ناشکری نمیکنم عاشق هر دو بچمم ولی آوردن بچه دوم واقعا برام مناسب نبود😔 به هیچ کدوم از کارای دخترم نمیتونم رسیدگی کنم هیچ کلاسی نمیره این بچه همش تو خونه اس. نه بازی ای میکنم باهاش نه سرگرمی خاصی داره...شاید اگه دومی رو نمیاوردم بهتر میتونستم باهاش وقت بگذرونم کلاسای بیشتری ببرم.... پسرمم ماشاالله خیلی خیلی شیطون و گریه ایه کلا آرامشمو گرفته 😔 از خودم بدم میاد بابت این حسایی که دارم. با اینکه بی نهایت عاشق پسرمم دیوونشم جونم بهش وصله ولی واقعا اشتباه کردم

منم همیشه معتقد بودم بچه ی اول باید از لحاظ محبت و آموزش غنی بشه بعد برای بچه دوم اقدام کرد. برا همین ۵ سال بینشون فاصله دادم. تا دومی بدنیا بیاد اولی شطرنج باز شد، ژیمناستیک کار شد، دو زبانه شد، چندتا ساز یاد گرفت و تو موسیقی آدم موفقی شد و الان که کلاس اوله این ماه هشتمین کنسرت حرفه ایشو میره رو صحنه. الان هم سخت نیست بچه ی دومی رو بردار باهم اولی رو ببرین کلاس. ما هم همینکار و می‌کنیم

استغفرالله بگو خدا قهرش میگیره ناشکری نکن دختر.بزرگ میشن این روزا هم میگذره پسر منم خیلی بهونه گیری میکنه جدیدا حق داری خسته ی.ولی خدا رو شکر که بچه ت سالمه وشیطونی میکنه.اون روز تایپک یکی از مامانای گهواره رو می‌خوندم دور از جون بچه هامون بچه ش مریضه رو تخت بیمارستان می‌گفت از خدامه هیچی نداشتم بچه م سالم بود وشیطنتشو می‌دیدم تابستون میشه ان شاالله گل پسرم بزرگ شده میتونی آبجیشو ببری کلاس
ی

مادر بودن واقعا سخته من گاهی ازمادربودنم راضی نیستم پسرم شیطونه گاهی دعولش میکنم بعدش خلی اعذاب وجدان میگیرم خداااابعم صبرحوصله اعصاب بده گاهی شک‌میکنم بخودم نکنه اعصبی ام

یه تایمی رو بزارش مهد اونجا با بچه ها سرگرم بشه ...زمانایی که پسرت خوابه باهاش بازی کن
بچه از سه سالگی دیگه باید محیط اجتماع مثل مهد رو تجربه کنه ...
به ویروس اینا هم فکر نکن
سرگرمی ش می ارزه به همه اینا

عزیزم غصه نخور خداروشکر کن الان اوضاع عادیه. من پسر بزرگم سه سال و نیمش بود تازه داشتم یواش یواش میذاشتمش مهد کرونا اومد . بچه دومی هم نداشتم. تمام سالهایی که حداق میتونست با خانواده بگذرونه بره پارک یه رستوران بره همش قرنطینه تو خونه پای تی وی. حتی پیش دبستانیشم مجازی بود. بچم تازه از کلاس اول وارد اجتماع شد. و همه بچه‌های همسنش. میخوام بگم خیلی اتفاقا میفته و اصلا اونجوری که میخوای پیش نمیره. اشکال نداره دخترتو از بعد عید بنویس مهد که تا پیش کم کم آماده بشه. بذار عید و تابستون بره کلاسای مهد یا خیلی خانه بازیا کلاس میذارن. چند ساعت بچه رو نگه میدارن. بعدشم میره پیش. مگه ما بچه بودیم قبل پنج سالگی کلاسی میرفتیم. همین پارک و خونه اقوام بود دیگه. الان مد شده. اصلا بهش فکرم نکن‌.

اختلاف سنیشون چقده

عزیزم منم شرایط شما رو دارم و با این تجربه که کاش دخترم رو می‌فرستادم مهد که با دوستاش روزی دو سه ساعت وقت بگذرونه

همین حرف شمارومن امروزب همسرم میگفتم گفتم بچه دوم اومدب اولی ظلم شدن کلاسی ن جایی هیجاکلاوقتم گرفته اس فقط میشورم ومیپزم ب هیچی نمیرسم

حق داری کاملا، اما نیازی بچه همش کلاس بره وقت برا کلاس رفتن زیاده