۴ پاسخ

عزیزم 🥲خداحفظش کنه برات

منم دهانه رحمم ۲ سانت بازه شاید منم همین روزا زایمان کنم ،بچه دستگاه نرفت؟ من از دستگاه رفتن بچه نگرانم

واقعا رفتی دوش گرفتی؟ چه کار خطرناکی

وزن نی نی ات چقدر بود؟ امپول ریه زده بودی؟

سوال های مرتبط

مامان 🩷 نیهان 🩷 مامان 🩷 نیهان 🩷 ۲ ماهگی
خب خانوما اومدم تجربه زایمانم و بگم🥹
من چند روز پیش رفتم سونو آخر و بدم مثلا که متوجه شدم آب دور دخترم شده 6 با هزار استرس رفتم پیش دکترم گفت باید ختم بارداری بشی خلاصه ساکم و بستم و رفتم بیمارستان 17شهریور مشهد دکتر معاینم کرد که خیلییی درد داشت گفت من حس میکنم سفالیکه و بستریم نکردن گفتن عدد دور آب جنین که شد 5بستری میکنیم برو شنبه سونو بده اگه کم شده بود سز میکنیم فرداش من ترشح ژله ای قهوه ای داشتم گفتم حتما وقتشه اما خبری نشد و از معاینه بود فرداش که شنبه بود رفتم سونو که خداروشکر همه چی خوب بود آب دورش هم شده بود 9 دیگه گفتم خداروشکر دو هفته دیگه وقت دارم عصرش رفتم پیاده روی و خرید دیگه خوب بودم ترشح هم نداشتم دیگه صبح ساعت 9 تو جام بودم و دراز کشیده بودم که یهو حس کردم از ازم آب رفت پاشدم دیدم بعله هی داره ازم آب میرم سریع ازین نوار بزرگ ها گذاشتم و زنگ زدم شوهرم اومد و رفتیم بیمارستان اونجا بستریم کردن بیمارستان 17 شهریور اومدم خلاصه معاینم کردن چند بار تا بفهمن واقعا بریچه بچم یا نه معاینه خیلی درد داشت دیگه بهم سوند وصل کردن همون لحظه یه سوزشی داره و چندشه بعدش دیگه اصلا متوجه نمیشی
مامان کنجد کوچولو مامان کنجد کوچولو ۲ ماهگی
خب مامانای عزیز با موافقت خودتون خاطره زایمان طبیعی ام رو بهتون میگم البته اینم بگم هرکسی یه جوری زایمان می‌کنه ممکنه برای یه کسی راحت باشه برای یه کسی سخت مونده به بدن و آستانه درد آدم

صبح دوشنبه بود که از ساعت ۶ صبح بچه من شدیدا بهم لگد میزد و واقعا اذیتم میکرد جوری که از خواب همش میپریدم از لگد های محکمش دقیقا ۳۸ هفته و ۵ روزم بود اولین روزی که وارد ماه ده شده بودم

ساعت ۱۰ صبح دیگه با شدت درد لگد هاشم از خواب بیدار شدم و سرویس رفتم حالم خوب خوب بود از دستشویی که پامو بیرون گذاشتم کل کاشی خونه و پاهام خیس خیس شد شدیدا کیسه آبم پاره شده بود همسرم هم رفته بود برام صبحانه بگیره
من که این صحنه رو دیدم گریه کردما خیلی از زایمان میترسیدم با گریه به همسرم زنک زدم جلوی در بود اومد دید که بله کیسه آبم هست یه آب بی بو یکم غلیظ یکم حس میکردم بوی وایتکس میده البته 🤣🤣🤣
همسرم به مادرم زنک زد که بریم بیمارستان با هول حموم کردم و آماده شدم ساک بچم جمع نکرده بودم با کمک مامانم ساک جمع کردیم و هول هولی ساعت ۱ راه افتادیم بریم بیمارستان

حدود ساعت ۳ بیمارستان رسیدم اورژانسی منو فرستادن بخش زنان باهمسرم خداحافظی کردم یه بغضی داشتم نگم براتون
فشارم و قندم و نبضم رو گرفتن و پرونده تشکیل دادن و معاینه ام کردن ۴ سانت بودم بدون هیچ درد و اذیتی
فقط کیسه آبم پاره شده بود رفتم لباس هامو عوض کردم و دستشویی رفتم آزمایش ادرار و خون دادم انژوکت رو وصل کردن و آن اس تی بچم انجام شد همه چی خوب بود و برای باز دوم معاینه ام کردن
مامان جوجک مامان جوجک ۸ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۱
۳۸ هفته بودم روز جمعه ۲۶ ۱۲ قرار بود شنبه صبح برم پیش دکترم و تعیین کنه که طبیعی زایمان کنم یا سزارین ساعت ۸ صبح بود که احساس کردم نزدیک یه دیوان آب ازم خارج شد مامانم اینا هم رفته بودن شهرستان نمی‌خواستم نگرانشون کنم به شوهرم گفتم فکر کردم که کیسه آبمه زود رفتم حموم یه دوش گرفتم تا شوهرم اومد عد رفتیم نزدیک‌ترین بیمارستان ساعت ۹:۱۰ بود که ازم تست کیسه آب گرفتن ماما گفت که کیسه آبت پاره شده و هر کاری کردم که بستری نشم و بریم جای دیگه قبول نکردن و گفتن که برای ما مسئولیت داره بستریم کردن برای زایمان طبیعی ساعت ۱۰ صبح بود که بهم آمپول فشار زدن تا غروب که ساعت ۵ بود دکتر اومد و وقتی تستو دید گفت که کیسه آبت پاره نشده تستت منفیه بودم من باز تلاش کردم که از این بیمارستان برم چون چیزای خوبی در موردش نشنیده بودم اما دکتر گفت که آمپول فشارو زدیم الان ۳۸ هفته‌ای و بچه کامله باید زایمان کنی تا اون زمان دو تا آمپول فشار به من زده بودن ولی من هیچ دردی نداشتم
مامان Amir hafez مامان Amir hafez ۶ ماهگی
تجربه زایمان
پارت اول
من از همون اول ماه نه هرجایی که پیش دکتر رفته بودم بهم میگفتن لگنت واسه سر بچت کوچیکه ولی چون بچه اولم بود بیمارستانا دولتی عملم نمیکردن چندین جا رفتم با دکترا دستمزدشون زیاد بود یا قبولم نمیکردن که بخوان عمل کنن منم دیگه مجبور بودم منتظر درد طبیعی بمونم که بعدش حداقل بستریم کنن
هفته قبل که من ۳۹هفته ۲روزم بود روز سه شنبه ساعت هشت صبح خواب بودم یهو حس کردم یک چیز آبکی با فشار ازم خارج شد توجه نکردم دو دقیقه گذشت دیدم اندازه یک پارچ آب دوباره ریخت ازم بازم گفتم شاید ادرار بوده زیاد نگه داشتم یهو بی اختیار اومده دوباره رفتم سرویس دوباره همون اندازه اومد رفتم نوار گذاشتم چنتا همش پشت سر هم خیس میشد دیگه مطمئن شدم کیسه آبه چون آب بچم زیاد بود خیلی ازم آب اومد رفتم حمام خونمو مرتب کردم بعدم شوهرمو بیدار کردم صبحانه خوردیم بعدم رفتیم بیمارستان قسمت زایشگاهش رفتم داخل و وضعیتمو بهشون گفتم ولی انقد شلوغ بود که همش ردم میکردن واسه یک معاینه نیم ساعت الکی وایستادم