۸ پاسخ

بله اینا نشانه افسردگی زایمانه
توی ی تایپک دیگه هم کامنت گذاشتم
اگه بیشتر از سه هفته طول بکشه باید بری پیش روانشناس برای درمانش

سعی کن از این حال و هوا بیای بیرون تا اومد این افکار سراغت حواس خودتو پرت کن

اره عزیزم طبیعیه منم همین بودم‌.تازه من تاااااا ماهای خیلی زیادی باورت نمیشه هنوزم گاهی.افسردگیه.الانم نمیتونی ردش کنی.کم کم ب مرور زمان با درست شدن شرایط اوکی میشه بچت ک زحمتش کمتر بشه مثلا بعد ۷ ماهگی و اینا کم کم خو میگیری ب این شرایط گلم هنوز اولشه نباید جا بزنی خیلییییی باید قوی باشی خیلی مسیر جلو روته ازالان جا نزن

وای چقدر شبیه منه شرایطتت
ببین من هنوزم که دوماه از زایمانم گذشته بازم دلم تنگه دوران بارداریمه و برای خود قبلیم خیلی دلم تنگ شده ولی باهاش کنار اومدم روزای اول خیلی سخته هرچی جلوتر بره بهتر میشه
منم شوهرم فقط آخر شب میومد خونه مامانم اونقدر خسته بود که سریع خوابش می‌برد و صبح زود هم میرفت اصلا حضورشو نمیفهمیدم
دخترمو میدیدم یه لحظه ازش خسته میشدم یه لحظه نگرانش بودم از سختی مسئولیتی که بهم سپرده شده بود فقط گریه میکردم
همه چی با برگشتنم به خونه خودم تغییر کرد سختم بود ولی بیشتر شوهرمو میدیدم دیگه اگه آخر شب هم میومد می‌شست باهام حرف می‌زد بچه رو راه می‌برد
خودمم با اینکه دل تنگ بودم اما سعی کردم تو خونه خودم راحت باشم و لذت ببرم با دخترم
راحت نبود اما شد... شماهم بری خونه خودت یکم حالت بهتر بشه با بودن نی نی کنار بیای شوهرت بیشتر ببینی کم کم حالت خوب میشه فعلا سخت نگیر به خودت

منم همینجوری بودم دلم برای شوهرم تنگ میشه دلم میخواس برگردم به زندگی قبلیم،الان بهتر شدم،کامل درکت میکنم عزیزم🥲

عزیزم طبیعیه
منم همینطور بودم
بی دلیل دوست داشتم گریه کنم
ولی فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی. پاشو یکم به خودت برس. با شوهرت برو بیرون. یکم حال و هوات عوض شه
حالتم کم کم بهتر میشه

من هنوزم تین احساس ها رو دارم غیر قسمت دلتنگی برای بارداری

طبیعیه هم همینطورن منم مثل شما بودم

سوال های مرتبط