۲۵ پاسخ

من که امسال دچار از هم گسیختگی اندام های تحتانی شدم 🤣🤣🤣🤣 ی عالمه کار دارم ی عالمه هم ذوق دارم برای انجامش ولی مشکل جای دیگست که همراهی نمیکنه 😂😂😂

والا کی حوصلشو داره من کو...نم یاری نمیکنه 😭🤣گذاشتم تو تعطیلات🤪

مامان مهدیار سلام خوبین چند روزه نیستین ؟؟

خصوصی چک کن

من هیچوقت خونه تکونی نمیکنم
قطعا از من فعالتری

من ک خیلی وقته تموومم کردم😁😁😁

منم حالا حالا ها نمیییییکنم
گذاشتم برا یه هفته آخر
فقط با بخار شور بخار بدم
تمام
شایدم دوتا ملافه شستم
چون من همش دارم می‌شورم روفرشی ملافه
کلا یه هفته بیشتر تمیز نیست
و از کار تکراری آخر سالی خسته شدم
تازه شایدم اساس کشی کنیم
چه شکلی آشپز خونه رو جمع کنم دست تنها

من امسال تصمیم گرفتم فرش هامو بعد عید بدم قالیشویی، چون قبل عید سرشون شلوغه تمیز نمی شورن.

من خرد خرد در طول سال انجام میدم یدونه دیوارا رو باید تمیزکنم ازبس ک دود و خاک هست😆

ومنی که کابینتاروتمام کردم ماندم قالی عاروبدم یاصبرکنم نزدیک های ماه مبارک بدم که دیرتر کثیف شن ازدست اینا😪

من اواسط اسفند موعد پریودیم هست میدونم که خیلی بی حال و کسل میشم واسه همین زود شروع کردم تقریبا دیگه کاری نمونده زیاد

منکه خودم رو راحت کردم نمیکنم راحت

وااااای پارسال چقدر خوب بود چون حامله بودم ، همه میگفتن نمی‌خواد خونه تکونی کنی به خودت فشار بیاری ، منم به حرف همه کردم ، خیلی حال داد

منم که با اینکه تازه دوماه اومدیم این خونه انگار ی قرن اینجا زندگی میکنیم خونه کلا به هم ریخته است تصمیم گرفتم که اصلا خونه تکونی نکنم آخه با سه تا بچه پشت سر هم اصلا نمیشه کاری کرده تازه عید هم که من از اول عید میرم خونه مامانم تا آخرش کسی نمیتونه بیاد خونمون 😏😏😏

منم تقریبا بیشتر کارا انجام دادم فقط آشپزخونه مونده و فرشا که دیگه حوصله ندارم😉😉

نگران نباش منم هیچ کاری نکردم 🤣🤣

من باید کارای خودمو کنم کارای مادرشوهرم کنم دیگه پاره میشم روزه هم ک باید بگیرم دیگه ما تحتی برام نمیمونه😁میفهمی ک چی میگم

حالا که قرارحرص بخوری پ قشنگ بخور منم خونه تکونیم تموم شد 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

همسرمنم میکه این خونه تکونی رو کی مد کرده😂😂

وای خدا بازم یادم افتاد من نمیخوام کار کنم خونه تکونی خر است😭😭😭😭

😂🤣😂🤣😂🤣

من که تقریبا همه کارامو کردم
فقط مونده حموم و دستشویی و زدن پرده
دل تون نخواد...😁😂

من گذاشتم برای آخرای اسفند😂😂😂

منم شروع نکردم ولی دو روز دیگه که روزه بگیریم هم حس خونه تکونی دیگه نیست خخخ

من هربار میام گهواره میبینم همه در حال خونه تکونی هستن استرس میگیرم🤣 خونمو گند برداشته اجاق گازم روش سوخته وقت ندارم تمیز کنم با دوتا بچه چه برسه خونه تکونی🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
وای که چقد عصبیم 😐
ساعت ۸ زنگ خونمون رو زدن دیدم خواهر شوهر کوچیکمه
اصلا هم خبر نداشتم میخوان بیان ما هم داشتیم شام میخوردیم دیدم تو دست شوهرش قلیونه 😕مصطفی اصلا اهل دود و دم نیست حتی قلیون هم نمیکشه نمیدونم چرا با خودش اون کوفتی رو آورده بود
وقتی دیدم عصبی شدم و حشتناک، ناخودآگاه اخمام رفت تو هم
هم بخاطر اینکه یهویی اومدن هم قلیون
ما نه قلیون میکشیم نه من دوس دارم تو خونه کسی قلیون بکشه
منم یکم میوه و چایی جلوشون گذاشتم و زیاد محل ندادم اونام ساعت ۱۰پاشدن رفتن
الان مصطفی میگه اصلا رفتارت خوب نبود می‌تونستی یکم بگی بخندی
حاله یهویی اومدنشون بکنار مشکلی نیست ولی واقعا قلیون تو دست زشت نیست خونه کسی بری ؟اونم خونه کسی که میدونی اهل قلیون نیستن
منم گفتم خوبکاری کردن تا آخرین بارشون باشه خونه من با قلیون میان
قلیون رو باید تو بیرون بکشی نه تو خونه
پدر خودم سیگاریه وقتی خونم میاد تحت هر شرایطی چه گرما باشه چه سرما میره تراس سیگار ميکشه اونوقت این بیاد خونه من قلیون بکشه
یجوری رفتار کردم آخرین بارشون باشه اینورا با قلیون آفتابی بشن
مامان 🌺مهلا جون🌺 مامان 🌺مهلا جون🌺 ۵ سالگی
سلام مامانا... یه سوال و راهنمایی
دخترم وقتی میریم خونه نزدیکانمون به خصوص مامان و بابام و یکی از خاله هام،،،، موقع اومدن باز بهونه میگیره و میگه بازم وایسیم...کلا پامو از خونه میزارم بیرون و خونه اقوام حرف شنوی ازم نداره به خصوص وقتایی که مامانمم تو اون جمع و محیط باشه... در کل وقتی میریم جایی حرف اون کسایی که میدونه خونه اشون بچه دارن و یا باب دلش حرف میزنن و عمل میکنن گوش میکنه دیگه بیشتر و به حرف من و باباش بها نمیده... مثلا دیروز رفتم جایی خرید آنقدر تو مغازه بهونه اسباب بازی گرفت که یه سوتی دادم و مجبور شدم براش بخرم.. ولی اومدیم خونه هم اون اسباب بازی ازش گرفتم و دوساعت بعد بهش دادم بخاطر کارش و هم تا حدی یه‌کم جدی باهاش حرف زدم که دیگه این کارارو نکنه.. گفت باشه... امروز دوباره رفت خونه خالش و موقعی که رفتم دنبالش باز گفت من نمیام و منم به زور آوردمش خونه و دیگه عصبانی شدم که هرجا میره موقع برگشت نباید بهونه بگیره و یکم دعواش کردم... حالا این کارم اشتباه بود؟؟؟
کتک نمیزنم و وفقط دیگه یکم داد زدم که هرچقدر با مهربونی و صحبت کردن باهات حرف زدم فایده نداشته و باید یه مامان عصبانی باشم که حرف گوش کنی....
بخدا من و باباش باهاش بازی می‌کنیم و تا جایی که در توانمون باشه داریم ساپورتش میکنیم... ولی باز قانع نیست انگار یکی باید 24 ساعت باهاش بازی کنه و فقط حرف دخترم گوش کنه...
ممنون میشم راهنمایی کنید🌷🌷🌷
مامان آقامحمدفرهان🤍 مامان آقامحمدفرهان🤍 ۵ سالگی
سلام دیشب ما با خانوادمو یکی از داییام شام دعوت بودیم خونه خواهرم .پسر خواهرم ۴ماه از فرهان کوچیکتره.پسر داییم ۴ماه بزرگتر.این پسر داییم نمی‌دونم چرا انقد تخسه خیلی رو عصابمه فرهانو اذیت می‌کنه .وقتی ۳نفری یجا باشن فرهانو تو بازی راه نمیده پسر خواهرمم یاد میده ک با فرهان بازی نکن گوشی بازی میکنن برای اینکه فرهانو اذیت کنه گوشیو نشون نمی ده بهش قایم می‌کنه .هر دفه ام تو هر مهمونی تکرار می‌کنه.فرهانم هی میوفته دنبالشون هی سعی می‌کنه بره پیششون هی میگه ببینم گوشیو ببینم بازیو .اونا ک راه نمیدن یهو میزنه زیر گریه .ینی دیشب منو همسرم و مامانم و بابام و داداشم وهمه عصابمون خورد شد دیشب اصلا نتونسم بخوابم از عصبانیت سر درد گرفتم .هرچی با فرهان حرف میزنم ک وقتی اونا اینطوری میکنن تو محل نزار بیا بشین گوشی بازی کن بازی جدید نصب کن کارتون ببین محل نزار نشونشون نده باز گوش نمیده.یادش می‌ره کلا .احساس میکنم مقصر منم خیلی مامانی بار اومده .الان مامانم زنگ زده بود ک چون تنهاس اینطوریه اونا خواهر برادر بزرگتر دارن.اشکالی ندارع درست میشه .منم گفتم از این ب بعد ب همه بگو وقتی دایی اینارو دعوت میکنن مارو نگن.بخدا دیشب فشارم رفته بود بالا میخواستم سکته کنم از عصبانیت .ب بچه اشون ی تذکر نمیدن ک این کار زشته نباید انجام بده .شما باشید چیکار میکنید؟؟؟