چند روزِ پیش سر یه حرفی یهو به هم ریختم و همه هم گفتن
سر چیز به این کوچیکی چقدر زود ناراحت شدی! (بماند که حرف کوچیکی هم نبود)
اما خب کسی هم نمیدونست در حال تحمل چه حجمی از فشار بودم و زندگی و مشکلاتم تا چه حد بار روی دوشم شده
ادم گاهی جوری لبریزه که با وجود همه ی صبوری و قوی بودنش هراتفاق وهر حرفی میتونه یهو بشه تیرِ خلاص و اونو لبریز کنه…
اینجا هم خیلی میبینیم که انرژی منفی به هم دیگه میدن و خیلی وقت بود که از این پلتفرم دور شده بودم خصوصا که همه مامانیم و تقریبا دغدغه هامون کم و بیش مثل همه خواستم بگم کلمات وزن دارن و سنگینن و بیانش طبعات داره و خیلی مهمه که آدم چی میگه یا چی میشنوه.
مثلا من خودم همیشه سعی کردم از کلمات با بار مثبت استفاده کنم
انرژی مثبت بدم
شاید یه نفر حتی غریبه زندگیه خوبی نداشته باشه ولی من بهش بگم معلومه که خوشبختی خوشحالم برات خدا زندگیتو پر نورتر کنه! باور کنید که احساس خوشبختی تو قلبش بوجود میاد ونقاط قوت زندگیش پر رنگ تر میشه براش
برعکسش یکی زندگی نسبتا خوبی داشته باشه ما بهش بگیم نه تو یه جای زندگیت میلنگه تو یه مشکلی داری و… حتما ریز میشه تو زندگیش ببینه کجاش کمبود احساس میشه! ‌و حالا خواسته یا ناخواسته تو میشی مسببش!
در نهایت این روزا همه در حال دستوپنجه نرم‌کردن با زندگیشونن
یکم با همدیگه مهربون تر باشیم☂️🍃

تصویر
۲۰ پاسخ

میدونی حس میکنم دیگه واژه مهربونی فقط یه واژه اس💔
کاربردی نیس

بنگَر و بِشنو
بُگذَر و بِه شو🌱

جوووجههه

عالی بود 👏👏👏👏👏

قربون اسما جونم بشم🥰دقیقا خیلی تبعات داره حرفی که از دهنت میاد بیرون،لنتی این یه تیکه زبون کاری میکنه هم دل بشکونی هم دل به دست بیاریم،پس کاش یکمم شده جلوی زبونمون بگیریم🥲♥️

چقد قشنگ گفتی گریم گرفت

فعلا که همه سرجنگ دارن از شوهر بگیر تا بره بالا

درسته⚘️⚘️

معصومه جونم چقدر قشنگ نوشتی عزیزم 🥰

چه خوب گفتی

معصومه عزیزم ❤

چه خوب گفتی 👌🏻👌🏻دقیقا همینطوره معصوم جانم❤️

صبحی یه مامانی تو همین گهواره دیدم که خودش رو با عرضه و بقیه رو بی عرضه قلمداد می‌کرد که چی!؟؟؟ من متوجه نشدم!!!
... اما به شدت روم تاثیر گذاشت و تا الان فکرم موند به حرفهای انرژی منفیش ..
اثر داره دگ... کاش سعی کنیم بهم اثر مثبت بزاریم نه منفی!!!

عزیزمم😊
موافقم کاملاً 💛💛
قربون اون جوجه بشم

ادمای منفی رو بیخیاال ااون جیگرو بچسب😍
واقعا الان فقط شده دوران چشم وهم چشمی و حسودی
مردم فقط دنبال ی چیزی میگردن بزنن لهش کنن😮‍💨
واقعا حرفا تاثیرداره اوایل زایمانم خاهرشوهرم اومد گفت وای زنداداش شکمت چقد گنده اس ینی تخریب شدم اصلا ب بچم حس خوبی نداشتم کم کم ترک ها تو ذوق زد اصلا روانی شدم ..دیگ یکم شکمم جمع شد یکم بهترشدم
باز خداروشکر شوهرم همش میگ عیبی نداره بچه اوردی یا هی میگف دیدی شکمت کوچیک شد میگم شل و وله میگ من همین جوری دوست دارم
خلاصه تو روحیم تاثیر گذاشت ...و حرفا قدرت دارن مواظب حرف زدنمون باشیم❤️
یا موقع حاملگیم خاهرشوهرم هر روز منو میدید میگفت چقد شکسته شدی بچه چقد قیافرو عوض میکنه پیرشدی😂😂 پشیمونم میکرد از حامله شدن😂

اول صبحی مادرشوهرم اومده اعصابمو بهم ریخته رفته بخدا تا یادم میوفته از حرصم گوشام داغ میکنه

چقدر به این تلنگر نیاز داشتیم؛من و همه‌ی مادرا...سپاس به خاطر این تذکر 😊

من شما دوتا عشق و که دیدم از متن غافل شدم 🙂🙂🙂🙂

کاملا درسته 👌
من بعد زایمان برگشتم به وزن قبلیم
هر وقت دم آیننه خودم رو می دیدم می گفتم خوب برگشتم سر جام هااا و خیلی هم راضی بودم
اما یه عزیزی هر وقت من رو می دید می گفت وای چقدر لاغر شدی ، چه بهم ریختی ، بچه داری باهات چه کرده و...
در حالی که می تونست بگه ایول شکمت تخت شده ، چه خوب شدی
باعث شد اعتماد به نفسم رو کلا از دست بدم و مدتی هست همش لباس آزاد می پوشم تا من رو چاق تر نشون بده دنبال رژیم غذایی برای وزن گرفتن هم هستم
ببین چقدر تاثیر گذاشته حرفاش از جوانب مختلف

خیلی ها خبر ندارن رنج ها و سختی هایی که میکشن کفاره گناهاشونه
اون گناه میتونه نیش زدن و قضاوت کردن بقیه هم باشه

سوال های مرتبط

مامان آقا حامی💫 مامان آقا حامی💫 ۷ ماهگی
نمیدونم چرا این روزا همش یاد خاطرات روزای اولی که زایمان کرده بودم میفتم🥲 اون حجم کم خوابی ،درد،سردرگمی ،نگرانی عشق بی حد و اندازه به حامی واون همه تغییر شرابط،که همه چی با هم قاطی بود..و من واقعا مستاصل و گیج بودم..یادمه تو همون ماه اول بعد سزارین مامانم بهدزور فرستادنم استخر که یه کم از خونه بیرون بیام (لازمه خاطر نشان کنم که من ۳ماه اخر بارداریمو به خاطر سرکلاژ استراحت مطلق تو خونه بودم 🥲)
منم گیج و ویج و درحالی که شبش هم خواب درستی نداشتم رفتم استخر با لختی ترین مایوم در واقع دو تیکه ای بود که با یک بند بهم وصل شده بودو اولین چیزی بود که تو کشوم پیدا کرده بودم و برداشتم😵‍💫اینو به این خاطر میگم که من تو بارداریم ۳۰کیلو افزایش وزن داشتم و تقریبا از همه جهات ترک خورده بودم و شکمم هم خیلی بزرگ بود هنوز بعد ببینید چی پوشیده بودم🤦‍♀️ خلاصه که برای بهتر شدن روحیه رفته بودم استخر ..دونفر که فکر کردن حامله م تو سونا بهم گفتن حامله ای نیا اینجا برات خوب نیست،چندین نفر گفتن اخیی چققدر بدنت ترک خورده چراا اخه برو لیزر خوب بشه در عین اینکه احساس میکردم همه هم داشتن یه جوری خاصی بهم نگاه میکردن😪البته که قطعا اینجوری نبوده و هورمونا و افسردگی زایمان اوضاع رو برای مغزم پیچیده تر کرده بود،خلاصه بعد از یک ساعت شنای دست و ما شکسته با سینه هایی که ازشون شیر میچکید خودمو رسوندم رختکن و افسرده تر و خسته تر از همیشه برگشتم خونه🥲🥲
ازین خاطرات پس از زایمان زیاد دارم که نمیدونم چرا همشون این روزا به مغزم هجوم میارن🥲
مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۹ ماهگی
یه صحبتی با مامانای عزیز داشتم امیدوارم ناراحت نشید🌸🌸

مامان ها وقتی که یه مادر تاپیک می‌زاره که آیا سربچه هاتون داد میزنید یا عصبی میشید، نیاید خواهشاً منطق روانشناسانه بگیرید، اون مادر با هزار تا مشکلات و دردسر و چالش تو زندگی روبه روعه.
هر روز هم یه چیز جدید یه مبحث جدید براش سرباز می‌کنه، اوایل که مشکل کولیک و رفلاکس و شب بیداری بعدم که مشکلات کمکی و دندون درآوردن و مریض شدن، خوب اینا همه واسه یه مادر که استرسی باشه خیلی سخته تازه اگه حرف و نصیحت دیگران هم نباشه که مدام بهش بگن این کار رو بکن اون کار رو بکن!
درسته همه‌ی ما تو زندگی مون با تموم این چیزا یا موارد دیگه سر و کله می‌زنیم ولی یه خورده هم حق به اون مادر بدید که اونم انسانه یه وقتی خسته میشه عصبی میشه، تازه مادر اولی ها به نظرم کارشون سخت تره، اول اینکه همه فکر میکنن که بی تجربه‌ان و دوم اینکه چون همه چیز رو از تو گوشی میبینن چیزی سرشون نمیشه و بزرگترها علامه دهر هستن حالا با هرچندتا بچه ای که بزرگ کرده باشن.
بابا همه مون خانوم هستیم خودمون هم‌نوع خودمون رو درک نکنیم اطرافیان درک می‌کنن؟ هیچ ‌کس هیچ‌کس از همه نظر کامل نیست، پس بیاین یه خورده مهربون‌تر باهم باشیم و سعی کنیم توی این جور موارد همدیگه رو دلداری بدیم نه اینکه طرف رو توبیخ کنیم
امیدوارم کسی از حرفام ناراحت نشه🌹🌹🌹🌹
مامان آیهان و ویهان مامان آیهان و ویهان ۷ ماهگی
پارت اخر

من با دکتر صحبت کردن حتی توان راه رفتن و حرف زدن هم نداشتم مثه ادمی بودم که در عرض سک هفته کل زندگیش زیر و زو شده دکتر برام توضیح داد که قل کوچیک ترم نتونسته ریه اش دستگاه و تحمل کنه و ریه اش خونریزی کرده و در اثر خونریزی ریه از بین رفته و من حتی نتونستم صورت ماه پسر کوچولوم و ببینم و سپردمش دست خدا و برای همیشه داغ ویهان کوچولوم رو دلمه ….
از وقتی تو شکمم بودن اسمشون و گذاشته بودم و صداشون میکردم
منو بردن nicu برای اولین بار میخواستم پاره تنم و ببینم وقتی دیدمش بند بند وجودم میخواست بغلش کنم انقدر کوچولو بود که باورم نمیشد همش خودمو مقصر میدونستم که نتونستم نی نی هام و تو دلم نگه دارم و آیهان من پسر کوچولوم که با وزن ۱۵۰۰ بدنیا اومده بود ۲۳ روز تو nicu بستری بود و واسه زندگی جنگید تا بشه همه ارزو و امید مامان و باباش اگر بخوام بگم که چقدرهرروز که پسرم بیمارستان بود چالش داشتم یا بگم چقدر ۲۳ روز با شکم که هفت لایه بریده شد حتی یه روز هم نخوابیدم همش بیمارستان بودم کنار پسر کوچولوم چقدر سخت بود اصلا تو کلام نمیگنجه فقط از خدا میخوام هیچ پدر و مادری و بچه اش امتحان نکنه و همه زایمان راحتی داشته باشن و بچه شون بغل بگیرن و لذتشو ببرن
الان هفت ماه میگذره من هنوز به خودم نیمدم روزی نبوده گریه نکنم و نشکنم دلم پر میکشه برای ویهانم ولی چه کنم که دست تقدیر و خواست خدا با دل من یکی نبود میدونم جای پسرم خیلی خوبه و سپردمش به خدایا بزرگم و اینو میدونم که حکمت خدا بالاتر از هرچیزیه ….
و هرروز خداروشکر میکنم که به من و همسرم رحم کرد و آیهانم بهم بخشید ما اندازه موهای سرمون نذر کردیم و هنوز بعد از هفت ماه دارم نذرایه پسرمو میدیم ……
از خدا میخوام خودش نگهداره همه نی نی ها باشه
مامان پسرم کیان💙⁦🧿 مامان پسرم کیان💙⁦🧿 ۱۰ ماهگی
یه جمله روشن‌فکرانه ای که این روزا زیاد می‌بینیم : « هرمادری صلاح بچه خودشو می‌دونه » با این جمله در برابر همه ی راهنمایی ها و دلسوزی هایی که میخواد بهمون بشه گارد میگیریم. درسته هر مادری صلاح بچه خودشو می‌دونه و براش بهترین چیزا رو میخواد، اما آیا همه ی مادرا تو همه ی زمینه ها آگاهی کافی دارن؟؟؟ حتی خیلی از دکترای الان آپدیت نیستن و تو همه زمینه ها آگاهی کافی ندارن. چون علم داره به روز میشه و هر کسی که میخواد عقب نمونه باید با مطالعه و بررسی خودشو آپدیت نگه داره.
یه مادر عزیزی اومده گفته «به بچم آب لوله کشی میدم خداروشکر هم مشکلی براش پیش نیومده» اینجا اول بگم این که میگیم فلان کارو میکنم فلان چیزو به بچم میدم مشکلی پیش نیومده اشتباه محض. شما اگه امروز پنج تا بستنی بخوری فردا دیابت میگیری؟؟؟ بعد چند ماه یا چند سال خودشو نشون میده. حالا اومدم در جواب این مامان عزیز با دلسوزی گفتم آب لوله کشی املاح زیاد داره و حداقل زیر یکسال خوب نیست دادنش و باید حتما از آب جوشیده خنک شده استفاده بشه. همون‌طور که تو شیر خشک هم آب لوله کشی مجاز نیست و از آب جوشیده استفاده میشه. خدایی نکرده ممکنه برای کلیه نوزاد مشکلی پیش بیاد. اومده گفته هر مادری صلاح بشه خودشو بهتر می‌دونه..من دیگه نمی‌دونم چی بگم..فقط تورو خدا حداقل اگه مطالعه نمی‌کنیم، راهنمایی ها و دلسوزی های دیگران رو با این جمله کلیشه ای« هر مادری صلاح بچه خودشو می‌دونه» از خودمون دریغ نکنیم⁦👌🏻⁩⁦❤️⁩
مامان کوچولو مامان کوچولو ۱۲ ماهگی
خانما امروزا من یجوری میشم همش سرم گرم میشه و طاقت توتوخونه موندن رو ندارم یعنی جوری میشم که مغزم کار نمیکنه دیروز پیش خودم گفتم اگه بمیرم راحت میشم گفتم شوهرم که خودشو راحت کرد گفتم منم برم پیشش تا اون دنیا هرجا که باشیم کنار هم باشیم می خواستم کاری کنم ولی خانوادم فهمیدن و بزور جلوم رو گرفتن قبل هم از این فکر ها داشتم ولی باز میگفتم فقط بخاطر دخترم همش خودمو با این موضوع که دخترم تنها میمونه دختر میوفته دست اون آشغال ها فقط با این فکر ها خودمو آروم میکردم ولی بی دیشب کلا از همه چی سرد شدم حتی چشام دخترمو ندید جوری شدم که فقط به این فکر میکردم که خودمو راحت کنم گفتم دیگه بسه این همه عذابی که تو این سن کشیدم بسه گفتم تا اینجاش که روز خوش ندیدم از اینجا به بعد هم زندگیم درست نمیشه گفتم کسی که اولش بدبخت میشه دیگه هیچوقت خوشبخت نمیشه گفتم این دنیام که باعذاب گذشت بزار اون دنیا هم با عذاب بگذرونم ولی برم پیش عشقم 😔😔💔ولی نزاشتن تا خودمو راحت کنم😭😭😭
خدایی یعنی تا حدی از زندگی از آدما از حرف مردم از همه چیز خسته شدم دیگه طاقت هیچی رو ندارم بخدا جوری خستم که دیگه نمیکشم دلم به آرامش می خاست یه زندگی خوب درکنار عشقم و بچم ولی بخدااا که نزاشتن دیگه هیچ امیدی ندارم تو این دنیا 😭😭😭😭😔😔💔💔💔💔💔💔❤️💔💔💔
دلم یه جایی می خواد که هیچ آدمی نباشه فقط خودمو دخترم دلم هیشکی رو نمی خواد از همه چی خستم خیلیییی خستهههههه😭😭😭😭😭😭😔😔😔😔
مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱۵ ماهگی
سلام . خدا رو شکر بچه ام دندون در آورد . به وقت هفت ماه و دوازده روزگی . یعنی سه روز پیش . خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم .‌ باید همین روزا به امید خدا آش دندونی درست کنم . تو شهر ما بهش میگن دنان روکانه . امروز واسش پوره گلابی درست کردم .‌ برای اولین بار . جالب بود بعد از میکس تغییر رنگ داد . سوالم اینکه اگه بخوام نصف گلابی رو نگه دارم ، چه طور باید نگه داری کنم که خراب نشه ؟ منظورم قبل از پوره کردن هست . و اینکه بعد از پوره کردن اگه ازش بمونه دیگه نمیشه نگه داری کرد ، درسته ؟ یک مورد دیگه اینکه امروز با نی نی جونم برای اولین بار رفتیم پارک . خیلی حس خوبی بود که برای بار اول داشت درخت و سبزی پارک رو میدید عزیز دلم واسش جالب بود ، اما کالسکه نبرده بودم از کت و کول افتادم دیگه تجربه ام شد حتما ببرم دفعه بعد ان شاالله . ولی خب میترسم تنهایی بریم بیرون ، دوست دارم یکی دیگه هم باهامون بیاد که حس امنیت بیش تری کنم . دیگه توکل به خدا ان شاالله خودش مراقب همه بچه ها و مامانا باشه ، مراقب ما هم باشه 📿🤲 راستی اینم یادم اومد بگم قبلاً بعضی مامانا خیلی منو از دندون در آوردن ترسونده بودن که آی حتی از دوران کولیک بدتره ! در حالی که خدا رو شکر اصلا این جور نبود ، ماشاالله خیلی خوب تونست تحمل کنه ، چند روزی بی قرار شده بود ، گریه میکرد گاهی ، اما طوری نبود که اون مامانا منو ترسونده بودن قبلاً . مدارکشم موجود در بین تاپیک های قبلی من بعضی مامانا کامنت های ترسناک نوشتن راجع به دندون در آوردن 😀