امشب توی حالت عجیبی خوابت برده.حالتی که تقریبا ده ماه ازش میگذره.
از شبی که بعد گریه های زیادت و بعد تلاش همه برای آروم کردنت من بغلت کردم و سرتو گذاشتی سمت چپ سینه م‌ و لالایی که تو بارداری برات میخوندم‌ خوندم و تو نمیدونم از اون آرامش گرفتی یا از صدای قلبم؟
امشب هم دقیقا تو همون وضعیت سرتو گذاشتی روی سمت چپ سینه م و آروم شدی.
خیلی حس قشنگیه.اینکه دلیل آرامش همیم.یادم میاد بعد زایمان وسط استرس و حالت تهوع عجیبم صدای گریه ت که پیچید و ماما تو رو اورد سمت من وقتی صدامو شنیدی هم آروم شدی.
همونجا ماما خندید و گفت میشناسه تو رو.
قطعا زندگی من به دو بخش قبل و بعد از تو تبدیل میشه.
با خودم فکر میکنم برای اولین سال مادر بودنم باید به خودم چی هدیه بدم؟ این سوال رو از دوستام پرسیدم و هرکی یه چی پیشنهاد کرد.
ولی آخر به این نتیجه رسیدیم که هرکاری باشه دلمون نمیاد که بچه هامون شریک نباشن تو اون هدیه‌، اینقدر که بهم وصلیم.
با هر خنده ت هزاربرابر بیشتر میخندم.از دردت دردم میاد و گریه ت داغونم میکنم‌.
به قول یه دوستم، تلاشمو میکنم برات مادر کافی باشم، نه کامل.
برای تو که این روزا داری برای من و عروسکهات هم مادری میکنی

تصویر
۷ پاسخ

روزهمه مامانا،همینطور خودمون مبارک😍❤️

چقد قشنگ روزت مبارک گل دخترت خداحفظش کنه 🥲♥️

🥲🥲🥲🥲

اخی عزیزممم روزمون مبارک 🥲❤🙂

منی ک گندم بد قلق شده و خسته ترینم
واقعا حال کردم با پیامت

بغضی شدم🥲روزت مبارک گلپ

مبارک باشه روزت 💕

سوال های مرتبط

مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۱۳ ماهگی
نمی‌دونم شمام این حس رو دارید یا نه!
ولی من از وقتی مادر شدم اخلاقم فرق کرده رفتارم فرق کرده
انگار یه خورده که چه عرض کنم بعضی مواقع خیلی زود حساس میشم عصبی میشم به کمترین توجه نسبت به بچم سریع جبهه میگیرم
نمی‌دونم این کارم درسته یا نه، ولی انگار کم لطفی نسبت به بچم رو نمیتونم تحمل کنم
انگار بعد از مادر شدن همه چیز فرق می‌کنه علایق سلیقه همه چیز انگار همه ی دنیات میشه یه موجود کوچولو که خودت پرورشش دادی و ۹ ماه خودت تغذیه اش کردی تا شده اینی که الان میبینی، چه صبوری هایی کردی چه دردایی رو کشیدی چه سختی هایی کشیدی ولی همه و همه رو به خاطر اون کوچولو که تو خونت تو دلت جا باز کرده تحمل کردی
یه کوچولویی که با اومدنش زندگی همه تغییر کرد یه فرشته!
یه فرشته ای که هربار نگاش کنی خدا رو به خاطرش شکر می‌کنی و خوشحالی از داشتنش، با خندش میخندی با گریه اش ناراحت میشی!
روزی که خدا فرشته‌اش رو بهم داد فکر میکردم از پسش برنمیام و نمیتونم ولی نمی‌دونم این حس مادری چیه که همه جوره داره منو میسازه اصلا انگار نسبت به دوران متاهل بودنم منو کلا عوض کرده، منی که حوصله بچه نداشتم الان دارم صبوری رو بیشتر میکنم منی که اونقدر خوابم سنگین بود حالا با یه صدای گریه از خواب بیدار میشم، منی که کسی موهامو میکشید سر و صدا میکردم ولی الان فقط میخندم به کاراش، نمی‌دونم خدا چی دید تو زن که این حس قشنگ و دلچسب رو قسمتش کرد، ولی هرچی بود خوشحالم از اینکه صاحب به این حس شدم 😍😍😍😍

ان‌شاءالله قسمت چشم انتظارا به حق میلاد حضرت مادر ♥️♥️

ببخشید اگه سر هم بندی شد ولی یه متن خوشگل می‌خوام واسه روز مادر بنویسم انشاءالله برسم بنویسم😊☺️
ببخشید اگه اشتباه و اشکال داره 🥰🥰☺️
مامان پرنسا مامان پرنسا ۱۳ ماهگی
با اینکه دقیقا میدونم پرنسا چند ماه و چند روز و حتی چند ساعته که به دنیا اومده ولی هر روز یا پروفایل گهواره و نگاه میکنم توجه میکنم به سن یا تقویمم و مثل بچه کوچیکا از ۳۰ دی پارسال ماه به ماه میشمورم و برای هر روز و هر ساعتش دلم ضعف میره و میگم من تا اینجاش و تونستم .بهش خیره میشم تو بغلم محکم میگریمش همین طور که تو که غرق تو عطر تنشم بوسه بارونش میکنم تو چشماش زل میزنم و بخاطر بعضی روزها که کلافه و خسته بودم و کم باهاش بازی کردم حتی شاید غر هم زدم ازش معذرت میخوام . بهش میگم دخترکم پرنسس مامان ببخشید که مجبورم بعضی روزها تو رو مهد بزارم اون روزها قلب و روحم پیش تو میمونه ببخشید که مجبورم برای رفاه و آینده بهتر با بابا دوتایی تلاش کنم ولی بدون مامان عاشقانه دوست داره و برای خوشحالی تو تلاش میکنه . مرسی که با دقت به حرفام‌گوش میدی و یه گاز محکم مهمونم میکنی طوری که جیغ میره هوا و من تا جایی که بتونم تو دو بوسه‌ای محکم میکنم و تو برام قهقه میزنی مرسی که هستی مرسی که با شیطونیات و شیر و غذا نخوردنات رو تک تک سلول های مغزم راه میری. مامان عاشقانه دوست داره

مالیخولیایه مادرانه
مامان مهراب مامان مهراب ۱۲ ماهگی
سلام
یه کلیپ دیدم تو اینستا جالب بود برام میگفت ما دوره سختی رو میگذرونیم چون میخوایم اشتباهات قدیمی ها رو دیگه تکرار نکنیم اشتباهات مادر و مادر بزرگ و چند نسل قبل که به هم انتقال میدادن از تربیت بگیر تا غذا دادن و همه چیز و همینجور نسل به نسل ادامه داشت ما میخوایم شروع کننده راه جدید راه درست تو همه چیز باشیم پس سخته خیلی سخته این تغییر دادن باید خیلی قوی باشیم تو این راه .من مادرشوهرم بالاخره اعتراف کرد که جوری که تو غذا میدی فکر میکنم بهتره چون مهرابم داره غذا خوردنش مثل تو میشه و بد غذا نمیشه و همین استارت برای من خوب بود مثل شیر دادن که بهم گفت اینکه از حرفت کوتاه نیومدی و هرکی هرچی گفت کار خودت رو انجام دادی عالیه.اینکه این حرفارو مادرشوهرم که انقدر تیکه مینداخت بهم و این حرف رو بهم زد بهم انرژی میده چون میدونم کارم درسته چون طبق علم دارم میرم جلو نه طبق حرفای خاله زنکی و تو زندگیمم سعی کردم اینکارو بکنم سخت هسن نمیگم راحته نه ولی شدنیه.ماها باید رفتار درست رو یاد بچه هامون بدیم من از الان شروع کردم همه رو دارم آماده میکنم که دخالت نکنن چون میخوام بچه هرچی خواست بهش چیزی ندم گوشی کادو یا بچه شرطی نشه یا زود کوتاه نیام تنبیه نکنم ولی جدیت رو داشته باشم بازی بکنم وقت بگذرونم ولی برای هرکاری بچه انجام داد قول کادو ندم چون این بچه بزرگ هم بشه برای هرکاری میخواد بکنه انتظار کادو داره .امیدوارم هممون بتونیم از پس این مسئولیت ها بربیایم
مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۱ ماهگی