم خیلی تکون داد بااون دستگاه بش گفتم آقای دکتر تکون خورد حس کردم گفت اره الان پاش باز کرد پسره 😍😍💙🤰🤱تو نگو تاپیک ا قبلی م گفتم‌تون ک خونه‌تکونی ک کرده بودم خسته شده بود تو شکمم بخاطر همین تکون اش کم بودن دکترم گفتم گفت بخاطر همونه خدایا هزاران مرتبه شکرت 🙏🏽🙏🏽🤲🤲🤲💙❤ایشالا که زایمان راحت و بدون دردسری داشته باشم‌ مامانا طورو خدا برام دعا کنید منم برا تک تک تون دعا میکنم همه برا اقدامی ا و هم برا مامانای باردار 🤲اینم از سونو م باز برام تفسیرش کنید 😂😂😂
مامان دلانا مامان دلانا ۸ ماهگی
خوب خوب
نوبتی هم باشه نوبت تجربه زایمان منه
تاریخ زایمانم ۲۷خراداد بود من روز ۲۶ ام رفتم پیش دکترم که بهش بگم فردا که تاریخ زایمانمه چیکار کنم چون هیچ درد وعلائمی هم نداشتم
که رفتم و دکتر معاینه کرد یه سانت بودم و گفت هنوز جا داری تا زایمان وایسا دردت بگیره اگه نگرفت سی ام بیا برا nst ببینم وضعیت بچه چطوره
منم تا سی ام هنوزم علائمی نداشتم و رفتم واسه nstکه دکتر گفت خوبه و هنوزم صبر کن اگه الان بستری بشی زایمان اولی اذیت میشی بدون دردی
دیگه منم که انگار از همه چی خسته بودم گریم گرفته بود دیگه گفت برو دوم که میشی ۴۱ هفته کامل چه درد داشتی چه نداشتی بیا بستری شو
که همچنان من تا شنبه بازم بدون درد بودم و رفتم واسه بستری ساعت ۵ صبح بیمارستان بودم
معاینه شدم هنوزم همون یه سانت بود😬😬
دیگه بالاخره باید بستری میشدم رفتیم واسه کارای پذیرش تا حدودا ۶ ونیم اینا من رفتم زایشگاه
از ساعت۷ بود که برام قرص زیر زبونی و آمپول اینا شروع کردن دادن
دردا کم کم شروع میشد و رفته رفته شدیدتر
دکترم حدود ۸ اومد کیسه آبمو پاره کرده که خیلی اذیت شدم
تا حدود ۱۱ ونیم که معاینه شدم تازه شده بودم ۲ سانت و دیگه گریه میکردم
بقیه تو کامنت...
مامان لیمو مامان لیمو ۴ ماهگی