سلام من بارداری خیلی سختی گذروندم تو تنها نیستی خیلی خیلی بی پولی کشیدم بااینکه باردار بودم شاید تنها غذام نون خالی بود هیچ ویتامین نداشتم بخورم حالا اینا به کنار اجاره خونه رو هم اومده بود صاحب خونه اومد سروصدا من فقط مینشستم به گریه کردن هیچ کس به دادم نرسید فقط با خدا درددل میکردم میگفتم خدایا تو این بچه رو دادی بهم بزار همه جونمو بخوره ولی نگهدارش باش انقد لاغر شده بودم هرجا میرفتم به روم می آوردن ک چرا توانقد لاغری مثلا حامله ای خدایا شکرت خیلی ولی سخت گذشت خیلی اما گذشت حالا هم بهتر نیس اوضاع مالی اما کار خونه میکنم درحد بخور نمیر بقول معروف اما بنظرم از بارداریم بهتره حالا خواهر گلم همه گرفتارن مشکل دارن مریض دارن خدا ناظر هممون هس نگاه میکنه توهم چشم تو چشم خدا باش زندگی همیشه یجور نمیمونه و اینکه واقعا ما آدما خیلی قوی هستیم شرایط زندگی مون رو زود میپذیریم الهی شکر واقعا شکر امیدوارم خدا عاقبت هممون بخیر کنه
زهرا مامان امیر شایان عزیزم ، خدا تو قرانش گفته انسان را در مشقت افریدیم یکی با مریضی یکی با فقر ، یکی شوهر بد ، خانواده بد ، زن و بچه بد ،
هرکیی یطوری گرفتاری و مشکل داره یکی خوشبختن بچه ندارن یکی بچه داره مریضه یکی تو فقر دسته و پنجه نرم میکنه ، یکی هس بهش ظلم میشه
خلاصه عزیزم این دنیا زودگذره و میگذره ، اولا اینکه از خدا میخوام امیر شایانو شفا بده و ارزوی کوچیک مامانشو براورده کنه ، شما میدونستی جایگاهت بهشته بخاطر نگهداری ازین فرشته ای ک خدا بهت داده و بابت صبوری ک میکنی انشالله عاقبت هممون ختم بخیر بشه
سلام گلم من تازه تایپیکتو خوندم نگران نباش تو تنها نیستی من وقتی مجرد بود وضع مالی زیاد خوب نبود یکی امد خواستگاریم امد نشون کردو دیگه نیومد اون بهم خورو بعد یه مدت یکی دیگه امد خواستگاریم این با دلو جون منو میخواست خلاصه بعد یه سال سر خونه و زندگیمون رفیم بعد اون ۷سال هر دکتری هر جای ایران گفتن خوبه من رفتم تا بچه دارشدم تازه داشتم روی خوش زندگیرو میدیدم شوهرم کلا خلاقاش عوض شد اینا به کنار به بچم شیر میدادم وهمزمان دکتر میرفتم یه روز یه دکتر بهم زنگ زد گفت خانم همین الان بیا دکتر گفتم چی شده گفت لنفوم داری منم سر در نمیاوردم رفتم سرچ کردم که ای وای ......گریه کنان به شوهرم زنگ زدم نمیتونستم حرف بزنم گفتم سریع بیا بد بخت شدیم رفتم دکتره گفت همین الان برو خون وانگولوژی گفتم خانم سرطان دارم سرشو پایین انداخت و گفت بله اشکام دست خودم نبود گفتم من بعد۷سال باردارشدم الان تازه دارم بچمو با هزار دلخوشی بغم کنم باید تنهاش بزارم بماند.....رفتم دکتر خون گفت سرطان داری از دوشنبه شیمی درمانی شروع میشه شوهرمو قسم دادم گفتم نباید جز منو شما کسی بدونه هر هشتیم جلسه دیدم عالمو ادم میدونن خودم زدم به اون راه تا ۱۶جلسه دکتر هی گفت یه جلسه مونده دیگه خسته شدم نا نداشتم با بچه کوچیک خلاصه اونا گذشت دکتر گفت دیگه نیا فقط ۶ماه یبار بیا واسه چکاب منم بعد یه مدت حس کردم حالم خوبه اقدام کردم بچه دومو باردار شدم حالم مثل مردهای متحرک بود تو اون ۹ماه پسرم به دنیا امد۶ماهه شد باشوهرم داشتم مسافرت میرفتیم تو ماشین گفتم حالا که تموم شدو رفت تو به کی گفتی که پخش شد گفت سر۸تمین جلسه دکتر گفته جواب نمیده برو به خانوادش بگو زنت رفتنیه از اون روز دباره کارم شده گریه
هی آرزو ها خواسته های منم یه شبه خاکستر شد داغش تا ابد موند تو دلم 😭🖤💔
عزیز دلم از خدا میخوام آروم بشی بلکه یه لبخندی بزنی دلمون واااا بشه
یه چیز دیگه بهت بگم یه روز سوار اتوبوس بدم اونجا هنوز باردار نبودم یه خانومی یه پسر معلوم بود مریض بود ازنظر ذهنی... فک میکنم 4 یا 5 سالش بود انقد مامانه بچشو بوس میکرد اشک من بادیدن این صحنه دراومد واقعا واقعا موجودی والاتر از مادر توی کره خاکی نیس ک نیس قربونت برم مامان مهربون قربون مادر خودمم برم مارو به دندون کشید و بزرگ کرد
وااااای چقد حرف زدم ببخشید عزیزم
یه برادر شوهر دارم چقد رشید زیبا همه چی تموم دوساله سر یه قرص فضایی افتاده تو جا هیچی نمیفهمه پوشکش میکنن غذا دهنش میزارن انگار زندگی نباتی داره مادر شوهرم بنده خدا خورد شد اما دیک کنار اومده یعنی چاره ای نداره اینارو میگم حتی اونایی که غش غش میخندن تو دلشون خونه اما من دعا میکنم هممون یه روز از ته ته ته دلمون بخندیم خوشی کنیم
تنها نیستی خواهر 😔😞
کجا رفتی عوضی اومدی حرفاتو زدی رفتی بی ادب بی شخصیت خودت برو بمیر من اکه حسود بودم این وضعیتم نبود خیلی خیلی متاسفم برات نفرینت نمیکنم به خدا میسپارمت خدا جوابتو بده
اینقدر متنفرم از یه سری اخلاقا میان نمک میریزن اعصابم خورد میشه
من همه ارزوهام به باد رفته دیگه مرگ زندگی برام مهم نیست از بچگی غصه خوردم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.