رسیدم بیمارستان ماما خودم هنوز نیومده بود به همکارش گفته بود معاینم کنه تا اون برسه همکارش اومد گفت برو لباساتو دربیار بیام معاینه داشتم لباسامو درمیاوردم که نوار بهداشتی که سبز رنگ شده بود و دید یدفعه دستپاچه شد گفت چرا نگفتی سبز رنگه سریع معاینم کرد زنگزد به ماما خودم با عجله یه اصطلاحاتی گفت نفمیدم قطع گرد برگشت بخودمگفت سزارینی
گفتم من سزارین نمیخوام قرار بود طبیعی باشه گفت دیگه نمیشه بعو سریع داد زد به همکاراش که کمک کنین و دوباره عمون اصطلاحاتو مدفوع کرده بود یهو کل بیمارستان ریختن تو اتاق ترسیدم شدیدا دیگه داشتم گریه میکردم هرکی یکاری میکرد ۱۰ دیقه طول نکشید نوار قلب گرفتن یکی اطلاعاتمو میپرسید یکی لباسمو درمیاورد یکی سوند وصل میکرد خیلی عجله داشتن گفتن باید سریع بره اتاق عمل بدون تشکیل پرونده فرستادنم به اتاق عمل و در مورد سوند که منم میترسیدم هیچ چیز خاصی نبود فقط بعدش یه حسی بود انگار مدام جیش داری
لایک کنین بالا بمونه
منم سزارین بودم ولی خب خودم میخواستم سزارین بشم سزارین انتخابی بودم خیلی راضیم از طبیعی میترسیدم
منتظرم🫠
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.