تجربیات و نکات بارداری و زایمان 🌺پارت ششم
توی ساک با خودتون روغن سیاهدانه هم بزارید. در ادامه دلیلش رو میگم.
می‌رسیم به علائم زایمان و بهترین زمان زایمان
من هر سه تا بچه رو چهل هفته رو تکمیل کردم. سر بچه دومم 41 هفته رو کامل کردم، چون استرس زایمان داشتم دردام نمیومد و دیگه رفتم بیمارستان اما بخاطر استرس بالا منو نگه نداشتن بجاش سند داخل رحم گذاشتن و فرستادم خونه گفت در ات که شروع شد زمان اومدنت که رسید این سند خودش میافته و تو میفهمی باید بیای من صبح سند گذاشتم و ساعت پنج افتاد و رفتم بیمارستان. همین و بگم که بزارید در آتون شروع بشه و بعد برین چون واقعا اگه زودتر برین اذیت میشین. القای درد اذیت کننده است.سر این زایمانم گذاشتم خوب دردام بیاد. علائم زایمان یکیش درد هست که مرتبه یعنی با فواصل منظم و مدت منظم که هی فاصله ها کمتر میشه و مدتش طولانی تر. اگر بچه اوله قشنگ بزارین درداتون به فاصله دو دقه برسه بعد برین چون با همین فاصله هم کلی طول میکشه تا فول بشید اما برای زایمان دوم یا سوم زودتر ب ین چون فاصله کم شدن زمان تا فول شدن سرعتش بیشتره و ممکنه خیلی زود فول بشید و وسط راه گیر کنین.من بچه اولم فول شدنم چهار ساعت بود بچه دوم با فاصله دو دقیقه رفتم و دو سه ساعت فول شدم و برای این یکی چون لک قهوه ای دیدم رفتم و دردام که زیاد شد تا فول شدنم یک ساعت طول کشید. یکی از علائم زایمان دیدن لک قهوه ای هست که از دیدن لک حداکثر 72 ساعت بعد زایمان میکنید.پس علامت دیدین اولین کار این باشه که مدارک پزشکی که شامل معرفی نامه دکترتون یا دفترچه بهداشت، اولین سونو بارداری و آخرین سونو، و آزمایشات ن رو به همراه شناسنامه خودتون و همسرتون بردارین.

۴ پاسخ

والا من دو هفتس ترشح قهوه ای دارم دکتر میگه طبیعیه

سلام اول اینکه قدم نورسیده مبارک وخوش روزی باشه دوم ممنون ازگفتن تجربیاتت بانو وسوم اینکه بیمارستان ها کپی مدارک روقبول میکنن یاحتمابایداصلش باشه؟؟؟

سلام شما که تجربه هم دختر هم پسر دارین از اقدام و و اصول نایین جنسیت ک فکر میکنین کاربردی بوده هم بزارین . آیا این واقعا راسته اول خانوم ارضا بشه دختر اول آقا ارضا بشه پسر میشه

اگه معرفی نامه پزشک نباشه چی
همینجوری دردم گرفت برم بیمارستان نمیشه

سوال های مرتبط

مامان علیرام مامان علیرام ۲ ماهگی
تجربیات و نکات بارداری و زایمان 🌺پارت هشتم
خب بعد ازینکه علامت زایمان دیدین و خونسردی نو حفظ کردین. چیزایی که گفتم و میل کردین و زمانی که گفتم رو رسیدین و رفتین سمت اتاق زایمان سعی کنید دعای نادعلی رو زیاد بخونین اگر معنیش و بخونید خیلی آرامش دهنده است و سوره انشقاق و دعای یستشیر چیزایی هست که خیلی توصیه شده موقع زایمان. سعی کنید الکس جیغ و اینا نزنین. هرچی همکاری کنید و خودتون رو مدیریت کنید کمک پرستاران و ماماها بهتون بیشتره و اصلا اذیت نمیشید یا اذیتتون نمیکنن.اصن زایمانا تو روند خوبی میافته. اگر نذاشتن راه برید حداقل روی یک صندلی بشینید. روی تخت خیلی دیر فول میشید. توی این زایمانم روی صندلی نشستم به طور برعکس یعنی پشتی صندلی جلو روم بود. بخاطر همین پاهام کاملا باز بود و با شروع هر انقباض رون پاهامو با دت میگرفتم و به بالا میکشیدم. اینجوری درد کمرم به رحم منتقل میشد و تمام فشار میومد روی رحم و لگن قشنگ با همین روش توی ده دقیقه دوستانت باز شد و حتی کیسه آبم خودش پاره شد. واقعا راحت دردام کنترل میشد. باهمین حرکت از دو سانت به یک ساعت فول شدم و زایمان کردم. الکی زور نزنید چون دهانه رحم ورم میکنه. با ماما همکاری کنید برای بار چندم میگم. واقعا به نفعتونه. و موقع انقباضات نفس عمیق بکشید و موقع بیرون دادن انگار شمع فوت میکنید. اینجوری نفس هم کم نمیارید
مامان ایلیا و صدرا مامان ایلیا و صدرا ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
خب اول از همه بگم که زایمان دومم بود و از اول خیلی استرس داشتم و میترسیدم چون زایمان اولم اذیت شدم و کلی بخیه خوردم .طبق تاریخ آن تی برام ۱۴اسفند زده بودن روز ۱۳ام صب زود بیدار شدم یکم احساس درد داشتم گفتم بزار اگه بیشتر شد میرم بیمارستان که رفتم دستشویی حس کردم بجز ادرار یه آب داغ داره میاد پاشدم که دیدم آره کیسه ابمه خلاصه آماده شدیم رفتیم بیمارستان ک در طول راه هی ازم آب می‌رفت دیگه رفتیم زایشگاه معاینه کردن گفتن کیسه آب پاره شده و ۲سانت بازم دیگه تا بستری شدم و برام سرم زدن شد ساعت ۱۰ونیم ولی درد زیادی نداشتم کم کم دردام شروع شدن ولی زیاد نبودن و با نفس عمیق رد میکردم ساعت ۱۲دکتر معاینه کرد ۳سانت بودم و قرار بود برسم به ۵سانت برام بی حسی بزنن یهو ساعت ۱حس کردم داره بهم فشار میاد ماما رو صدا زدم گفتم بچه داره میاد ک اومد معاینه کرد دید آره فول شدم دیگه رفتیم رو بخت زایمان و با چند تا زور پسرم ساعت ۱:۱۵دقیقه بدون برش و بخیه با وزن ۳۳۰۰بدنیا اومد
مامان پناه مامان پناه ۳ ماهگی
مامان جوجکم🩷 مامان جوجکم🩷 ۱ ماهگی
#زايمان _طبيعي
پارت ٢
ابنم يادم رقت بگم حسابي روي توپ هم ميپريدم اين مدت.
خلاصه اومدم خونه درداي نا منظم داشتم و چون زايمان دومم بود ميدونستم درد واقعي نيست.
بخاطر معاينع لك ديدم و ديدم خبري نيست ساعت ١ بود كه خوابيدم.
صبح بيدار شدم رفتم دسشويي ديدم ي عالمه داره ازم ترشح خوني مياد زنگ زدم دكترم گفت برو بيمارستان
منم حموم رفتم صبحونه خوردم صبحونه دخترمم دادم ب همسرمم گفنم بياد ساعت ١ دخترمو بردم مهد كودك و رفتم بيمارستان تريتا.
ي توضيح بدم من زايمان اولم بيمارستان وليعصر ناجا بود چون شوهرم نيرو انتظاميه ن از كادرش راضي بودم ن بيمارستان ن دكترم ٢١ ساعتم درد كشيدم سر زايمان قبلي ٣ ساعتم فول شده بودم بچه گير كرده بود.
تا كاراي بستريم انجام شد ساعت شد ٢ ظهر.
دكترم خانوم دكتر نظري فوق العاده مسيوليت پذیر از ٢ و ربع بالا سرم بود
ماما معاينه كرد گفت سه سانتي.
بعد دستگاه وصل كردن بهم
سرم فشار كه دكتر قطره اشو ميشمارد و انقباض و چك ميكرد دردام كم بود اما منظم شده بود دوباره معاينه كردن ديدن ٣ سانتم
كيسه آب و پاره كردن و ي معاينه شديد كردن همون لحظه شدم ٤ سانت
مامان یوتاب مامان یوتاب ۲ ماهگی