خیلی ناراحتم از این فوبیای مسخره ام.اه اه .مثل دیوونه ها از سگ و گربه میترسم‌‌
ولی پسرم عاشق حیوون ینی ی جوری تو خیابون و پارک دنبال گربه میکنه.دیروز تو پارک شوهرم گقت آخر ی گربه را گرفته از گردنش گربه ترسیده فرار کرده🤣🤣
حالا امروز ی فامیل نزدیک سگ خریده از این ها که شکل عروسک اصلا نه پارس میکنه نه گاز میگیره نه موهاش میریزه ۵۸ میلیون خریدن.واکسن زده و تمیز.پسرم را بردم خونشون گفتم گناه داره بذار بازی کنه باهاش ی جوری لم داده بود و سگ را بغل کرده بود ریلکس تو بغل هم بودن.
اسم نژادش پودل.خدایی خیلی جیگر بود ولی من اسکل دست خودم نیس میترسم بعد کلن رفته بودم رو تخت که نیاد پیشم بعد رفتم پایین از تخت دیدم داره دنبالم میاد دویدم برم تو اتاق نگو سگ هم دویده و جلوتر از من ی جوری جیغ زدم و دست خودمو گذاشتم لای در استخون دستم کبود شده درد شدید.
بدبخت تپش قلب گرفت از ترس ۴ ماهشه آخه فامیلمون گفت تو دیگه نیا🤣🤣بده طاها را باباش بیاره با سگ بازی کنه.
خاک تو سرم آبروم رفت

۸ پاسخ

واییی من از عکسش ترسیدم

منم خیلی از سگ میترسم

آخ تو کپی منی.من درفتم خونه دوستم نمیدونستم سگ دارن.یه ژرمن اندازه اسب بود قشنگ.فکر کن پارس میکرد من میخواستم خودمو خیس کنم بعد کسرا رفته جلوش میگه ناز ناز هاپو ناز

من یه پامر دارم خواهرمم یه پامر داره اون ۵ سالشه شیمی ۴ سال من تا قبل این دوتا فرشته وحشت داشتم الانم فقط این دوتارو میتونم بغل کنم اما خب سگ خونگی ببینم دیگه مثل قبل فرار نمیکنم اما به گربه و سگهای تو خیابون کمک میکنم یا به پیجهای حامی کمک مالی میکنم مدام اما تو خیلبون از بومی ها میترسنثم از گربه هم هنوز وحشت دارم اما خدارو صد هزار بار شکر رایانم عاشق حیواناته حتی بومیهارو‌مدام میخواد بره بغل و ناز کنه اما من اجازه نمیدم نزدیک بشه چون واکسینه نیستن اما عاشق حیواناته و من هربار از ذوق میمیرم عشق رایانو به حیوانات میبینم برعکس من دختر عمه ام از هیچی حتی سویک نمیترسه دخترش از شیمی منم که کلا یه وجبه وحشت داره😅اما بچه های الان خیلی قلب بزرگی دارن من معتقدم اینها اومدن دنیارو نجات بدن از الان عاشق حیواناتن و میدونن زمین فقط مال اونها نیست و این واقعا جای تحسین داره😍اینم عکس پسر بزرگ منه که حاضرم تمام عمرمو بدم بهش اما اون تا آخرین نفسم پیشم باشه

تصویر

واای منم همینم🤦‍♀️

خخخخخخخ زن گنده😂🤣😂🤣

سگ بیچاره🤣🤣🤣🤣 این سگای کوچولوی خونگی خیلی ترسون افسردگی میگیرن تپش قلب میگیرن سکته میکنن خیلی دردسر دارن🤧

اینم عکسش

تصویر

سوال های مرتبط

مامان رستا مامان رستا ۲ سالگی
درد و دل درباره برچسب به فرزند دلبند
واقعا بیایید دیگه قضاوت بیجا نکنیم و مامانی را نگران نکنیم .
تو این ۶ ماه اینقدر استرس کشیدم .
تلویزیون را به تدریج کم کردم و بعد حذف کردم که خدا را شکر مشکل از اون نبود .
و هر جا هر مهمونی میرفیتم هعی اسم دخترم را صدا میزدن و من همیشه نگران منتظر بودم دخترم من را خوشحال کنه.ولی هیچ واکنشی به اسم نداشت ولی می‌خندید با بچه ها بازی می‌کرد. تک کلمه ای میگفت ارتباط چشمی داشت هنوزم داره من دارم درباره گذشته میگم و هوشش عالی بود و تطابق شکل ها را انجام میده و تطابق رنگها را هم داره یاد میگیره و شعر انگلیسی میخونه و تصاویر را اشاره میکنه و سوالات را جواب میده و دستور پذیری هم داره .
دیشب خالم اینجا بود خاله من تو این دو سال شاید دوبار رستا را دیده ..رستا قشنگ رفت کنارش نشست و بدون جنگ و دعوایی
و خالم براش نقاشی کشید و دخترم نگاه می‌کرد بعد رفت سرگرم فیگور حیواناتش شد .
بعد پشتش به خالم بود و خالم میگفت رستا ببعی چی میگه ؟
رستا بدونه اینکه نگاه کنه و مرغ دستش بود جواب خالم را داد
داداشم خونمون بود اونم ازش پرسید مرغ چی میگه به. ادامه نگاه کرد و سرش را انداخت پایین و به مرغش نگاه کرد.
ببین بچه جواب میده ولی جلو عمه و مادر شوهر و پدر شوهر و آدم‌های فامیل جواب نمیده و من را نگران‌تر میکنه و انا با حرفهاشون هم ناراحت هم نگران‌تر.
یه هفته پیش زنگ زدم به ۱۴۸۰
و مشاوره گرفتم و سوال‌هایی که درباره اتیسم باشه پرسید مثلا کلمه ای را طوطی وار میگه ؟
گفتم نه
حرکت طوطب وار میکنه ؟گفتم نه
گفت اگر اینها را انجام می‌داد نگران کننده بود
ادامه در کامنت