اره از شیر گرفتنو که اصلا متوجه نمیشن چ مادر پدر چ شوهر ولی من سکوت سکوت بودم فقط شوهرم اگر غر میزد میگفتم باید از شیر گرفته بشه وگرنه آسیب میبینه خودش هم رفته بود از چند نفر پرسیده بود دید راست میگم تقریبا ی ماهی طول کشید تا کاملا شیشه شیرش رو فراموش کرد من سرکار هم میرم شبا اصلا خواب نداشت ی مدت ولی خداروشکر تموم شد و عادت کرد
مامان من سر موضوعی باهام قهرمیکنه نه سراغ خودم نه بچه رو نمیگیره بعدم هی شوهرم تو سرم میزنه که چرا کمکت نمیکنن تواین دوسال هرکاری کردن با منت بوده نکنن خیلی بهتره
نرو عزیزم. من مامانم ازم دوره یک و نیم یبار همو میبینیم . اگه تو خونه خودت ارامش داری جایی نرو
چرا میری پیش مامانت شبم میمونی؟ اگه یه جا هستین چه ضرورتیه؟
همینجوری پیش بری و مامانت اینجوری پشت بچت دراد فردا بچت برات تره هم خورد نمیکنه
رابطه رفت و امدیتو کم کن و خودت برا بچت تصمیم بگیر
حتی اگه بچتو زدی هم نباید حرف بزنه به کسی ربطی نداره حتی مادرت
خوب. شایدبدرفتارکردی. عزیزم. قدرمادرتوبدون. من. دوست. داشتم. مامانم. باشه. وسرم. غربزنه. ولی. چه. فایده. نیست
وقتی میبینی کمک نیستن چرا میری
اینهمه آدم تو غربت شیر میگیرن پوشک میگیرن مگه مادر کنارشونه
بشین خونت از کسی هم انتظار نداشته باش
منم دخترمم تنها گرفتم از شیر حتی شوهرم کمکم نکرد
دو سه روز سخته عادت میکنه نگران نباش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.