۲۸ پاسخ

همه بچه ها همینن

چون مامانو دائم میبینن عادیه براشون
بابا رو کم میبینن وقتی هست میچسبن بهش
پسر منم همینه
مخصوصا سر سفره فقط بغل باباش اروم میشینه طوری که جایی میریم فکر میکنن من بیخیالم شوهرم بچه داری میکنه فقط
درصورتی که اینطوری نیس شوهر من ۱۰ روز تو ماه شیفته ۲۴ ساعته هست باقیشم خیلی کم میاد خونه اتفاقا اوایل منم ناراحت میشدم اما الان فقط میگم بیاد این بچه رو بگیره من یکم نفش بکشم 🤣

طبیعیه
دختر منم ایجوره
ببین چون کل روز رو با مادرن
پدر براشون تازگی داره

خخخخ دختر منم اینجوری چ بهتر آدم عشق می‌کنه

حالا پسر شما باباشو میبینه اونجوری می‌کنه پسر من وقتی بابای خودمو ینی پدربزرگشو میبینه دیگه همه رو ول می‌کنه جوری که نبود منو حس نمیکنه هر جا باشه صدای بابام بیاد خودشو می‌رسونه 😂

عزیزم خودتو ناراحت نکن دختر منم همینطوره باهمیم همش نق میزنه باباش که از سرکار میاد شروع میکنه دستو پا زدن و خندیدن که باباش بغلش کنه

بچه ها همشون همینجورین چون از صب تا شب کنار تو عه

دختر منم همین طوره

اولشه وایسا دنبالت همچین گریه کنه که خودت بگی وای چقدر وابستس بهم پسر من اول بابایی بود الانم تا حدودی هست ولی بیچاره خب خیالش راحته که تو پیششی ولی اون ساعات کمتری پیش پسرته واسه همینه

العان این طوری
پسر بزرگ منم همین بود
العان که ۵سالش دشمن هم شدن😂😂😂😂

عزیزم چون بچه همیشه پیش شماست می‌تونه شما هستی ولی بابا می‌ره برای همین سعی داره که از زمانی که با باباش داره استفاده کنه همه بچه ها اینجوری هستن. تو هم از این زمان استفاده کن

ببین به محاسنش هم توجه کن
بری مهمونی بچه رو میسپری پدرش
خودت قشنگ غذاتو میخوری
میدی ببره بشورتش
خودت استراحت میکنی
میدی بغلش کنه


اما متاسفانه دختر من ،یک عدد کوالا چسبنده س 😅😍

پسر منم همینجوریه ،وقتی باباش میاد چنان ذوق میکنه از خوشحالی که نگو ، دلشون تنگ میشه خب

نه پسر اول من بابایی هست ولی این یکی من بیشتر میدونه

دختر اولم فوق العاده مامانیه بعد هفت سال خیلی سختمه بعضی وقتا ولی دختر دومم باباییه خیلی خوشحالم حداقل پیشش میمونه یکم ولی سر اولی پدرم دراومد

شاید باورت نشه ولی منم تا شوهرم از سرکار میاد پسرم یه جوری ذوووق می‌کنه و گریه که بره بغلش

باز تو خوبی ماهلین حلما وعباس گروه میشن حمله میکنن ب من به کشتی گرفتن و جنگیدن ومسخره بازی ماهلین گازمیگیره 🤣🤣🤣🤣

بچه منم باباش و بابای خودمو ک دوس داره همینکه صداشون در میاد میره بغلشون خیلیم ذوق میکنم

دختر منم همینجوریه الان چند روز بیمارستان بودیم دهن من صاف میشد تا باباشو میدید میرفت بغل اون یا ک گریه شدید میکرد ک بره بغل باباش🫣

ولی مادر نفر اول زندگی بچه س
بچه توو بغل هرکس باشه و بغل کسی نره دنبال مامانش میگرده ک بره بغل مامانش

تنها نیستی عزیزم
همسر من هفت صبح میره هفت شب میاد کل روز پسرم بامنه ولی کافیه همسرم از در وارد بشه جوری براش دست و پا میزنه جوری از اومدنش ذوق میکنه ک نگم برات
فکر میکنم همه بچه ها اینجورین
چون در طول روز فقط با ما هستن بخاطر اونه ک برای دیدن پدرشون انقدر ذوق دارن

وای ادم عشق میکنه اخه باباش هست برای باباش ذوق نکنه که دیگه هیچی خودت جمع کن

بچه منم صبح تا شب بامن تنهاس شبا ک شوهرم میاد میره بغلش و صبح ک میره سرکار اگ بیدارباشه گریه میکنه
ولی من کلی ذوق میکنم
وقنی میره پیش شوهرم ی نفس راحت میکشم

اینجوری که بهتره پدرا مسئولیت پذیر میشن وبه فکر چیز دیگه نیستن وابسته و پایبند به زندگی میشن

بخاطر اینکه شمارو همش میبینه شما ی تایم ۱/۵ ساعته برو باشگاه برگرد ببین چجوری ذوق میکنه یا شبا ک یهو با گریه بیدار میشن هیج چیزی جز بغل شما ارومش نمیکنه دقیقا دختر منم اینه تازه انقد مامانمو دوس داره از بغل مامانمم بغل من نمیاد اما تا منو یکم نمیبینه میفهمم بیتاب منه

اتفاقا پسر منم دقیقا همین طوریه ،یه وقتایی خودم هم دلم میگیره ،ولی بزرگتر که میشن دقیقا برعکس میشه

عزیزدلم منم دخترم همینطوریه اشکال نداره ازنظرمن

بچه ها اولش همینن .
پسر و دخترم نداره
بعد که بزرگتر شدن می چسبن به مامان .

سوال های مرتبط

مامان عرفان کوچولو💙 مامان عرفان کوچولو💙 ۱۳ ماهگی
شاید خنده دار باشه ولی بعضی وقتا واقعا دلم از پسرم میشکنه😔انگار اصن منو دوس نداره وابستم نیس انگار ن انگار مادرشم. باباشو بیشتر دوس داره
صب تا شب نگهش دار شب تا صب بی‌خوابی اذیتی بکش😔غیر از اون همه درد زايمان بارداری. بعد منو حساب نکنه. همه رو دوس داره الا من
ی جوری برا شوهرم میخنده بازی میکنه ولی من هیچ. چقدم بچمو دوس دارم شب تا صبح بش میرسم این همه بازی بوس بغل اما منو نمیخواد، 😔بغل شوهرم یا خانواده شوهرم ک میره دیگه نمیاد پیشم کلا انگار مادرش نیستم دوسم نداره😔الان بیشترین چیزی ک دلم شکست الان بود ک نشسته بود پیشم باهم بازی میکردیم شیر بش دادم اصن هیچیش نبود تا صدا در خونه شنید باباشو دید ی جور گریهههه کرد دستو پا زد ک قرمز کبود شد باباشم لباساش کثیف بود نمیشد بغلش کرد اما آخر دراورد بغلش کرد ساکت شد ولی چشاش همش اشک😔من میخواستم نگهش دارم تا دوش بگیره شوهرم اما نمیومد پیشم. شوهرم همش میپرسه چشه چشه چیشده 😔دلم شکست گفتم چرا باید بچم اینطور کنه.. جوری ک یکی فک کنه انگار من باهاش بد رفتار میکنم و کاری کردم باش😔الان شوهرم میگه بیا ببرش اما پسرم نمیاد بغلم خودش میندازه سمت شوهرم 😔چرا منو نمیخواد
نشستم دارم گریه میکنم چقد من بدبختم ک حتی بچمم دوسم نداره اون همه سرش زجر کشیدم بعد اینطور بشه!! 😔خیلی دلم گرفته...