سلام سلام
قرار بود از تجربه زایمان سز در بیمارستان نیکان حکیمیه بگم براتون.
بیمارستان بسیار نوساز و تمیز و مجهز و خیلی ب بهداشتش اهمیت میدن من پک بهداشتی ای ک بردم بلااستفاده برگشت.
غذا هاش بسیار خوش طعم و تازه هست هر مقدار ک بخوایم اب سرد و گرم میدادن پک میان وعده هم هر دفعه میدادن.
ماما روز من تو بخش خانم پور رضا بود ک عااااالی بودن
پرستار بلوکم خانم علیزاده ایشونم بسیار خوب بودن و دلسوز.
بهیار بلوک خانم محمودیان هم خیییییلی کمک کردن.
بهیارهای بخش هم بسیار صبور و دلسوز بودن و تا روز اخر من کمک میخواستم بی دریغ کمکم میکردن.
غیر از پرستار بخش که خانم چوپانی بودن پرستار ریکاوری ک آیدا نامی بودن و ی پرستار بلوک ک بدن پروتزی داشت با میکاپ زباد و اسمشو نمیدونم ک این ۳ نفر ب معنای واقعی کلمه بیشعور وحشی بی درک و بی وجدان بودن بقیه کادر چ بخش چه بلوک چه اتاق عمل خیلی همراهی میکردن با مریض و پیگیری میکردن و خوب بودن.
دکتر بیهوشی من ی خانم مسن بودن با دستارشون ک اقای سعید نامی بودن اونا هم فوق العاده بودن.
ب من ی بسته پوشک و ی دست لباس دادن
ب دخترم ی بسته پوشک و ی دست لباس و ی پتو حوله ای دور پیچ.
البته ک بدن با بدن فرق داره ولی من اونایی ک تو این گهواره استرس بیجا در مورد سوند و امپول بی حسی و قدم زدن اول بعد سز ب جونم انداخته بودن رو نمیبخشم .برای من خیلی راحت تر از تصور و استرسم بود.
اتاق خصوصی واقعا تو نیکان حکیمه گرفتنش اعصاب فولادی میخواد و کفش اهنی کم پیش میاد جادرجا بعد عمل ببرنتون اتاق خصوصی و معمولا چندساعت تو اتاق دوتخته هستید بعد میبرن خصوصی اونم اگر خالی بشه. واقعا پروسه اعصاب خرد کنیه گرفتن اتاق خصو صی تو نیکان حکیمیه...
دکتر اطفال و دکتر شیر هم خوب بودن

۷ پاسخ

واقعا نمی‌فهمم که بیمارستان خصوصی چرا پرستار سگ و بداخلاق میزارن !

منم نیکان حکیمیه بودم
اسم کادر رو یادم نمیاد
ولی همه چیزش عالی بود
پولی ک گرفتن نوش جونشون
من ک خیلی راضی بودم

ممنون عزیزم
کل هزینه ای که بیمارستان ازتون گرفت چقدر شد؟

سلام دوستان دختر من ۶ روزشه مدام انگار شیر میخواد یعنی به محض اینکه سینه تو دهنش نیست گریه میکنه وقتی سینه،رو میگیره هم همه ش مک الکی میزنه شده ۲ ساعت زیر سینه م بوده،و ول نکرده پستونک نمیگیره چیکارش کنم واقعا مستاصلم 😭😭

سلام عزیزم منم نیکان میخام برم،هزینه بیمارستان بدون بیمه چقدر میشه عزیزم؟

عالیه چون پول عالی میگیرن،بایدم برسن ب مریض، اون همه پول الکی نیست

سلام گلم به سلامتی ،سون و راه رفتن که دردش خیلی کم هست ،من چون سر پسر قبلی بیهوش کامل بودم تجربه ای از سر کمر ندارم ،این بار هم بیهوش کامل هستم 😍

سوال های مرتبط

الهام الهام قصد بارداری
مامان کیامهر مامان کیامهر ۴ ماهگی
سلام خانم های عزیز
من 21 آذرماه زایمان کردم تجربیات خوب خودم را اینجا واستون به اشتراک میذارم
دکتر من خانم گلنار ایزدی بودن که فوق العاده دکتر خوب و باحوصله و مجربی بودن و فوق العاده خوش اخلاق وخوش برخورد.. زایمانم به هر دو روش انجام میدن و اونقدرها هم مبلغ زیرمیزی زیادی نمیگیرن
بیمارستان فردوس اصفهان را من انتخاب کردم چون یک بیمارستان خصوصی فوق العاده بود تحقیق کردم واز نزدیک رفتم دیدم خیلی بیمارستان خلوت و خوبی بود هزینه بیمارستان با بیمه تامین اجتماعی 17 میلیون بود که من پمپ درد و آمپول روگام تزریق کردم که شد 20 تومن
کادر بیمارستان عالی بودن پرستار جدا میاد چک میکنه.. ماما هر شیفت هم جدا گانه میاد وضعیت را هر 1 ساعت چک میکنه.. برای بچه هم هر 1 ساعت مسئول بخش اطفال میاد وضعیت را چک میکنه..
اتاق ها بزرگ وخلوت و در اختیار خودتون همراهتون.. خدمات هم سرموقع میاد زیرانداز و سطل و سرویس بهداشتی را تمیز میکنه و میره.. کادر اتاق عمل هم که عالی هستن و زمان عمل (من روش بی حسی را انتخاب کردم) اینقدر بهت روحیه میدن و باهات صحبت میکنن که اصلا متوجه عمل نمیشی.. در مورد نحوه عمل و بعد عمل هم اگر سوالی بود بپرسید بهتون میگم..
مامان نیایش و نیلآی مامان نیایش و نیلآی ۲ ماهگی
تجدبه زایمان دومم قسمت چهارم:
مامانم اومدنزایشگاه بالای سرم بهم خرما و آبمیوه دادن تا یکم جون بگیرم.
بعد غنچه قشنگم رو آووردن تا شیر بدم یکم شیر که دادم حدود ساعت ۳ صبح بود که پرستارهای بخش اومدن منو رو ویلچیر گذاشتن و به بخش منتقل کردن اتاقم هم اتاق خصوصی بود اما من درخواست اتاق خصوصی نداده بودم چون جا نداشتن تو بخش برن اتاق خصوصی .اتاق خوب و دلبازی بود من تا بعد از ظهر اونجا بودم بعد تاین ملاقات اتاقم رو عوض کردن بردن اتاق عمومی اتاق عمومی هاش دوتخته بودن یکم دلگیر تر بودن و تخت هاشونم برقی نبود اگه خواستین بیمارستان پاستور زایمان کنید بنظرم اتاق خصوصی بگیرید اگه حساسید.من تایم کوتاهی تو اتاق عمومی بودم و ساعت ۹ شب هم مرخص شدم.
من که از همه چیز راضی بودم رسیدگی ماما زایشگاه برخورد پرستار ها و رسیدگی شون همش عالی بود. بیمارستانم پاستور بود.
دکترم هم که دومین تجربه زایمان طبیعی رو باهاشون داشتم باز دوباره به کار بلد بودن و حرفه ای و دلسوز بودنشون ایمان آووردم.و از همه مهمتر احساس مسئولیت و تعهدی که نسبت به بیمارشون دارن و زیر میزی هم نمیگیرن برام قابل توجه بود و هست دکترم هم فاطمه عادلخواه بودن.
مامان مسیح مامان مسیح ۳ ماهگی
تجربه زایمان داخل بیمارستان فردوس اصفهان

خب اول بگم ک یک بیمارستان ب شدت خلوت و اروم اتاق ها همه تک تخته هستن و بزرگ داخل هر اتاق تزئین شده یخچال و کمد سرویس فرنگی و حمام هستش
اتاق عمل بزرگ و تمیز پزشک بیهوشی و بی حسی ب شدت خوش برخورد و مهربون داخل اتاق عمل یک خانومی بود که گفت تا بری ریکاوری من پیشت هستم اونم خیلی خوب بود
پرسنل اتاق عمل همه خوش اخلاق بودن
یک سری پرسنل بخش زنان ب شدت خوش اخلاق و رسیدگی عالی یک سری هم ب شدت سگ اخلاق و بدبرخورد
شیاف باید همراهتون بزاره واستون ک من خودم میزاشتم
سوند روباید همراه خالی کنه
لباس نوزاد نمیدن یک ساک واسه مادرمیدن
غذاهاشون خوب و باکیفیت
فلاکس رو میان مرتب میبرن و ابجوش میکنن
در روز دو یا سه بار میان اتاق رو تمیز میکنن
بهترین خوبیش اینجا بود چون خلوته واسه رفت و امد هیچ کاری ندارن اجازه ملاقات همه ساعتی هست
ازهمه مهم تر من میخواستم شب شوهرم کنارم باشه که خداروشکر هم شوهرم هم خالم پیشم بودن
بخش ان ای سیو خیلی خیلی مراقبتشون از نوزاد خوب بود
درکل بخوام بگم راضی بودم واقعا
هزینه سزارین بابیمه تامین اجتماعی و پمپ درد۱۸تومن شد
ان ای سیو برای دوشب۹تومن شد
البته اینم بگم من یک شب بیمارستان بستری بودم و مرخص شدم
ولی چون بچم دستگاه رفت شب بعدش هم بیمارستان با دوتاهمراهم موندم که هزینه شب دوم رو نگرفتن ازما ولی خدمات دهی داشتن مثل شام و نااهار و صبحانه
مامان پایار مامان پایار ۴ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین بیمارستان قائم کرج
من از بیمارستان خیلی خیلی خیلی راضی بودم ماما شیفت شب عااالی
حیف ک اون روز عملم با استرس گذشت
صبح ک رفتیم زایشگاه کارای پذیرش انجام دادیم و بعدش سوند وصل کردن بنظرم سختی سزارین سوند و ان اس تی گرفتن و منو بردن تریاژ و اتاق عمل و امپول بی حسی زدن ک خیلییی اروم زد و درد نداشتم
کل زمان عمل نیم ساعت بود من حین عمل خیلی استرس داشتم چون از قبل سونو داده بودم بند ناف دور گردن بچم بود خیلی ترسیده بودم یکم حین عمل گردن درد داشتم ک برام امپول زدن دردش کم شد
تو ریکاوری خیلی میلرزیدم ولی نمیدونم چرا برا من لذت بخش بود شکمم تو رزکاوری فشار دادن بچمو رو صورتم گذاشتن و اوردنم بخش
کل زمانی ک من زایشگاهو اتاق عمل و..بودم خانوادم از روی مانتور پشت در از تمام مراحلم با خبر بودن .تو بخش یه همراه خیلیی خوب کنارتون باشه من ابجیم بود ک واقعا حرفه ای بود بچم خوب سینمو گرفت تا ۸ ساعت بعد عمل هیچی نخوردم بعدش فقط نسکافه و اب میوه طبیعی و چای خوردم.اصلا اولین راه رفتن سخت نیست پرستارا شیاف گذاشتن راحت بود بلند شدنم فقط اصلااا نذارین مثانتون پر بشه تا ابکی خوردین تن تن برین ادرار کنید چون مثانه پر میشه درد میکنههه
مامان لیمو🍋 مامان لیمو🍋 ۲ ماهگی
# تجربه زایمان
بالاخره بعد سه روز وحشتناک سخت اومدم تجربه زایمانمو بگم
بیمارستان نیکان اقدسیه زایمان کردم هرکس میخواد بره اینجا بخونه
۲۷بهمن ۵ صبح ک گفته بودن رسیدیم
تا رسیدیم شناسنامه هارو گرفتن
دستبند دور دستم بستن گفتن برو صدات میزنیم
یه ربع بعد صدا زدن ادرس خونه رو مشخصات و همه چیو گرفتن تا اینجای کار ۳۵ میلیون گفتن کارت بکش بجز دستمزد دکتر ک قبلا دادیم
بعد نیم ساعت صدا زدن ک با سونو انتی فقط خودتو شوهرت بیاین
منم خدافظی کردم از همه و باهم رفتیم بلوک زایمان
اونجا داروهایی ک از اول میخوردم و پرسیدن
بعدش فشارمو گرفتن گفتن لباستو درار لباسا اتاق عملو تنت کن منم پوشیدم ان اس تی گرفتن
دو نفر دیگه با من بودن سوندشونو قبل اتاق عمل وصل کردن نالشون در اومد برا منو دکترم تو نسخع نوشته بود تو اتاق عمل وصل کنید ک دمش گرم
و انژیوکت هم زدن
خلاصه کارامو کردن گفتن بریم اتاق عمل
سوار ویلچیر شدم و رفتیم پشت در اتاق عمل دیگه نزاشتن شوهر بیاد گفتن بمون بهش تا صدات کنیمم
مامان قند مامان قند روزهای ابتدایی تولد
توی ریکاوری بالا سر هر مامانی ی ماما بود ، توی تایمی ک من خواب بودم بچمو به باباش نشون داده بودن و بعد اوردن رو سینه من گذاشتن که بریم بخش، من توی اتاق عمل پمپ درد خواسته بودم و بهم وصل کرده بودن اروم بودم ، خواستم اتاق خصوصی بگیرم ک پرشده بود چون اون روز روز شلوغی بود ،رفتم اتاق دوتخته اما اونجا تنها بودم اتفاقی و کسی نیومد( اگر براتون مهمه راحت باشید حتما اتاق خصوصی بگیرید چون رفت و امد میشه من چون دوازده عمل شدم اتاقا پربود اما شانس اوردم) شیاف گذاشتن برام ، مسکن زدن ب سرمم و پمپ درد ، اروم بودم اما درد هم حس میکردم ولی بشدت گشنم بود و دوس داشتم چیزی بخورم ک هشت ساعت بعد مجاز به خوردن شدم کتچی و چای عسل و اب کمپوت و مایعات و‌اگر بری برای مدفوع بعدش اجازه میدن غذا هم بخوری ک من اخرشب رفتم غذا خوردم و بعد ازون رفتیم کلاس اموزشی ، شب منو راه بردن سرویس بردن و‌… صبح هم چند دکتر و ماما خودم و دخترم رو چک کردن ، فیزیوتراپ اومد اموزش و ورزش داد ، و بعد ازون مرخص شدیم‌