۲۷ پاسخ

ماهم دقیقا تو همین شرایط هستیم 😅
تازه بزرگتر بشه کمتر میخوابه بدتره
سعی کن وقتی خوابه کارهاتو انجام بدی
قرص شیر افزا بخور
همسرت خیلی باید کمک کنه
به خونه ی بهم ریخته هم سعی کن عادت کنی

اولا که بخودت سخت نکیر تقریبا دوماه طول میکشه حالت بهتر بشه
منم ۳ ماهگی بچه هام حالم بهتر شد قبلش همش میرفتم دسشوویی گریه میکردم شوهرم میدید خیلی وقته نیستم میومد سراغم.
الان هورمونات مثل منتطق جنگ زده آشفته و داغون و بهم ریخته ست
نگران نباش بزودی قلق زندگی جدیدت میاد دستت

اولا که اینا همه طبیعیه عزیزم اصلا نگران نباش افسردگیم نگرفتی دوما غذاهای آبگوشتی و اینا بپز ک هم قوت دارن هم زیاد وقتگیر نیستن

برا زیاد شدن شیرت تخم مرغ رو امتحان کن. وقتاییکه غذا نمیخوری، تخم. مرغ بپز بخور. برا من که خیلی تاثیر داشت رو شیرم

منم همین جورم کسیم اینجا ندارم کمک کنه اما سختیش بنظرم همین ماه اول کم کم بچه جون میگیره زیاد اذیت نمیکنه

وای منم دقیقا مثل تو شدم عزیزم. هم سر بچه قبلیم هم این دفعه. طبیعیه تا چندماه بعد زایمان خیلی سخت میگذره. بعد کم کم یاد میگیری. فعلا تا بچه کوچولوعه کنارش بخواب نذار کمبود خواب داشته باشی. باعث بی حوصلگی میشه. کم خونی هم نداشته باش مکمل هایی که نیازه رو بخور حتما

عزیزم از خدا ارامش بخواهدوطلب وقت کن وشکرگزار باش وخیلی به خودت سخت نگیر بچه زیاد نوزاد نمیمونه پس ازاین لحظات استفاده کن شبا یه غذایی بپز که بی غذا نمونید من سه تا دارم هرکدوم یه داستان یه فیلم همسرمم شه ستان کار میکنه چهارده روز نیست

عزیزم خدا قوت، قدمش مبارک. کاملا طبیعیه، هنوز یک ماه از بزرگترین تحول زندگی ت نگذشته، طبیعیه که به زمان احتیاج داری تا کنترل شرایط دستت بیاد، حتما مکمل ها رو بخور و از دیگران هم اگر میتونی کمک بگیر، همه مون این دوره رو گذروندیم

ما هم همینطور
به خصوص سه ماه اول سخت
بعدش خواب بچت یه روتین خاصی پیدا می‌کنه
میتونی رو کارات برنامه ریزی کنی
ولی مثل قبل به فکر تمیزی خونه و اینا نباش

وای من اولش مامانم کمکم غذا میپخت خودم به بچه میرسیدم. نابود بودم تا ۴۰ روز. بعدش خوب میشه. بچه از نوزادی خارج بشه بهتر میشه

روز به روز که بگذره بهتر میشی نگران نباش،من بعد ۳۵ روز تازه بلند شدم کارامو کردم

سلام عزیزم.سعی کن صبح زود بیدار شی.بچت کم کم خابش تنظیم میشه عادت میکنی.تا خابه یه جمع و جور سریع داشته باش ک راحت تر باشی.از الان به بهم ریختگی خونه عادت کن تا حد اقل دو سالگی.تو خودتم بکشی نمیتونی به همه کارا برسی.پس سخت نگیر.از همسرت بخاه کمک کنه و روزای تعطیل حتما تقسیم کار داشته باشین

عزیزم حق داری واقعا دو سال اول تولد ادم چون خوب نمیتونه بخوابه همش خستس و از طرفی هم بچه وابستس و باید مدام کنارش باشی ولی بعد دو سالگی اوضاع خیلی خیلی بهتر میشه الانم ب خودت سخت نگیر نمیشه مثل قبل بچه همه چی دسته گل و مرتب باشه در حد غذا پختن و شستن ظرفا کاراتو انجام بده هر چند وقت یبار خونه تمیز کن با کمک همسرت مثلا روزای تعطیل یکیتون بچه رو نگه داره یکی خونه رو تمیز کنه ب خودت فشار نیار

من تازه یه پسر۴ ساله دارم که فوق العاده حرصم میده اما غذا تا وقتی بچم خوابه بدو بدو میپزم لباسها را همون لحظه میشورم که جمع نشد .

خیلی طبیعیه که اینطوری شدی تازه بدتر هم میشه موقعیت فقط کاری که میکنی حرص نخور
من دوتا بچه پشت هم دارم اولی یکسال ۴ماه بود که دومی به دنیا اومد بارداری سختی داشتم کمکی هیچ کس نداشتم کلی گریه زاری میکردم ولی فایده نداشت
تا یه جایی فهمیدم فقط نباید خودما ببازم و با موقعیتم کنار بیام
یکم که بگذره درست میشه تقریبا بچها که بالای یکسال بشن میشه زندگی به روال قبل بر گردوند

عزیزدلم اولا تبریک میگم بهت..دوما تو یکی از قوی ترین آدمای دنیا شدی چون مادرشدن واقعا شجاعت میخواد..و بعدم خودت رو اذیت نکن حساس نشو بچه اول همینجوریه آدم مدام حالش بد میشه بهانه گیر میشه دلش میخواد گریه کنه اشکال نداره گاهی اوقات گریه کنی اما نه همیشه کم کم که نی نی بزرگتر بشه شماهم بهتر میشی..اگر این حالت هات خیلی اذیتت میکنه حتما حتما برو پیش روانشناس چون واقعا مهمه چیزی نیست که بیخیالش بشی اگر واقعا حاده...خونه بهم ریخته میشه ظرفا کثیف میمونه غذا نمیتونی بپزی اما همش طبیعیه سعی کن تایمی که همسرت خونس ازش کمک بگیری مثلا غذا بپزی برای دو وعدت بقیه کارهاهم با همکاری هم انجام بدید..ان شاءالله این روزها هم میگذرن و همه چی عالی میشه😍😍

همه همین وضعمونه

اول به کارهای بچه برس و استراحت داشته باش،کارهای خونه را سعی کن زمانی که بچه خوابه انجام بده نشد هم بیخیال،اوایل همینه اوضاع غذابیشترزودپزی بپزبرنج و خورش و...وقتهایی که شوهرت هست بپز،چاره ای نیست خودم۲تابچه دارم الان هم باردارم دیروز۲بارگریه کردم و از خدا طلب صبرو کمک کردم بااینکه شوهرم کمکم میکنه.

عزیزم منم اینطور بودم تا اینکه ب ی پیج برخوردم روانشناس بود گفت واسه غلبه ب این مشکل و حس (که خب جز افسردگی بعد زایمانم هست) صبحا زودتر نی نی بیدار شو بخودت برس صبحانه بخور... و واقعااااا تاثیز داشت.
اولا خو سختمم بود چون شبا تا صبح خواب مفید نداشتم دوست داشتم با بچه خوابه بخوابم ولی امتحان ک کردم دیدم شبم خوب میخوابم

سلام مامان گلی تا ۶ ماه که همچنان بخاطر تغییرات هورمونی یه سری چالشا هست بعدم حق داری خب الان مسئولیتتون بیشتر شده وقت میبره تا هم نی نی یکم بزرگتر بشه هم شما یاد بگیری چجوری همه رو باهم مدیریت کنی. همشو حق داری🤍🤍🤍

درخواست میدی عزیزم بهت پیام بدم

والا منم همینجورم
ولی من یه بچه ۴ ساله هم دارم
نوزادم هم رفلاکس و کولیک داره و برا همین مدام باید براش وقت بزارم
خسته م

طبیعی عزیزم تازه اولشه
من بعد از دو ماه یکم به خودم اومدم ولی خب قبلش مامانم خیلی کمکم بود

عزیزم منم همینطور منم مثل شما شدم

افسردگی پس از زایمان گرفتی عزیزم

عزیزم مادرنیستن کمک بدن؟

ولی حداقل مامانم کمک میکنه ولی حالا اومدم خونه خودم

سوال های مرتبط