۸ پاسخ

اخی چ قشنگ
تولدش مبارک
همیشه کنار هم شاد باشید
من فیلم اتاق عمو میبینم خیلی احساساتی میشم
و اون لحظه ک همسرم برای اولین بار پسرمونو دید و بغض کرد
اصلا عاشق اون فیلمم مخصوصا ک بیهوش هم بودم و چیزی ندیدم خیلی خوب بود واقعا

عالیه فیلم زایمان بهترینهههه

ب یچع دوم فک میکنی ؟

برنامه ای داری براتولدش

چ عکس قشنگی خداااا
مبارک باشه🥰

سزارینی بودی

درپناه خداباشه

ای جان عاقبتش خیر

سوال های مرتبط

مامان مهرسانا👶ماهان مامان مهرسانا👶ماهان ۱ سالگی
خوب تایپینگ قبلیم جریان قبل عمل و روند درمان... بود. بعد کلی استرس رسید روز جراحی و قلبم داشت از سینم در میومد هربار ماهان نگاه میکردم گریه میکردم شب قبل عمل براش یه غذا مقوی درست کردم بهش دادم و باید از ساعت ۵صبح بهش شیر نمیدادم. من اون شب از استرس نخوابیدم کلا ۱ساعت تونستم یه چرت بزنم و ساعت ۵اومدم به ماهان شیر دادم و دکترش کفت حتما حتما برای بستری صبح اول وقت بیمارستان باشید و من از ساعت پنج که ماهان شیر دادم تا از کنارش بلند شدم که کمی وسیله هارو جمع کنم ماهان هم بیدار شد با من. و من یه فلاکس ابجوش. نبات چای کیسه ای یه قاشق کوچیک و چنتا لیوان و شیشه ابشو برداشتم. و چند دست لباس پوشک... حدودا ساعت ها ۷صبح ما بیمارستان بودیم و کار های بستری ماهان انجام دادیم. و چون محیط براش جدید بود زیاد بهونه شیرو نمیگرفت فقط کمی نق میزد و ما نامه بستری گرفتیم رفتیم تو بخش و تختشو تحویل گرفتیم و لباس های بیمارستان تنش کردم و باهر روشی بود اینو حواسشو از شیر پرت کردیم امام ساعت های ۹که شد دیگه گریه هاش شروع شد برا شیر و ما هنوز منتظر بودیم که دکتر زنگ بزنه به بخش و بگه ماهان ببریم حدودا ساعت های ۱۰بود که اسم ماهان خوندن و ما رفتیم جلو در اتاق عمل و منو باباش قلبمون انگار داشت کنده میشد از استرس ناراحتی. ناگفته نماند که من اجازه ندادم کسی به جز همسرم بیاد بیمارستان چون یه دختر ۱۰ساله هم دارم و اون خونه بود و گفتم فقط حواسشون به اون باشه. و رفتیم اتاق عمل همسرم اومد نامه رضایت امضا کرد و فرستادنش بیرون منم لباس مخصوص تنم کردم و توی اتاق انتظار منتظر موندیم.