من هر وقت اومدم اینجا از بچه ها گفتم و ناله کردم که آی نخوابیدن ،غذا نخوردن ،اذیت کردن و... انقدر ناشکری کردم آخر تو این وضعیت افتادم😭😭😭😭😭
جفت بچه هام بسترین اونم تو دو بیمارستان مختلف که برای خودش داستان داره حتی با وجود حال خیلی بدشون مقاومت کردم بغضم کردم گریه نکردم گفتم من باید قوی باشم تا بچه ها خوب بشن منتها دیشب اومدم یه سر خونه دوش بگیرم همه جا خالی ، بی روح ،سرد یه جوری حالم بد شد گفتم الانه که قبض روح بشم خدا شاهده بچه ها نبودن انگار خونه خرابه بود تو همون لحظه همسرم اومد خونه سریع اومد منو بغل کرد دیدم مردی که تا حالا پیش من گریه نکرده بود و اشکش و ندیده بودم یه جوری تو بغلم هق هق می‌کنه که قلبم فقط به لحظه وایساد منم بغضمو شکستم هر دو وسط حال مثل دو تا بچه گریه میکردیم 😭😭😭
دیشب جز بدترین شبای زندگیم بود خانومای گهواره خواهش میکنم تمنا میکنم برای دوقلو های من دعا کنید خیلی محتاجم به دعاتون😭😭😭😭

۲۹ پاسخ

من از وقتی مادر شدم حس میکنم مامان همه بچه های کوچولوام. یعنی مریضی یه بچه میبینم اندازه بچه خودم ناراحت میشم براش. مطمئن باش زودی خوب میشن. دعای یعالم مادر پشتشونه. بخاطر غر زدن عذاب وجدان نداشته باش. واقعا ادم خسته میشه گاهی حق داریم. ماها یدونه داریم گاهی کم میاریم. دیگه فکر کن دو قلو چقددددر سخته. اولا خدا حافظشون هست. اینا تا بزرگ بشن از اب و گل دربیان اینقدر مریض میشن و خوب میشن. دوما یه مریضیای ناجوری دیدم خوب میشن که اینا در برابرش هیچه. پس مطمئن باش خیلی زود خوب میشن برمیگردن خونه. نگاه به جثه های کوچولوشون نکن. بچه ها خیلی بیشتر از چیزی که ما فکر میکنیم قوی ان.

انشالله ب حق همین عید مبعث
هر دو صحیح و سالم میان خونه
قوی باش
گریه کردی سبک شدی الهی شکر
الان حال دوتاشون چجوره ؟

عزیزم من درکت میکنم پسر منم ۷ روز بخاطر ویروس بستری بود سخت میگذره اما میگذره انشالله بسلامتی بیاری شون خونه گلم حتما بعد ترخیص گوشت تو شیشه و سویق کودک و سنجد شروع کن هم ایمنی بدن شون میره بالا هم جون میگیرن از پیج حکیم بانو بخر

خدامحافظشون باشه همیشه.. از راه دور براشون آیت‌الکرسی میخونم سلامت برگردن خونشون دلت آروم بشه

ان شالله ب حق علی زود خوب شن

قوی باش عزیزم این روزا ب خوبی میگذره .انشالله بسلامتی بگذره

الهی عزیزم خیلی ناراحت شدم و درکت میکنم که چقد سخته 🥲 الهی که خیلی زود مرخص بشن من خیلی به چله زیارت عاشورا اعتقاد دارم نذر کن براشون بخون انشالله که خوب میشن

صلوات میفرستم به نیت شفای همه کوچولوها ک تو بیمارستان بسترین، و بخصوص دوقلوهای شما .
ان شاءالله زودتر حالشون خوب بشه عزیزم
خیلی سخته 🥺
خدا کمکت کنه عزیزم

وای عزیزم درکت میکنم بچه ی من چهل روزش نشده بود بیمارستان بستری بود😭💔
انشاالله زود خوب میشن

گلم من یه تجربه دیگه هم که از بچه داری دارم این که تا بچه ها م مریض میشن همون روز اول و دوم چه اسهال چه تب هر علائمی باشه بهشون بارهنگ میدم بزن تو گوگل بخون مثل پادزهر واسه هر نوع ویروسی باعث میشه حال شون بدتر نشه بیماری تا حد ممکن دفع میکنه

الهی بگردمت ان شاءالله خوب میشن حتما نذر کن براشون سفره ای چیزی و مرغ سر ببر بده بیرون. آیت کرسی میخونم

بمیرم الهی

وای عزیزمممم خیلی سختهههه ان شاالله زودی خوب میشن

ان شاءالله خیلی زود خوب بشن

انشالله ب حق این روز قشنگ زودتر میان خونه و صدای خندشون کل خونه روپرمیکنه گلم، مادردوقلو بودن خیییییییای سخته باید قوی باشی عزیزم

الهی عزیزم انشاالله زود خوب بشن بیان خونه

عزیزم اول از خدا سلامتی شونو میخوام و دوم خدا قوت بده بهت
منم 2هفته کشیدم این دردو طفلی بچه های من فقط یک ماه نیم شون بود ک این ویروس گرفتن چه روزای سختی بود اون دوهفته جزو بدترین سخت ترین روزای زندگیم بود
ولی بازم خداروشکر که گذشت
انشالله بره شماهم به سلامتی بگذره عزیزم

خدا بهشون سلامتی بده امروز مبعث پیامبر انشالله دلت و شاد کنه عزیزم

عزیزم انشالله کخ زودی خوب میشن دوباره به خونه میان اذیت میکنن .
عزیزممم .من درکت میکنم .
چقدر سخته گریم گرفتتت😭😭

انشاالله به حق همین عید مبعث هر دوشون صحیح و سالم میان خونه
برای سلامتیشون صلوات فرستادم

عزیزم...ایشاالله هرچی زودتر هردوتاشون صحیح و سالم برگردن و خونتو پر انرژی کنن

ایشالله ک هرچی زودتر بچه هات بیان خونه عزیزم

چقد بد🥲ایشالا زود برمی گردن..میگذره این روزا صبور باش گلم

الهی بمیرم☹️🩷 چقد ناراحت شدم‌
انشاالله بزودیه زود حال هردوتاشون خوب بشن برگردن به اغشتون🩷

انشالله که خیلی خیلی زووود حالشون خوب میشه باهم میاین خونه بلا ازتون دور باشه عزیزم

انشالله هرچی زودترخوب شن من چرااینقدر ترسیدم خدا😔😔😔

انشالله بلا ازشون دور باشه عزیزم
ویروس کرفتن؟؟

ایشالله به حق دل پاکت زود خوب خوب بشن
به سلامتی بیان خونه

خدا سلامتی بده

سوال های مرتبط

مامان نویان مامان نویان ۱۵ ماهگی
امروز رفتم تو یه فروشگاه چیزی بخرم
یه دختر پنج شش ساله اومد با روی خوش سمت نویان ...بعد هر سمت میرفتم می اومد باهام یهو دیدم دست نویان رو می گیره نویان زد زیر گریه ‌‌..من گفتم شاید چون غریبه س ترسیده
دوباره این کار تکرار شد نویان بیشتر گریه کرد برگشتم گفتم دستش رو نگیر ولی گریه نویان قطع نمیشد مامان دختره اومد نویان رو بغل کرد گفت ببخشید خاله ...
نویان رو بغل کردم دوباره تکرار کرد این سری سرم رو برگردوندم دیدم نگو با ناخوناش داره دست بچه رو فشار میده من خاک برسر اصلا متوجه نشدم فقط گفتم کوچولو چرا اینجوری کردی دستش رو ...مامانش گفت بزنش گفتم من اجازه ندارم بعد فروشنده گفت این همه بچه ها رو می چزونه قبل شما هم صورت یه بچه رو چنگ انداخت ...به مادرش گفتم شما وقتی می دونی بچه تون اسیب میزنه چرا به مادر بچه ها نمی گید که مراقب باشن چرا پسر من گریه میکنه به من گوشزد نمی کنی دخترم داره فلان کار رو میکنه ...
اونقدر گریه کردم که بچه م اینجوری زخم میشد من نمی فهمیدم ...
مامان نورا مامان نورا ۱۵ ماهگی
سلام مامانی عزیز خسته این روزهای شیرین و سخت نباشید خواستم اینجا یه تجربه بگم از خودم از روزهای که نورا ساعت ۶صبح پا میشدم و منم تا ۲ شب مشغول تمیز کردن خونه بودم و صدای نورا برام مثل پتک بود و همیشه نالان از اینکه چرا بچه من ۶بیدارم میشه تو خونه بازی میکرد راه دست می‌گرفت به وسیله ها که بلند شده میگفتم دردسرم بیشتر شد تا هفتم مرداد امسال و نورا سالم تا شب بازی کرد نه بی قراری نه چیزی یهو شب که اومدم کنارش بخوابم دیدم تب داره و شروع یه ماجرا ....
بیمارستان ،سرم،انژیوکت،جواب آزمایش های بد،تب قطع نشده و من مادر...
هر روز یه برگه جدید هر دکتری که معرفی میکردن می‌بردیم و متاسفانه بازم تب
آخرین اکو گفتن نورا التهاب قلبی داره و من معجزه خدا رو دیدم الان خونه ایم خداروهزار مرتبه شکر داره بازی می‌کنه همه جا بهم ریخته س خدارو هزار مرتبه شکر می‌دونم خسته میشم اما ناشکری نباشیم هیچی جز سلامتی بچه غصه نداره نه خونه نه ماشین نه حرف مادرشوهر نه هیچ چیز دیگه ای
هر لحظه خدا رو برا سلامتی بی مزد و منتی که به خودمون و خانواده مون داده شکرکنید
خدایا ازت ممنونم که نورا ی منو سالم دوباره به بغلم برگردوندی