۱۲ پاسخ

ان شالله بحق فاتح خیبر همین امشب یا فردا دردِ زایمانت شروع بشه و زایمان راحتی داشته باشی و گُل پسرت رو بغل بگیری

گلم زایمان کردی

الهی آمین برای منم دعا کن عزیز 🥺 دیگ واقعا توانمو از دست دادم

انشاالله بحق مولا علی زایمان راحت و خوبی داشته باشی

اخیی منم فردا آخرین محلته زایمانمه انشالله هردومون دردمون شروع بشه و بسلامتی زایمان کنیم

بسلامتی عزیزم توکل برخدا

الهی آمین

ای جان چه روزی هم قراره بدنیا بیاد

🤲🤲🤲🤲🥹🥹🥹🥹

به سلامتی زایمان کنی پیشاپیش قدم نورسیده مبارک باشه

الهی هزاران بار آمین شامل تمامه بچه ها بشه🤲❤️

الهی ب سلامتی

سوال های مرتبط

مامان علی و علیسان💙 مامان علی و علیسان💙 ۱ ماهگی
گاهی با خودم میگم ،منا این چه کاری بود کردی...
علی چه گناهی داشت
(از جزئیات نمیگم چون باز اشکم سرازیر میشه)
از طرفی همه بهم میگن سه،چهارماه دیگه همبازی میشن تا همیشه
بخدا ناشکری نمیکنم،بچه م علیسان مثل ماه می مونه
اما امان از دل علی...
بچه م هنوز نزدیک تخت علیسان نمیشه،نگاهش نمیکنه،شبا میچسبه بهم
روزا میگه شیرش نده من شیر میخوام(علیسان از زمان تولد زیر سینه م چسبیده)منم فقط اشک میریزمو میگم علی مامان حلالم کن
فکر نمیکردم تو سکسال و نیمِگی انقدر درک داشته باشی،انقدر حساس باشی که با دیدن شیر دادن داداشی اشک بیاد تو چشمای نازت و صورت ماهت قرمز بشه...
از طرفی همسرم میگه علی که تو این سن انقدر حساس قطعا سه سالش میشد خیلی شرایطمون سخت تر میشد(بنده خدا اینجوری میخواد ارومم کنه)
خلاصه که یه عذاب وجدانه ابدی موند برام
اشک چشام بند نمیاد
بخدا من علی رو دیده بود،بچه م به موقع بیدار میشد،به موقع میخوابید،به موقع پستونک گرفت،شیر خشک میخورد...
اما علیسان ۱۸۰ درجه با علی متفاوته،زیر سینه م چسبیده،،تا رهاش میکنم انقدر گریه میکنه که نفسش میره(من گریه علی رو ندیده بودم تو نوزادی)
علیسان پستونک نمیگیره
به هیچ عنوان...
خلاصه که برام دعا کنید
برای دل علی جانم دعا کنید
الهی هرچی از خدا میخوای بهتون بده...
الهی اگر چشم به راه بچه اید خدا همین ماه بهتون دوقلو بده
نفری یک صلوات بفرستید تا دل علی من آروم بگیره
برادرشو زودتر بپذیره😭😭😭
مامان همتا مامان همتا ۱ ماهگی
تجربه سزارین (2)
بعد من تو بچگی عمل قلب داشتم واسه همین دکتر گفت باید وایستیم تا متخصص قلب بیاد یه اکو قلب انجام بدیم .تو همین حین ۲تار به زور اومدن من و معاینه کردن و با همین معاینه درد کمرم گرفت .دیگه دکتر قلب اومد و اکو کرد گفت همه چی خوبه و با همون دستگاه یه سونو کردن که دیدن بچم هنوزم بریچه .بعد دیگه دکتر گفت کاراشو بکنید تا بریم اتاق عمل .دیگه اومدن سوند و برام وصل کنن اولش خیلی ترسیدم که خانومه گفت خودتو شل کن و نفس عمیق بکش همین کارو کردم و برام وصل کردن و اصلا درد و اینا نداشت فقط یه حس چندشی داشت همین
بعد که سوند و وصل کردن گفتن پاشو بریم اتاق عمل منم هی ترسم بیشتر و بیشتر می‌شد پاشدم بشینم رو ویلچر که سرگیجه داشتم و حالم خیلی بد بود و شب تولد امام علی من رفتم اتاق عمل همش میگفتم یا امام علی خودت برام پدری کن یا امام علی خودت مراقب دخترت باش 🥲
دیگه بردنم اتاق عمل و چندتا سوال پرسیدن و من و بردن اتاق عمل و رو تخت نشستم و مرتب هی فشارمو چک میکردن که رفت رو ۱۶ پرستارا و دکترا خیلی خوب بودن حرف میزدن باهام‌که استرسم کم بشه
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ ماهگی
تو را آرزو کردم... 👼
اما تو از آرزوی من هم قشنگ تری... ♥️
علی اصغرم...این داستان بمونه به یادگار از این انتظار سخت برای به بغل گرفتنت پسر مامان🤱..
علی اصغر صدات کنم‌ یا ایلیا یا مسیحا...🤔
میدونی مامانی چیشد که اسم نازت علی اصغر شد؟!😉
میدونی مامان عاشق اسم ایلیا بود ... بابا عاشق اسم کیان و مسیحا ؟🙃
مگه نه اینکه شما میشنوی قلب مادر ؟
بیا داستانشو بگم برات مامان جانم..‌ شمام بشین بدون اینکه شیطونی کنی خوب گوش بده پسرم.. باشه ؟!🍀
بابا قبل اینکه من بدونم تو گل پسرمی یا گل دخترم خواب دید من تو مجلس روضه امام حسین با یدونه پسر ناز خوشگل وارد میشم.. و به همه میگم پسرمه.. علی اصغرمه...
بابا حتم داشت تو پسری چون خوابتو دیده بود..🕊
همش میگفت اسم پسرم علی اصغره...
اولش گفتم به حرمت شیش ماهه امام حسین اگه نی نی گلمون پسر شد چشم میزاریم علی اصغر... نه ایلیایی که من دوست داشتم نه مسیحا و کیانی که بابا دوست داشت.. علی اصغری که امام حسین دوست داشت و تمام ...🤍
اما بعدش گفتم نه یه خواب که حجت نیست.. دودل شدم و با خودم میگفتم نه همون ایلیا میزاریم...
تا روزی که بابا کربلا رفت ...
میدونی خادم کنار ضریح اقا امام حسین چیکا کرده بود مادر ؟
جورابای پسرونه رو از بابا گرفته بود و تو ضریح اقا انداخته بود...😍 بابا که تعریف کرد منم مطمن شدم شما پسر مادری و اسم ناز شمام بی بروبرگرد میشه علی اصغر....🙃
همینطورم شد.. جوجه تو دلم پسر شد...🐥
حالا اقا گل من فهمیدی چطو شد اسم شما علی اصغر شد ؟😊
دیدم بی ارتباط با امشب نیست ، برات تعریف کردم پسر مامان...‌

۱۴۰۳/۱۰/۱۳
شب زیارتی اقا امام حسین..
شب آرزوها...