پارت ۳
منم همراه خونریزی دردم زیاد شد حس فشار و درد زیاد بود گفت درازبکش معاینه کنم یهو معاینه کرد دستشو فشار داد کیسه آبم پاره شد و سرم زد درد شدیدی اومد سراغم من از اولم گفتم هم ماما همراه می‌خوام هم بی دردی که کثافتا هیچکدوم و ندادن بهم چون بدون درد رفتم گفتن باید زود فولت کنیم زایمان کنی خلاصه دردها خیلی شدید شده بود و منم هی میگفتم بی دردی وماما همراه میخوام اون مامای عوضی می‌گفت مامان باید زود فول شی پس کمک کن زوتر زایمان کنی گفتم باشه دردام انقد زیاد شده بود که طاقت نداشتم انگار کمرم داشت از وسط نصف میشد هر چی از خدا طلب کمک میکردم فایده نداشت دیگه التماس ماما کردم بهم بی دردی بزنه که می‌گفت نه خلاصه که خیلی جیغ و داد کردم رفت یه دستگاه آورد واسه بغلیم بی دردی زد من گفتم من چی گفت فقط میتونم مسکن بزنم گفتم بزن
زد اصلا انگار نه انگار

من رفتم برا بی دردی فرم پر کردم ولی وقتی فهمیدم بچه رو با انبر پزشکی و وکیوم بیروت میکشن اصلا فرم قرار داد رو موقع بستری رو پرونده نزاشتم

عزیزم درست میگفتن باید زود زایمان کنی منم اولی بدون درد رفتم طول کشید امپول فشار م بود که بچه مدفوع کرد بردن سز

ادامشم بزار عزیزم

تا چهار پنج سانت نشی بی درد نمیزنن ..بعد اصلا براشون مهم نیس ک ماما همراه میخوایم من بهشون میگفتم به فلانی زنگ بزنید این کارو نمیکردن میگفتم قبلا باهاش حرف زدم ولی هماهنگ نکردم بهش زنگ بزنید بیاد ...آخرش یکی از ماماها ک خوب بود گفت شمارشو داری گفتم آره گفت به همراهت میگم گوشیتو بیاره خودت هماهنگ کن بازم خدا خیرش بده ..برای ما اتاقا خصوصی بود کسی داخل نمیومد هر یک ساعت یه سر میزدن میرفتن

نمیگفت چرا بی حسی نمیزنه ؟ گاهی ببرا بعضیا نمیشه بی حسی زد
مثلا سر بچه بالاس یا کجه و درست نیومده تو لگن و …
اینجوری بی حسی نمیتونن بزنن و خطرناکه چون باید ورزش کنی

ای خدا چقدز سختی

واقعا دلم انیش گرفت برات
هم اینکه ترس افتاد به جونم🥲
پارت بعدی لطفا

کدوم بیمارستان بودی عزیزم؟؟