۱۷ پاسخ

عزیزم🥺خدا صبرتون بده🥹
ولی بضی ها ارزش ندارن من الان فقط عاشق خاهر قبل خودمم از بقیشون دورم چون بدم میاد

روزی باشه که منم زیر خاک باشم شاید خواهرام قدرمو بدونن و دلشون برام تنگ بشه 🥹🥹الان که سال و ماه میاد و میره یاد من نمیکنن

والا مادوتاداداش داریم نمیخوان سربه تن من باشه.خدابردارشماروبیامرزه روحش شادمهر خواهربرادرا مثل هم نیستن

روحش شاد عزیزم خدا به دلتون صبر بده منم پدرم ۴۵ روز فوت شده فقد گریه آرومم میکنه خواهرم اصلا احوالی نمیگیره ۹ ساله ازدواج کرده ۲ بار اومده خونم

عزیزم روحش شاد 😢

عزیزم خدا بیامرزه خدا صبر بده بهتون🖤🥲

خدا صبر بهت بده خیلی سخته واقعا روحشون شاد نور ب قبرش بباره🖤😔

عزیزم خدا رحمتش کنه
ما هم مون باهم خوبیم خیلی باهم خوبیم جونمون براهم در میره

منم داداشم عقد بودم از خونه انداختم بیرون گفت برو بیرون،بغضیا داداش وخواهرا از دشمن بدترند ممن بهترین روزهای زندگیم دوران عقد به افتضاح ترین دوران گذشت الان بهش فک میکنم میخام گریه کنم

آخخخخ دلم آتیش گرف با تاپیکت الهی بمیرم غم برادر خیلی سخته😢😢😢
من داداشم چندوقته ازم دوره دیوونه شدم

پسرت کپی برادرته

روحش شاد خدابیامرزتش خیلی سخته

خدا رحمتش کنه
دخترت کپ خودته

سلام عزیزم روحش شاد 🖤

منم یه دونه داداش داشتم حیف ک تو جوونی رفت😔 خواهر۴تا دارم خدا بیامرزه درکت میکنم خیلی سخته منم میرم سرخاکش کلی باهاش حرف میزنم

وای خدااااا جیگرم سوخت😭😭😭😭

عزیزم روحش شاد .اینقد حجم ناراحتی داداشتم ناراحت میکنه گلم زندگی جریان داره بچه هات بهت نیاز دارن .هر چند داغ جوان خییییییییییلی سخته خدا بهت صبرشو بده گلم 😓

سوال های مرتبط

مامان محسن مامان محسن ۴ سالگی
سلام خانما دلم بدجور گرفته خواستم ازتون کمک بگیرم که اگه موردی در اطرافیان یا خودتون بوده به منم بگید من پسرم رو از دوسال و نیمی همه جور دکتری بردم روانشناس ، روان درمانگر ، روانپزشک ، آسیب شناس ، کاردرمان و گفتاردرمان هر دفعه بهم یه چز گفتن یکی گفت این بچه اوتیسم یکی گفت سندروم اسپرگر داره یکی گفت بهم ریختگی حسی داره چمیدونم حسای کف پاش و سرش کامل نیست این آخری یه مشاور بردم گفت سالمه فقط تلویزیون ، آهنگ، گوشی ، مداحی هر چی که صدا داره حذف بشه الان سه ماهه همه چی رو جمع کردم ولی دریغ از یه تغیر کوچولو پسر بزرگم همش نغ میزنه که حوصلم سررفته از خونه فراری شده نمیاد پیشم میره خونه مامانم هر کار میکنم باز این یکی نمیاد بریم اونجا بیرون رفتن رو دوست داره نه این که بریم خونه مثلا مادرم و خواهرم خیلی بدغذا شده سه ماهه خوابش بهم ریخته شبا بیداره خودم خسته شدم در طول روز همش جیغ و گریه یا مدام بغلمه یا میاد رو پشتم هر چی باهاشون بازی می‌کنم دیگه انگار نه انگار کلافه شدم از لحاظ روحی داغونم یه کلمه حرف نمیزنه همه کار کردم دیگه نمیدونم باید چیکار کنم
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام ب مامانای با تجربه


خانوما من دخترم از اول اذیت میکرد بیخواب بود ریفلاکس داشت دندون دراورنش که پیرم کرد از پوشک گرفتنش هم که چه درد سر داره

حالا چند روزه کلا انگار عصبیه هم داد میزنه همش گریه همش بهونه میگیره بخدا باهاش آروم حرف میزنم ولی اون در جواب با داد بخدا من کم آوردم کسی هست بچه ش ۴سالش باسه هنوز بهونه گیر و لجباز اذیت داد و عصبی بخدا کم آوردم مگه ۱ مامان چقدر تحمل داره ۴ سال بخدا ۱ روز خوش سکوت نداشتم وقتی که بخواد مریض بشه کلا اخلاقش عوض میشه ب حق خورش قانع نیست اونم تو خوراکی خوردن مثلا ۳ نفریم ۳تا خوراکی بگیریم سریع برای خودشو میخوره میاد سمت برای ما هی نگاه میکنه انگار که این نخورده


یع وقتایی که از صبح بیدار میشه نق نق یهو آخر شب دیگه قاطی میکنم یا دعواش میکنم یا صدای بلند یا یه دونه میزنم رو دستش


بنظرتون با اینجور بچه ها چه رفتاری کنیم


شنیدم تا ۷ سالگی لجباز هستن دست خودشون هم نیست چیکار کنم راهنمایی



لطفا اونایی که بچه مثل من دارن بیان جواب نیاین الکی یه چیزی بگین
مامان آرشا مامان آرشا ۴ سالگی
سلام دوستان من یه وقتایی که درگیری ذهنیم زیاده پسرم یه کاری بکنه حتی اگه خیلی کار بدی نباشه ایقد عصبی میشم و داد میزنم که حد نداره و همونموقع تحت هرشرایطی و بزور کاری که بخوام رو انجام میدم و حتی ممکنه جلو بقیه هم دادو بیداد کنم (البته فقط جلو خونواده خودم) و این انگار وقتی عصبی میم به حس ترس تو وجود پسرم انداخته و به باباش پناه میبره من خیلی ناراحتم از اینکه داد میزنم سرش میترسم حس امنیتی که به من داره رفته رفته از دست بده یا اینکه حس ترسش اعتمادبنفسشو‌بگیره یا این حالت چندین سال دیگه همه چی ازم قایم کنه،کسی تجربه داره که چکارکنم ؟بیشتر وقتا موقعی که با همسرم سرسنگینم این اتفاق میوفته
انگار اونموقع کارپسرم بیشتر خودش نشون میده
مثلا امشب توی خودش یه کم جیش کرد و نگفت که جیش داره و وقتی فهمید مقاومت کرد بیاد لباساشو عوض کنه منم دستشو بزور کشیدم بردمش (یه مدته موقع بازی نمیگه جیش دارم تا وقتی تو خودش بکنه و من متوجه بشم،بااینکه من نیم ساعت یا یکساعت یکبار میگم که جیش داری اونم نه میگه بچه های شما هم همینطورن؟)خیلی باهاش حرف میزنم میگم تو بگی جیش دارم من عصبی و ناراحت نمیشم خوشحال میشم زود میریم لباستو عوض میکنیم میایم ولی مقاومتت منو ناراحت میکنههر اتفاقی میوفته بهم بگو مامان اینجوری خوشحالتر میشه ولی بازم خوددار هست