ببینید حق دارم دخترم شب ها با جیغ بیدار میشه تا ۴ ساعت بیداره،همش گریه راه میبرم نمیخوابه،حالا شوهرم هر شب نیم ساعت بغل میکرد بعد میگفت کمرم درد میکنه میخوابید ،هم دندون درمیاره هم سرما خورده،روز ها هم نق نمیتونم غذا درست کنم استراحت کنم یا خونه تمییز کنم حالا مامانم دختر اولم چند روز پیش برو گفت دخترت سرما خورده بهانه تو رو میگیره،گفتم باشه میام میبرم،بعد یک دفعه فکر کردم دو تا بچه چه جوری نگه دارم با شرایط اولی ،گفتم من میام اون جا مامانم گفت شام درست میکنم شب بخواب بچه هات یکم سالم بشن بعد برو،حالا شوهرم تو ماشین همش جروبحث چرا میری،من خودم کمکم ،گفتم تو در حد نیم ساعت بغل هست دو تا بچه کارهای خونه ناهار و شام برام خیلی سخته گفت تا کی مامانت میخواد بچه ببره خونشون با اون بیاد این جا شب بمونه کمکت کنه خودت انجام بده گفتم ناراحتی نداره به مامانت بگو یک ساعت کوچیکه هر روز نگه داره من به کارهام برسم،چه طور بچه خواهرت نگه میداره، گفت دیگه چی مگه حمال تو هستن،اخه خانواده شوهرم دوست ندارن مادرم کمکم کنه هم خودشون کمک نمیدن هم شوهرم یاد میدن نزاره،شوهرم یه عالمه فحش رکیک داد اشکم درآورد به پدرومادرم فحش داد گفتم یکم تحمل کن چی میشه من دارم داغون میشم این بچه همیشه دندون درنمیاره،اولی همیشه نق نمیزنه تموم میشه،چند تا مشت زد تو کتفم،با گریه اومدم خونه بابام خودش هم نیومد تو مامان و بابام گفتن دیگه نرو اعصابشون خورد شد حالا میخوام دیگه چند وقت زنگ نزنم این جا بمونم دارم پیر میشم تموم بدنم درد میکنه دختر مو انقدر راه بردم ولی باز درک نداره هم میخواد ناهار و شام باشه هم میخواد به خودم برسم هم بچه ها برسم،دختر اولیم بیشفعاله تحت درمانه

۱۹ پاسخ

من مادرم خیلی کمکم کرده تو بچه داری خیلی اوقات میرم جایی میزارم پیشش بچه رو همسرم برا کادو گرفته گفته ک مامانت این چند وقت خیلی زحمت اهورا رو کشیده براش کادو گرفتم همسرت باید از خداش باشه کاش اینو یکم درک کنه واقعا بزرگ کردن یدونه بچه سخته چه برسه ب دوتااا خواهر بنظرم فعلا بمون خونه پدرت ازشونم کمک بگیر بالاخره اونا بزرگترن مشکلتو بهشون بگو کی نزدیکتر از اونا برای توعه

الهی بمیرم یا. خودم افتادم ولی همسر من چیزی نمیگه چون خودش نمیداره میگه برو خونه مامانت ولی مادرشوهرم خودش نگه نمیداره خودش هم میرم اونجا فقط چرت و پرت میگه بهم خیلی اعصابم رو خراب میکنه میگه از بس میری خونه مامانت مارو نمیشناسه من هفته ای دو بار میرم فقط، مادرشوهرت درک نداره نخواهد داشت، همسرت خیلی کار بدی میکنه دلم گرفت به خدا، من همسرم به خاطر بچه چیزی نمیگه ولی روزای اول خیلی زیاد اذیتم میکردم نمیزاشت برم یا میرفتم خودش نمیومد قهر می‌کرد باهام میفهمم چی میگی به نظرم نرو زنگم نزن بزار بفهمه کارش خووب نبوده

عزیزم آدم بعد زایمان کلا بهم می‌ریزه و زود ناراحت میشه .مرد هرچی میگه بگو چشم و کار خودتو بکن
من خودم دیدم تو همین گهواره سر بحث الکی با به بچه چند ماهه داره طلاق میگیره .
به آخرش فکر کن با دوتا بچه میتونی جدا شی بی پدر بشن
چند روز بمون آروم شو برو بنظر من باز خودت صلاح میدونی
بعضی مردها با قهر بدتر میکنن ولی بعضی ها تاثیر داره ببین کدوم اخلاقش

ببخشید چه شوهر بیشعوری داری بمون خونه مادرت

عزیزم همسرت باید از خداش هم باشه و قدر دان پدرو مادرت باشه بهترین کارو میکنی که کمک میگیری این روزها گذراست و باید دیگران شرایط مادر رو درک کنن امیدوارم همسرت عاقل بشه و قدرتو بدونه

بگو خودت که کمک نمیدی خانوادتم که کمک نمیدن مادرمم کمک میکنه زورت میاد 😕
چه آدمای پیدا میشه بخدا😬

خانوادش فازشون چیه؟ خودشون کمک نمیکنن دوست ندارن خانوادتم کمکت کنن؟شمر و یزیدن مگه؟

وای چقدبد باهاش حرف بزن درکشوببربالا من شوهرم همیشه میگه مازحمتمون همیشه گردن مامانته بااینکه مادرخودشم یه کوچه فرقشه ولی روش حساب نمیکنه چون پیره غم دیده بادخترم نمیسازه

انشااله همه چیز درس میشه گلم نگران نباش شاد باش❤️❤️❤️

دو قلو دارین؟

دختر اولی تون چند سالشه

وا خواهرر همه از خداشونه یکی بیااد کمک.. شوهرت چرا باید ب حرف خانوادش گوش کنه.. اول ب فکر سلامتی تو و بچه ها باشه بعد حرف دیگران..
شوهر من از خداشه من برم یکماه خونه مامانم بمونم استراحت کنم..
بخدا ما زنا خیلی پوست کلفتیم..
خدا بهت صبر بده. نمیخوام چیزی بگم پیاز داغش زیاد شه..
هیچجایی امن تر از خونه پدر مادر نیست. همونجا بمون

به جای تشکرشه بچه هاشو نگه میدارن از خداشم باشه

بهترین کار تو شرایط تو کمک گرفتن از مادرته
شوهرت بنده خدا یه ذره درکشو نمیتونه ببره بالا؟

الهیی عزیزم خیلی برات ناراحت شدم.یار خوب تمام ماجراست واقعا

یه وقتایی بد نیست که خانواده آدم وارد عمل بشن و از آدم حمایت کنن، خودت بهتر از هر کسی صلاح زندگیت رو میدونی ولی آدم بعد از زایمان تحت هورمون ها قرار میگیره،بهتره با مامان و بابات در موردش مشورت کنی

بیشتریاشون دهن بینن وایمیسن ببین خانوادهاشون چی میگن

این مردا کی میخوان بزرگ بشن

اصلا اهمیت نده درک ندارن کارت درسته که کمک میگیری قرار نیست جور همه چیزو تو بکشی مادرت هم با اینکه وظیفه اش نیست دستش درد نکنه.

سوال های مرتبط

مامان دوتاشیرین عسل مامان دوتاشیرین عسل ۱۱ ماهگی
مامان فندوق من مامان فندوق من ۱۰ ماهگی
سلام مامانا دلم خیلی گرفته یکی بیاد حرف بزنیم از دست مامانم خیلی دلم گرفت نشستم گریه میکنم چند ماه بچه کوچیک دارم بچم شیر نمی خورد یکسره گریه میکرد غذا نمی خورد با یک بچه ی مدرسه ایی و شوهر وسواس یعنی سرویس شدم تو این چند ماه کم واردم بیشتر شبا تا صبح بالاسر دخترم گریه میکنم ک شیر نمی خوره بعد مادر تو این چند وقت یک بارم نیومد کمک وقتی هم میرم خونش انگار طلب کاره ازم یک جوری حرف میزنه چند روز پیش رفتم خونش تا وارد خونه شدم میگه باز اومدی با بچه هات تازه خونه رو تمیز کرده بودم باز اومدی ک بچه ها بهم بریزن برام کار درست کنی من هیچی نگفتم ولی دلم شکست امروز دوباره رفتم برداشته میگه همه میگن چرا دخترت تو خونه بیکاره نمیاد کمکت کنه کارا خونه تو بکنه میگم من بچه کوچیک دارم دست تنها بچه ایی ک با سرنگ شیرش میدم بزرگش کردم تو یک بارم کمکم نیومدی الان چه توقعی داری من حتی وقت نمی کنم هفته ایی یک بار برم حموم کسی نیست بچمو نگه داره تو هنوز از من توقع کار داری میگه برو تا مادرشوهرت نگه داره چون میدونه اون برای من هیچ کاری نمیکنه هی بهم تیکه میندازه واقعا دلم شکسته حالم بده