خلاصش میکنم قصه زندگیمو



من بچه اول خانواده بودم با ی خواهر برادر کوچیک مادرم مریضی اعصاب روان داشت چون پدربزرگ مادربزرگم پیش ما زندگی میکردن و خونمون همیشه رفت و آمد بود و مادرم ب شدت خسته میشد آخر بعد ۱۳ سال مریض شد خونمون دو طبقه بود مادرم تصمیم گرف دیگ بالا پیش مادربزرگم نیاد پدربزرگم فوت شده بود و مادربزرگم آلزایمر داشت..
ب پدرم ی قطعه زمین دادن(وراث) گفتن باید نگهش دارین کسی نمیتونه نگه داره خانه سالمندان هم بزاریم آبرومون میره..
مادرم قبول نکرد ولی پدرم ب خاطر زمین قبول کرد...

۴ پاسخ

پاک نکنی تل بیام‌بخونم‌عزیزم

مادرتم گناه داره والا

اینو نگهش دارید قول میدم خدا از فرش به عرش میرسونتتون❤ عزتش بدید تا خدا عزتتون بده
زودی میمیره طولی نداره

خب 🥲

مقالات مرتبط

واکسن ب ث ژ
واکسن ب ث ژ در بدو تولد و علت ماندن جای واکسن
عوارض واکسن ب ث ژ
عوارض واکسن ب ث ژ (BCG) بعد از تزریق در کودکان
سرگرمی در خانه با وسایل ساده
سرگرمی در خانه با وسایل ساده و خلاقانه
خانه داری و بچه داری
آیا خانه داری و بچه داری با هم جور در می‌آید؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین ۱۲ ماهگی
سلام من ی مادر خسته هستم ک تمام تلاشم کردم برای این ک دخترم شیر خودم بخوره ولی انگار قسمت ما نیست چندروز پیش ک میخواستم برم طرف شمارم گم کرده بود و تماس نگرفت تا این ک امروز رفتم بچم اینقدر گریه کرد ک‌چشماش پف کرده هنوز تا ساعت 4خودم نگهداشتم در مقابل گریه هاش ولی دیگه نتونستم 😔😔با گریه می‌خوابید باز بیدار می‌شد و گرسنه و دوباره گریه میکرد سینم دوبار گرفت امروز ولی خیلی کم تونست مک بزنه 😔😔اینقدر گریه کرد بالا آورد دست تنها هم بودم ن همسرم بود ن مادرم خدا خیر مادرم بده ی 5دقیه اومد کمکم بعدم رفت تا 7شب ی خبری از م نگرفت☹️منم ساعت 4دلم نیومد شیشه دادم ب بچم خانوما سعی کنید تا جای ک میتونید خودتون شیر بدین
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۱۲ ماهگی
زاویه دید من الان ☹
بهار تب داره بخاطر سرما خوردگی و من اومدم خونه مامانم و باهم هردو بالاسرش نشستیم که مبادا تبش بالا بره.
میگم وجود همچین مادری تو زندگی لازمه 😍🧿❤
خودش هر مشکلی داشته باشه وِل میکنه اول مشکل و درد منو حل میکنه درباره دخترام که همیشه بعد از من مادری کرده.دختر بزرگم کلا پیش مادرم بود و خیلی وابسته پدرو مادرم هست خداروشکر
خدا همه ی مادرهای سرزمینمو حفظ کنه.🧿🧿🧿🧿🧿❤❤❤❤❤❤
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آریا مامان آریا ۷ ماهگی
چقد دلم گرفته
زنعموم که رابطمون تقریبا صمیمی بود چند وقت پیش بچه‌م بغلم بود دستشو بوس کرد من به نشونه احترام کشیدم گفتم وای زنعمو کوچیکته دستشو نبوس
منظورم این بود که اون بزرگواره مثلا تعارف کردم
دیدم ی مدت سر سنگینه
الان به مادرم گفته ناراحت شدم دست بچشو کشیده من خواستم ببوسمش
و ی جورایی قهر کرده تا اینجا رو داشته باشید
ی بارم بچه ام حدودا ۱۵ روزه بود شب گریه کرد مادرم اوند کمکم بده مثلا با دوتا دست کتفشو گرفت بلند کرد من ترسیدم گفتم مامان اینجوری نه
خطر داره بچه منم ۲.۲۰۰ گرم بود اون موقع
دیروز با مامانم داشتیم بحث زنعموم رو میکردیم
گفتم من حساسم
مادرم گفت آره اون شبم بچه‌ت رو از دستم کشیدی من هنوز به بچه تو دست نزدم فکم چسبید زمین که من چقد ساده ام . مردم میزان میگن مادرم کمکم میکنه اونوقت من ....
اون لحظه فهمیدم مادرم هنوز به بچه من دست نزده نه از نگرانی برا بچه‌م از سر لج و قهر با من
افتخارم میکرد
برا خودم متاسفم واقعا تو این شرایط کم نگرانی دارم اینام اعصابم رو خورد کردن
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان صدف کوچولو مامان صدف کوچولو ۱۰ ماهگی
خانوما من امروزفرنی دادم ب صدف دگ بایدبدم دکترش گفت فقط شیر و آرد برنجو نبات وشیرخودموریختم توش ولی خیلی نخور درحد دوقاشق خورد ولی دفعه پیش مادرم امتحانی بهش داده بود باشکر قشنگ خورده بود یعنی شیرین ترش کنم؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سام مامان سام ۸ ماهگی
مامانا پسرم دو هفته پیش دوتا دندون در آورده دیگ آب دهنش قطع شده بود تا امروز که باز ب شدت زیاد شده آب دهنش و همین طور استفراغاش قبلاً هم استفراغ میکرد چون رفلاکس داره اما بهتر شده بود امروز باز هم آب دهن هم استفراغ ب شدت شدید چرا ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان هاکان مامان هاکان ۸ ماهگی
شما به تناسخ اعتقاد دارید؟ببینیذ دوستان من پسرم به شدت بجای اینکه بمن وابسته باشه به مادرم وابسته هر جفتمونم به یه اندازه پیششیم ولی از همون اول نگاه هاش به مادرم از بقیه ماها متفاوت تر بود باعشق و علاقه م محبت خاصی تو چشامی مادرم نگاه میکنه.ببینید تو اوج گریههههه باشه بچم وقتی مادرم بغلش کن تبدیل به خنده میشن
انگار تو دنیای قبلی پسرم و مادرم خیلی بهم وابسته بودن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۱۳ ماهگی
سلام ممنون‌میشم جواب بدید
پسرم هفته ی پیش سرما خورده بود جزئی سه روز پلارژین دکتر داد ۷ روز هم آزیترو
خودمم الان سه روزه سرما خوردم وحشتناک همزمان هم مادرم که اومد خونمون سرما خورده بود نمیدونم از بچم گرفتم یا از مامانم
حالا نگرانم نکنه دوباره بچم سرما بخوره
رعایت هم میکنم اما خیلی نگرانم آخه بد ویروسیه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهوا مامان مهوا ۱۱ ماهگی
یادش بخیر دوران بارداری چقدر واسم خوب بود حتی از دوران نامزی هم شیرین تر بود

من یه مادرم هرگز دوس ندارم برگردم ب اون زمان چون عاشق مهوامم
ولی چقد دلم برای اون روزا تنگ شده


اینجا ۸ماه حاملم 😍
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان ‌‌‌‌... مامان ‌‌‌‌... ۱۲ ماهگی
مامانا مادرم اشتباهی شیر خشک اپتامیل ۲ رو ب بچم داد ضرر داره؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان عطرین🐣 مامان عطرین🐣 ۴ ماهگی
مامانا کمک ، دخترم خواب بود یهو نمیدونم چش شد لب چید بعدم شروع کرد ب گریه ی جور وحشتناک باصدای بلند 😭خیلی ترسیدم ،تاحالا اینجوری کرده بود ولی ن ب این شدت 😭گریم گرف دستو پام دارن میلرزن 😭
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ....❤ مامان ....❤ ۱۰ ماهگی
وای ک هلاک شدم من چقد بعد یک ماه خواهرام اومدن خونمون ،چون من یه شهر دیگ زندگی میکنم جانان ب غیر من باباش کسی رو نمیبینه ،انقد بچم گریه کرد همش بغلم بود بخاطر اینکه کسی رو نمیشناخت
مامان پسر مامان مامان پسر مامان ۱۲ ماهگی
مامانا زیر بغل دخترم ب اندازه گردو غر کرد برای چیه ؟؟مادرم میگ برای واکسنه ولی بازم دلشوره گرفتم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان جینگیلی مامان جینگیلی ۸ ماهگی
مامانا کیا اینجا شاغلن؟شمام مثل من حس عذاب وجدان دارید بچم پیش مادرم میمونه ولی حس میکنم هم خودم خسته شدم شبا نمیخوابه هم کولیک داره هم باید کار کنم خیلی گیج و خسته اس فکرم😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جوجو ممد مامان جوجو ممد ۵ ماهگی
حساسیت ب پروتیین گاوی فقط وای بچها شیر خشکی یا با شیر مادرم هست؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پناه خانم مامان پناه خانم ۳ ماهگی
مامانا من از اول زایمانم شی م کم بود البته مادرم فوت کردن شاید دلیلش باشع
حالا چیکار کنم از یک ماهگی به بچم اپتامیل دارم میدم ولی الان خیلی کم شده شیرم
چیکار کنم؟راه‌حل خولی دارین؟شما هم اینجوری هستین؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر