تجربه زایمان پارت اول
خب فک کنم بعضی از مامانا میدونن که صبح ساعت شش انقباض هام شروع شد با فاصله هفت دقیقه اینم بگم شبش رابطه بدون جلوگیری داشتم 🤭
بعد پاشدم خونه روز تمیز کردم مامانم اینا هم عروسی دعوت بودن راه دور دلم نمی‌خواست تو ذوقشون بزنم برا عروسی رفتن اول گفتم چیزی نمیگم بعد شوهرم گفت چی از تو واجب تر مامانت خیلی کمکت می‌کنه بهش بگو دیگه گفتم و اونا عروسی نرفتن و تا ساعت 10 خونه رو تمیز میکردم و حموم اسکات زدم و پله بالا پایین کردم خلاصه
رفتم بیمارستان معاینه شدم دو سانت بودم نوار گرفتن انقباض داشتم میخواستم بستری نکنن گفت فاصله دردادت باید دو دقیقه به دقیقه بشه
گفتم حرکاتش کم شده گفت دپساعا پیاده روی کن باز بیل معاینه کنم
رفتم پیاده روی کردم کلی ورزش و اینا معاینه همون دوستانت بود تغییر نکرده بود دوباره نواز گرفت اینم بهتون بگم هر وقت خواستید بستری بشید می‌خواستین دستگاه انقباض بندازه تند تند نوک سینه هاتون و ماساژ بدید من وقتی این کار و میکردم انقباض هام بیشتر میشد 😂
باز دید که نواز قلب خوب نیست گفت یه ساعت دیگه راه برو بیا یه نوار قلب دیگه میگیرم اگه اونم خوب نبود بسترب میکنیم یعنی از صبح ساعت ده که رفتم تا ساعت 8 شب من وتاب میدادن نمی‌خواستن بستری کنن

۳ پاسخ

باقیش چی شد🤒🤒

منم موندم نمی دونم چیکار کنم

خوب آخرش

سوال های مرتبط

مامان گل پسر(مهدیار) مامان گل پسر(مهدیار) ۱ ماهگی
#تجربه زایمان طلبیعی
هرکس فکر میکنه استرس میگیره نخونه لطفا🙏🙏
اینم بگم که همه مثل هم نیستن،مقایسه نکنید،صرفا جهت درخواست دوستان و آگاهی دادن تجربه میزارم

۳۷ هفته کامل بودم باز کردم سرکلاژ رو و وقتی باز کردم دکتر گفت ۳ سانت بازی،از وقتی باز کردم فعالیت میکردم تو خونه و بیرون پیاده روی میکردم.دهانه رحمم نرم بود و اوکی اونقدر که ۳۹ هفته و دو روز ۵ سانت باز شده بودم همون روز ورزش کردم یک ساعت لگنی با ماما بعد معاینه کرد گفت ۶ سانت باز هستی و برو بیمارستان انقباض هم داشتم ولی منظم و خیلی شدید نبود؛خلاصه ساعت ۸ شب بستری شدم و تا ۹ ورزش کردم زیر دوش اب گرم و نواز قلب گرفتن چندبار کم کم داشتم انقباض های زایمانی خوب میگرفتم که کیسه آبم پاره شد و درد ها بیشتر و فاصله ها کمتر،فول شده بودم کمی بعدش و تا یکی دو ساعت زور میزدم بچه بیاد جلو،ماما همراه هم داشتم راضی بودم،در کل خوب بود ولی اخرش بچه با شونه بد اومد شانس من و پارگی داشتم روز بعد رفتم اتاق عمل ترمیم،هنوزم بیمارستان هستم دعا کنید زودتر خوب بشه بخیه ها و مرخص بشم.
مامان اَبرَک مامان اَبرَک ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت دو
خلاصه که من یه شام سبک خوردم و شروع کردم به ورزش روی توپ و دوش آب گرم و اسکات زیر دوش و ورزش‌های زایمانی. تا بعد از نماز صبح که دیگه انقباض هام حدودا ۵ دقیقه شده بود. ماما همراهم گفت عالیه برو بیمارستان با وضعیت معاینه دیشب احتمالا ۵ سانت بیشتر شدی و برو بزنم خبر بده. رفتم بیمارستان معاینه کردن همون دو سانت بودم😐 خلاصه نوار قلب گرفتن پرستار شیفت اومد گفت وای نوار قلب بچه خیلی بده و یه خط صافه و برو یچزی بخور دوباره بیا. اغا من ترسیدم و دردام کلا قطع شد😫 یعنی انقباضات منظم ۵ دقیقه یا ۳ دقیقه شده بود ربع ساعتی یبار. دوباره نوار قلب گرفتن اوکی بود. میخواستم برم خونه پرستار زنگ زد به دکترم و دکتر گفت نرو خونه و اگر سیر زایمان پیشرفت نکرد ساعت ۱۲ ظهر به بعد امپول فشار بگیر. من تا ساعت ۱۲ مرتب داشتم ورزش میکردم با وجود درد و بعد که امپول فشار زدن بازم معاینه کردن همون دو سانت بودم. خلاصه زنگ زدم به ماما همراهم که بیاد کمک. وقتی اومد انقباض ها به دو دقیقه رسیده بود و از درد اشک میریختم. ولی دائم درحال ورزش و خرما خوردن و اینا بودم. دکترمم این بین اومد بهم سر زد و کیسه آب رو پاره کرد که پیشرفت کنم ولی دریغ. اینقدر خسته شده بودم که روی توپ ورزش میکردم چشمام می‌رفت. خلاصه حدودای ساعت ۴ اینقدر درد داشتم که التماس میکردم اپیدورال بزنن دیگ برای بار هزارم معاینه کردن سه سانت شده بودم و میگفتن تا قبل ۴ سانت نمیزنن ولی من خیلی اصرار کروم و قبول کردن. وقتی اپیدورال زدن یه نیم ساعت خوابیدم و بعدش دوباره پا شدم ورزش کنم. دکتر و تمام ماماها متعجب بودن که بچه اینقدر پایینه وضعیتش اینقدر خوبه ولی دهانه رحم باز نمیشه.
مامان کشمش مامان کشمش روزهای ابتدایی تولد
اومدم تجربه زایمانمو بگم 😎 پارت 1
خوب من حدود یه هفته قبل معاینه شدم و دکتر گفت دوسانتی و ورزش پیاده روی داشته باش تا یه هفته ده روز دیگه زایمان میکنی البته برا این دوسانتی درد خاصی نداشتم تا روز شنبه که دکتر نوار قلب نوشته بود برام رفتم بیمارستان نبی اکرم هم زایشگاشو ببینم هم نوار بگیرم که اونجا دکتر باقریان بهم معرفی کردن گفتن دستش برا معاینه خیلی سبکه نوار قلب هم انجام دادم خوب بود فرداش با دندون درد بیدار شدم‌پیش دکتر باقریان نوبت داشتم با همون دندون درد رفتم معاینه کرد و گفت همچنانی دوسانتی اومدم خونه هم دندون درد داشتم هم درد پریودی ولی نسبت به معاینه قبلی دردش بیشتر بود حالا فک کنین دندونم داشت دهنمو سرویس میکرد یکم نشستم بعد با خودم گفتم درد پریودی که دارم برا پرت کردن حواسم از دندون پله بالا و پایین برم شروع کردم به پله نوردی یه نیم ساعت پله رفتم نیم ساعتم پیاده روی کردم اومدم خونه حدود یه ساعت بعد حس کردم که دردم از حالت درد عادی داره خارج میشه و کمرم میگیره ولی نمیکنه دیگه تا حدود دو سه ساعت بعد واقعا احساس درد داشتم شکمم می‌گرفت همراه باهاش درد پریودی نسبت شدید که هی فاصله دردا کمتر میشد سعی کردم بیشتر دردمو تو خونه بکشم و با تنفس و ورزش کنترلش کنم تا ساعت 9صبح که دردام پنج‌ دقیقه یه بار و شدید شد که رفتم بیمارستان
مامان آریا مامان آریا ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی دوم #پارت دو
من از۳۶هفته این کار هایی که گفتم تو پارت قبلی رو انجام میدادم
ده روز بعد رفتم معاینه گفت دهانه رحم ۲سانت بازه و پیاده روی رو داشته باش که دردات خودشون شروع بشه
من بعد از معاینه پیاده روی رو کم کردم چون هوا سرد بود نتونستم برم زیاد کم‌و بیش پیاده روی میکردم و گل مغربی میگذاشتم و منتظر شروع درد ها ولی خبری نشد چون دو سانت باز بود توقع داشتم زودتر از اینا دردم بگیره
چهارشنبه رفتم یه پیاده روی طولانی
بعد از پیاده روی رفتم حمام آب گرم و شب نزدیکی عمیق که دردام شروع بشه
روز بعد که بیدار شدم پنج شنبه صبح
حس کردم واژنم شدید درد میگیره و ول می‌کنه چند دقیقه یکبار
ولی دل و کمرم درد نمی‌کرد
همینجور تا عصر نامنظم می‌گرفت و ول میکرد
منم با تنفس رد میکردم و عصر رفتم دوتا کمپوت آناناس خوردم که باعث تشدید انقباض ها بشه
و آماده شدم رفتم بیرون چندتا وسیله کم داشتم گرفتم و پیاده هم راه رفته باشم دیگه دردی نداشتم رفتم پیاده روی که درد منظم بشه
موقع برگشتن حس کردم دوباره درد میگیره قابل تحمل و ول می‌کنه ساعت ده شب بود نشستم کنار بخاری کمرم گرم باشه
ساعت یازده به ماما پیام دادم و شرایطم گفتم درد می‌گرفت واژنم و پایین تنه و شکمم سفت میشد هر ده دقیقه یه ربع
گفت تو ۱۵دقیقه سه بار دردت گرفت برو بیمارستان
تایم گرفتم یبار سر پنج دقیقه درد میومد ول میکرد یبار ده دقیقه میشد منظم نبود دقیق
از دوازده شب تا سه ۷دقیقه ای می‌گرفت ول میکرد به شوهرم گفتم کمرم با روغن زیتون ماساژ داد یه ربع
سرما خوردگی داشتم خیلی خوابم میومد گفتم بزار یکساعت بخوابم بعد بریم بیمارستان گفت باشه وسایلم آماده گذاشتم
مامان مهراد مامان مهراد روزهای ابتدایی تولد
سه روزه طبیعی زایمان کردم
شنبه ساعت هفت صبح که از خواب بیدار شدم رفتم سرویس خونریزی کردم اماده شدم و رفتم بیمارستان دهانه رحمم دوسانت باز شده بود ولی بستری نمیکردن گفتن برو زیر دوش اب گرم و راه برو ساعت ده بیا ساعت ده رفتم هنوز تغییری نکرده بود گفت عصر بیا دیگه امدم خونه و درد داشتم و راه میرفتم ساعتای چهار عصررفتم دهانه رحمم ازدوسانت بع سه سانت باز شده بود ماما گفت میخوای کمکت کنم گفتم اره گفت تو زور بزن بعد دو سانتم اون باز کرد شدم پنج سانت ماما گفت یک ساعت راه برو که بعد بستریت کنم ساعتای شیش عصر بستریم کردن بعد دکتر امد کیسه اب و پاره کرد از اون جا دردام خیلی خیلی زیاد شد دهانه رحمم ب هشت سانت رسید باز ماما گفت بیام کمکت کنم فک کردم مث اون دفعه دردی چیزی نداره تا امد دستشو روی شکمم فشار میداد و اونجا روهم محکم فشار میداد نفسم بند امده بود نتونستم بزارم ادامه بدم. باز خیلی درد داشتم دیگه گفتم دوباره بیاد دیگه فول شدم و باید زور میزدم ساعت هشت و خورده شده بود دیگه زور زدم و ساعت یه ربع به نه بردن منو اتاق زایمان ساعت نه دیگه زایمان کردم
مامان کشمش مامان کشمش روزهای ابتدایی تولد
پارت 2,
رفتم زایشگاه معاینه شدم گفت پنج سانتی ولی سر بچه خوب فیکس نشده میخوای بستری کنیم تو زایشگاه راه برو یام که برو تو محوطه پیاده روی کن
منم رفتم تو محوطه پیاده روی کردم دردام جوری بود که موقع انقباض نمی‌تونستم راه برم دو ساعتی پیاده روی کردم باز رفتم برا معاینه که گفت سر بچه جا گرفته ولی هنوز پنج سانتی باز پیاده روی کن دیگه باز رفتم تو محوطه پیاده روی تا موقعی که دردام جوری شده که موقع انقباض دیگه نمی‌تونستم راه برم باید می‌نشستم تا ول کنه باز رفتم داخل که دیگه معاینه نکرد گفت شیف عوض میشه ماما جدید که بیاد معاینه می‌کنه منم لباس عوض کردم رفتم داخل یه خانمی زودتر آمده بود و خیلی داد میزد و ناله میکرد من از بیرون قشنگ صداشو می‌شنیدم موقعی که من رفتم دیگه سر بچش داشت میومد من از کناره پرده دیدم خیلی صحنه وحشتناکی بود برام دیگه موقعی که بردنش سمت اتاق زایمان سر بچش تا نصفه بیرون اومده بود داشت راه می‌رفت قشنگ مشخص بود اینو که دیدم دیگه از شدت ترس و استرس دردام همه گم شد 😖 شیفت عوض شد ماما جدید اومد معرفی کرد منم درخواست بی حسی اپیدروال کردم که گفت دکتر باید تایید کنه