۵ پاسخ

منکه دوماه خونمون اینقد شلوغ بود که نگو ولی همه کارای خونه رو میکردن به مهمونا میرسیدن دوماه من دست به سیاه سفید نزاشتن بزنم

💔💔💔💔💔💔

وای مگه میتونی که بلند بشی اونا بیان خب حالا هست اون انجام بده

ای بابا چقد نفهم‌.خودتون میبردین ختنه کنین ب اونا چ ربطی داره ک بیان 🤔

من که سه هفتس نفهم ها دورم جمع شدن میخام تک به تک رو خفه کنک

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر روزهای ابتدایی تولد
توقعات پر ریزون!!
سه روز بود ک زایمان کرده بودم، خاله و شوهر خاله ی شوهرم زنگ زدن ک از شهرستان بیان خونمون. از شوهرم پرسیدم ک میان شب اینجا میمونن؟! گفت: نه، میدونن زایمان کردی دیگه. میان بچه رو میبینن، میرن خونه یکی دیگه!
من زایمان سختی داشتم، بی اختیاری ادرار گرفتم. بخاطر بخیه های زیادی ک خوردم، نباید یبوست بگیرم و دارو مصرف میکنم و باید خیلی زود هر بار خودمو ب سرویس برسونم. هر بار تو سرویس باید بخیه هامو با شامپو بشورم. ضعف میکنم ب زخمام دست میزنم. خونه ی ما کوچیکه. خاله ی شوهرم سرطان داره و شیمی درمانی میشه. توان راه رفتن نداره. شوهر خاله ی شوهرم هم نمیتونه راه بره. من ب مامانم سفارش کردم ک از خونمون تکون نخوره. گفتم اگر بری، اینا میمونن.‌ مامانم گفت امکان نداره، خونه ی زن زائو دو تا آدم ک نمیتونن خودشون سرپا وایسن بیان و بمونن. ولی وقتی اومدن، گفتن ک زنگ زدن بچه هاشونم بیان دو تا پسر بالای سی سال دارن. خاله شوهرم هر بار ک میاد خودش برادرشوهرمو دعوت میکنه! تصور اینکه من شبها ک خواب ندارم بخاطر بچه، دسشویی رفتنم هم با مشکل روبرو میشه، من نمیتونم دسشوییمو نگه دارم. بعد اینا کلا خانواده ی پر سرو صدایی هستن، باعث شد گریه امونم نده. ادامه کامنت اول
الهام الهام قصد بارداری
مامان لیامی مامان لیامی ۲ ماهگی
پارت هشت⭕❌⚕️
الان یازده رو از اون روزی ک لیامم رو گذاشتن رو سینم گذشته و من روزای اول حالم خیلی بد بود و شبا از شدت درد گریع میکردم ک تونسم با شیاف اروم کنم دردمو،تا دو روز مدفوع نکردم چون ب شدت میترسیدم بلخره با ترسم کنار اومدم و بخیه هامو نگاه کردم و ترسم ریخت تو دستشویی هم ب حالت ی پایی وایمیسادم و دستشویی میکردم گلاب ب روتون تا یکم درد بخیه هام بهتر شد تونسم راحتر تو دستشویی بشینم،از روز اول هروز با شامپو بچه بخیه هامو میشستم و در اخر با سروم سدیم کلراید خودمو میشستم،کپسول اناهیل و سفالکسین هم می‌خوردم،دوسه روز اول عسل هم ب بخیه هام میزدم،هربار بعد دستشویی هم خودمو با گاز استریل خشک میکردم،ی هفته بعد زایمان هم پمادی ک ماما همرام گفته بود رو خریدم ک خیلی بخیه هامو بهتر کرد،اسم پماده نیکاست،همچنان همین روتین مراقبت از بخیه رو دارم و خداروشکر بخیه هام کم کم داره خوب میشه،و روز چهارم بعد زایمانم رفتم ماما معاینه کرد گفتش ک بخیه داخلی هات خوبه بیرونی ها هم عفونت نداره و خوبه،،خداروشکر ک‌تونسم از پس حاملگی و زایمان و مشکلات بعدش بر بیام و الان شکر خدا حالم بهتره حال پسری هم خوبه،هزار بار دعا کردم ک الهی این حالو هوا قسمت همه چشم انتظارا بشه و همه باردارا هم ب سلامت بارشونو زمین بزارن❤️🤲🏻🌱ببخشید ک خیلی حرف زدم دوست داشتم کامل و جامع براتون توضیح بدم تا حتی شده یکم آگاه تر برین برا زایمان و مثل من نباشین😅😑