۱۱ پاسخ

وای تجربه زایمان😍 میشه لطفا درخواست بدی گلم

مبارک باشه عزیزم واقن برای منم خیلی راحت بود حتی من پمپ دردم نگرفتم ولی واقن دردش اصلا غیرقابل تحمل نبود همه اینقد بد گفته بودن من واقن میتذسیدم ولی خداروشکر همه چی خیلی راحت و خوب بود

من ازتنها چیزی که میترسم سوند شبا خوابشو میبینم

عزیزم اول اینکه خیلیییی خیلی مبارک باشه
مامان نمونه
دوم اینکه وقتی اومدی خونه دردات چجوری بود و چیکا کردی

منم دقیقا همیقد از سزارینم راضی بودم پمپ درد برا منم خیلی خوب بود اصلا اون دردایی که از تجربه بقیه شنیده بودم رو من حس نکردم

خداروشکر عزیزم مبارک باشه قدمش پر از خیر و برکت 💋♥️

شما بیمارستان ارمان بودین؟

خداروشکر که خاطره خوبی برات ثبت شد عزیزم🩵

کدوم بیمارستان زایمان کردید؟

منم میخوام حتما پمپ درد بگیرم فک میکنم واقعا خیلی کمک کنه

خداروشکر عزیزم بهترین روزت به خیر و خوشی گذشته 😍🥺

سوال های مرتبط

مامان دخملی مامان دخملی ۵ ماهگی
آقا خیلی زیاد شد توضیحاتم از ریکاوری منو بردن که ببرن بخش تو راهرو همسرمو دیدم و خیالش از بابت من راحت شد
قسمت سخت بعدی این بود که با اون دردا تختم رو چسبوندن به یه تخت دیگه و گفتن خودمو بکشونم رو اون تخت
واقعا برام سخت بود
ساعت ۵ عصر دخترم بدنیا اومد و ساعت ۱۱ من تو بخش بودم گفتن دیگه میتونم سرمو تکون بدم و از ساعت ۴ میتونم مایعات بخورم
ولی من تا ساعت ۴ تکون نخوردم و بالش زیر سرم نذاشتم
دردا هم خب سخت بود ولی سه ساعت یه بار دوتا شیاف میزاشتم
وقتی تونستم مایعات بخورم دوتا نسکافه تو یه لیوان آبجوش مامانم قاطی کرد و داد بهم خوردم و تا میتونستم آبمیوه و آب کمپوت و این چیزا خوردم
بعدشم یه شربت و شیاف بیزاکودیل دادن بهم و گفتن پاشم راه برم
خیلی درد داشت و سخت ترین قسمت سزارین برام این راه رفتن بود ولی خب هرچی گذشت راه رفتن هم برام قابل تحمل شد
عصر اون روز مرخص شدیم و دردای خونه هم با شیاف قابل تحمل بود

برگردم عقب قطعا همین راهو بازم انتخاب میکنم و از انتخابم خیلی راضیم و اینکه اونقدری که فکر میکردم ترسناک و وحشتناک نبود
دیگه همین.
مامان 💓نگار💓 مامان 💓نگار💓 ۴ ماهگی
بعد صدای دختر قشنگمو شنیدم خیلی گریم گرفت تماس پوستی برقرار شد و همونجا یه کم شیر خورد
بعد بردنم ریکاوری اونجا لرز شدید داشتم برام بخاری اوردن و پمپ درد وصل شد و رفتم همسرم و مامانمو دیدم و رفتم بخش و سریع دخترنازمو اوردن و شیر خورد...
راستش تجربه ی خیلی خوبی از سزارین بود
سزارین دومم بود و عالی بود
پمپ درد عالیه واقعا
من ۱۲ ظهر زایمان کردم تا ۱۰ شب پمپ درد داشتم بعد جدا کردن شیاف گذاشتن سرگیجه زیاد داشتم آبمیوه و کمپوت انجیر و‌گلابی خوردم و کاپوچینو و ادامس نعنایی و ساعت ۱۱ شب شروع به راه رفتن کردم که دردی حس نکردم کاملا قابل تحمل بود
فقط شکمم کار نمی کرد که ساعت ۶ صبح گفتن ۶ قاشق شربت لاکسی ژل بخور
بعدش خیلی دلپیچه و بیرون روی داشتم یه کم اذیت شدم
راستی چون ماساژ شکمی نداشتم
بهم یه دارویی زدن تو سرمم که رحمم جمع بشه به خونریزی کمک کنه
که اون موقع در حد ۵ دقیقه طبیعی زایمان کردم😅🙄🤦🏻‍♀️😭خیلی درد داشت حتی با پمپ درد قابل رفع نبود

الان خداروشکر نگارم کنارم خوابیده
خداروهزار مرتبه شکر که سالمه هرچند ریزه خانومه ۲۸۰۰ بود
مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 ۳ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین۴
حس پاهام داشت بر میگشت ، درد هم داشتم که اولاش قابل تحمل بود ولی کم کم زیاد و زیادتر میشد ، یه پرستار آقا کنارم بود خیلی خوش اخلاق بود اومد و پمپ درد رو بهم وصل کرد که پمپ درد خیلی خیلی تاثیر داشت ، بهترین کار همین بود که پمپ درد گرفتم
بعدش هم بردنم توی بخش که مامانم اونجا بود خیلی دلگرمی بود برام ، دخترمم که دیدم کل دردام یادم رفت ❤️ نمیگم درد نداره سزارین هم درد داره و کلا زایمان سخته چه طبیعی چه سزارین هردو سخته
فشاری که به شکمم وارد کرد پرستار برای خونریزی چون پاهام و دلم حس داشت خیلی خیلی دردم گرفت و اذیت شدم و جیغ میزدم خیلییی درد داشت دستش رو محکم گرفته بودم اما خب بندع خدا مجبور بود فشار بده بخاطر خودم که بهتر بشم ، یبار یع پرستار دیگه اومد که اون خیلی بداخلاق بود اونم یبار فشار داد و رفت خلاصه این فشار بعد زایمان سزارین ادم مرگ رو به چشم میبینه خیلی وحشتناکه
😐❤️ سرم هایی که میزنن بهت هم خیلی خواب آوره و کلا آدم گیجه گیجه که باعث میشه باز دردت یادت بره
مامان دنیز مامان دنیز ۳ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان مهراد مامان مهراد ۴ ماهگی
پارت دوم عمل سزارین


وقتی ب هوش اومدم دیدم دو نفر دارن منو ماساژ رحمی میدن چون حس داشتم درد اش فهمیدم درد داشت اما قابل تحمل بود بد اوردن تو بخش چون بیهوشی رفته بود درد داشتم پمپ درد نداشتم نگرفتم چون دکتر گفت خوب نیست دارو میده کنترل میشه که توی سرم ها مسکن بود شیاف زدن اروم شدم ی یک ساعت بد دوباره کم شروع شد که با تکرار کردن پرستار ها من چون ۱۲ ظهر زایمان کردم بچه چون بند ناف دور گردنش بود بردن گذاشتن تو دستکاه چند ساعتی ۱۱ شب بهم گفتن چیزی بخور اول که میایی فقط تشنه ایی ۱۱ شب اومدن گفتن نسکافه بخور کمپوت بد میام سوند در میاریم کمک ات میکنیم که راه بری اومدن بلندم کردن که قبلش شیاف زدم. اما موقع بلند شدن درد داشتم تا توالت رفتم اومدم بیرون لباس مو عوض کردن کمک ام کردن رو تخت نشستم کمک بهیارم عالی بود مهربون دوست داشتنی. شیاف زد برام مامانم بود بچه مامانم نگه میداشت فیلم برام گذاشتن که از بچه چطور مراقبت اولیه انجام بدم بد که صبح شد دکترم اومد چک کرد منو گفت مرخصی که اماده شدم برای خونه