شب خونه برادرشوهر مهمون بودیم
موقع برگشت تو راه خوابید کلا نیم ساعت بعدش تا ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار بود
گریه و دلپیچه و شیر و آروغ و پوشک 😬
هیچ کدوم سخت نیست خیلیم شیرینه تا وقتی از دلپیچه گریه نکرده البته
اون موقع انگار زیر خروار خاکم و بدنم سنگینه
قلبم میخواد وایسه از ناراحتی
با همسر دوتایی نوبتی میچرخونیمش و تلاش میکنیم واسه اروم کردنش
صبح ساعت ۸ تا ۱۰ بیدار بود تو بغلم بعد خوابیدیم و ۱۱:۳۰ به زور بیدار شدم
خونه منفجر شده
میز غذاخوری که قبلا جزو وسایل خونه بود الان شده پر از لباس و دارو 😐
فدای سرش ولی بهم ریختگی کلافه ام میکنه
دوس دارم همه جا مرتب باشه😬
آشپزخونه با اینکه خونه نبودم پر از لیوانه😬همه اش هم خودم هی چای و نوشیدنی خوردم
یه عالمه لباس و پتو و دورپیچ و خشک کن و همین الان خیس کردم که برم بشورم🙄 منتظرم بخوابه پسری
دلم یه سوپ گرم میخواد😐
سه هفته اس دارم میشینم سرحوصله شیر دوش سفارش بدم واسه خودم هنوز وقت نکردم🥹
همه اینا جزو زندگی جدیده و غر نیست
حال روحیم به لطف خدا و همراهی همسرم و اطرافیانم عالیه
فقط از خدا میخوام زودتر دل درد و بالا آوردنای پسرم خوب بشه که با هر بار گریه منو میکنن تو گور و در میارن اینقدر که دلم برای چشمای خوشگلش که موقع گریه مظلوم میشه میسوزه
کوچولوی من بعد بارداری این چالش های جدید با تو همه جوره اش خوبه
چون تو اومدی و زندگیمونو روشنتر و گرم تر از قبل کردی
عشق و آرامش تو خونمون بود تو اومدی بیشتر از قبل شده و خداروشکر میکنم بخاطرت


آخیش☺️
حالا برم کارامو بکنم

تصویر
۱۰ پاسخ

برا منم همینه،هممون چالشامون عینه همه

ما هم وضع زندگیمون همینجور شده

ماهم در همین وضعیتیم منم فقط گریه کردنی بخاطر دل دردش خیلی ناراحت میشم بقیه کارها اصلا بهم فشار نمیاره

وای ننه چه بامزه اس.مشخصه قراره یه بورخوشگل باشه

سلام ببخشید ی سوال شما ک شیر خودتون رو میدید چی بیشتر می‌خورید منم شیر خودم رو میدم ولی وزن دهیش خوب نیست شیرم انگار آبکی

با یک شربت گرمیچر که البته بعد از یکماهگیش باید بدی با شب بیداریا و دل‌دردای نی‌نی خداحافظی کن

عزیزم

ای جانم ی جوری اخم کرده طلبکاره انگار مقصرید😂😂😂🤩

خدا حفظش کنه

عزیزم وعض منم هممین جوریه خونه بمب ترکیده
حموم لباس های دخترم هس وقت نکردم بشورم
همش ساعت ۱ صبحانه میخورم هیچی سر جاش نیست. و این لذت بخش ترین بهم ریختگی زندگیمه😍

سوال های مرتبط

مامان امیررضاوامیرعلی مامان امیررضاوامیرعلی ۱ ماهگی
خیلی کلافه ام😮‍💨😮‍💨

از وقتی امیرعلی به دنیا امده ،امیررضا خیلی دیر میخابه ساعت ۲ یا ۳
امیرعلی ام که بیدار🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
علت بیدار بودن امیرعلی رعایت نکردن خودم تو بارداری بود
و بخاطر اینکه بچه ها دیر میخابن منم لنگ ظهر از خواب بیدار میشم و روز از ساعت ۱۱ ،۱۲ برای ما شروع میشه که به هیچکاریم نمیرسم
خیلی ناراحتم بخاطر خواب بچه😪😪
میدونم باید صبح امیررصا رو زودتر بیدار کنم اما هم کلافه میشه و هم اذیت میکنه
توروخدا یکی یه راه بزار جلو پام که زندگی از دستم در رفته🫠
خونه به شدت نامرتب و حتی یه چوب کبریت جابه جا نکردم با اینکه کمکی هر هفته یه روز میاد اما به واسطه مهمون داشتن همه چیز خونه جابه جا شده که باید خودم مرتب کنم
و خونه منم اینجوری که شاید مثلا دایی هام خونه مامانم نرن ولی برای عید حتما خونه من میان
از الان غصه ام گرفته که از کجا شروع کنم
اتاق پر از کتاب📚
یا اتاق پر از اسباب بازی و لباس🛍
یا آشپزخونه و کابینت های منفجر شده😨
یا سالن 🥱
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه
مامان آراد مامان آراد ۲ ماهگی
سلام خانوما خوبین؟🌹❤️
بچه ها من یه مامان اولی ام که از وقتی بچه م دنیا اومده خونه مامانم هستم و هنوز نرفتم خونه خودم، ایشالله یه چند روز دیگه میخوام برم، میدونم خیلی تو خونه م دست تنها بهم سخت میگذره ولی دیگه چاره ای ندارم و باید برم چون هم شوهرم اونور تنهاست و هم چون مامانم یکم ناخوشه خودم حس میکنم مزاحم شدم و دیگه باید برم با اینکه نه زیاد از بچه داری سر در میارم و نه تجربه ای دارم ولی خب چاره چیه...
حالا سوالم از شما دوستای با تجربه اینه که زندگی با یه نوزاد کوچولو که فقط هم از شیر خشک تغذیه میکنه چطوریه؟ من تو این حدودا 20 روزی که بچه م دنیا اومده کلا کارم شیر درست کردن و پوشک عوض کردنه، هر یکی دو ساعت گرسنشه شیر میخواد، نیم ساعت هم هر بار طول میکشه تا شیر بخوره، حتی شب هم درست خواب ندارم، یک ساعت که چشامو میبندم که بخوابم با صدای گریه ش یهو بلند میشم، صبحا با سردرد از رخت خوابم بلند میشم تازه با وجودی که خونه خودم هم نیستم فعلا و مسئولیت زیادی ندارم تازه کمکم هم هستن کم و بیش
چطور برنامه ریزی کنم که به جز بچه به زندگی هم برسم؟چه موقع غذا درست کنم که دیر نشه تا شوهرم ظهر از سر کار میاد؟ چطوری برنامه ریزی کنم بتونم به خودم برسم بازاری ارایشگاهی جایی برم؟ مهمونی رفتن هم پیشکش نخواستم.... حس میکنم از این به بعد قراره زندگی خیلی سخت بشه