۱۴ پاسخ

بیخیال عزیزم من چند روز پیش دخترم خونه خواهر شوهرم دید که دو نفر همدیگه رو بغل میکنن میگف اونا چرا همو بغل کردن با یه بدبختی شستیم رفت گفتیم خواهر برادرن مثل تو که داداشت و دوست داری و بغل و بوسش می‌کنی ولی بازم قانع نشده بود اما ادامه هم نداد بنظرم جایی که بچه کوچیک داره مخصوصا دختر ماهواره جایی نداره شما تو نظرت تا حالا دخترت صحنه ها رو ندیده ممکنه سرتون گرم بوده حواستون نبوده یا اون خودش و سرگرم بازی نشون داده ولی مطمعن باش دیده ندیده باشه هم اثر خوبی نداره خیلی بخاطر ماهواره جا جدا کردی خودت هم میگی کینه ای هستی مردا یه مدت این مسایل و تحمل میکنن بعدش از زن و زندگی زده میشن بنظرم رو خودت کار کن الان نصف خانوما دوست دارن موقع دعوا یا بعدش همسراشون منت کشی کنه حالا مال شما داره منت کشی می‌کنه حاضره برات النگو بخره ولی شما پس میزنی یه مدت برا همسرت مهم میشه بعد میگه ول کن این که من هر چی بگم اون قهره پس بزار ادامه ندم اونوخ باید بمونی یه جورایی تو حسرت منت کشی با حرف و حال خوب بگو بخر ولی دیگه جلو دخترمون نمی‌بینم وقتی خوابه یا تو اتاق مشغوله بازیه میبینم ندیدی هم ندیدی خیلی مهم نیس بخاطر یه فیلم مزخرف که ۳۰۰قسمته ولی چیزی توش معلوم نیس زندگی رو به کام خودت و همسرت تلخ کنی

حق با همسرته

الان تاپیک قبل رو دیدم واقعا به خاطر یه ماهواره اینکاررا رو میکنی به نظرم وابسته بودن به فیلم هایه مضحک جم هیچ سودی نداره من بچم یه بار خونه پدبزرگ لب گرفتن اون اشغالا رو دیدن الانم از ذهنش نرفته...شما چطور دلتون میاد بچتون ذهنش با این کثافت کاری ها که حتی بالاتر از بوس هم‌نشون میدن کثیف کنید ...سریال بیار نگاه کن ایران کلی شبکه فیلم مثل نماشا داره منم نمیبینم ولی میدونم داره

جاتو چرا جدا کردی دخترررر
نککککن
پاشو برو بخلش کن بخواب

اکه ببخشید ها توسرکله همدیگه هم زدین نباید جاتو جداکنی، هیچ وقت،بزرگترین اشتباهه عادت میشه و جاتون خیلی چیزای دیگه میاد

جاتو هیچوقت جدا نکن دلسرد میشه ازت بعدا دیگه مهم نیس براش
من همسرم اینکارو میکرد الان درست شده ولی دیگه مثله قبل نیستم

چرا جدا کردی

والا به خاطر یه ماهواره ارزش نداره خودتو ناراحت کنی.همسرت هم خیر و صلاح دخترتو خواسته

عزیزم ماهواره چه ارزشی داره جاتو جدا کردی بیخیال الان که ماهواره به نظرم برنامه هاش و فیلماش ارزش دیدن نداره دخترت و همسرت مهم ترن

واقعا چه ارزشی داره
قدر همسرتو بدون فقط

حالا خوبه تلوزیون نشکسته ماهواره ارزش نداره ماهم داریم ولی جمع کردیم جز چرت و پرت هیچی نداره خودمون فیلمای قشنگ دانلود میکنید نگاه میکنیم

لج نکن زندگیت ارزشش خیلی بالاتر از این حرفاس من الان شش ماهه اسباب کشی کردم همسرم نرسیده ماهواره سهله یه آنتن ساده نصب کنه همش تو فیلیمو فیلم میبینیم

من بودم الگو رو میگرفتم😂😂

ارزش زندگی خیلی بالاتر از این حرفا هس
ک شما بخاطر ماهواره این کارو میکنی
چقد بی دغدغه هستی ک دغدغت شده ماهواره

سوال های مرتبط

مامان عشقم مامان عشقم هفته نهم بارداری
سلام گلیا
میگم دخترای شما هم که همسن دختر منن با پدرشون خوب نیستن ؟
دختر من اصلا خوب نیس باید چیکار کرد
ولی در مقابل من حتی اگه دعواشم کنم جونش رو میده برام
امشب داشت می‌گفت مامان دورت بگردم عزیز منی
شوهرم گفت بپرس بابا چیته دخترم تو گوشم یه حرف بد زد همون جا زدمش که بدونه نباید به باباش حرف بزنه
شوهرم هی گفت چی گفت دخترمم گریه گریه که مامان بوسم کن گفتم نه به شوهرم گفتم به من حرف زد هرچی گفت نگفتیم بلند شد النا رو گذاشت تو اتاق بچه هم دق‌کرد و داشت جیغ میزد رفتم گفتم جیغ مزن حق نداری بیای بیرون
با شوهرم بحثمون شد که چرا نگفتی النا چی گفت هی میگم بابا به من حرف زد هی گفت تو منو دیوونه کردی
منم تو عصبانیت گفتم شماها خانوادگی دیوونه هستید اینم بهش برخورده که من اینجور گفتم
اصلا با بچه وقت نمی‌گذرونه یه خرید نمیبره تا سر کار هس هست وقتی هم میاد خونه سرش تو گوشی یا تی وی
هی میگه چرا با من خوب نیس
صد بار هم گفتم بچه غلام محبته ولی کو گوش شنوا
مامان هانا جان مامان هانا جان ۵ سالگی
خانوما سلام، طبق تاپیک قبلیم که با مادرشوهر پدرشوهرم بحثم شد، دخترمم اونجا بود، دید و شنید، اومدیم بالا بغلم کرد گفت دلم برات سوخت که فلانی ( مادرشوهرم و فلانی) اینجوری باهات حرف زدن دعوات کردن.
حالا بعد از گذشت چند روز، شوهرم با دخترم دیشب میره پیش پدرشوهرم، ولی دخترم محل نمیزاره، به بابابزرگش میگه من دیگه با شما کاری ندارم دوستتون ندارم،
خداروشکر من قبل رفتن به دخترم جلو شوهرم گفتم باهاشون مهربون باش، تو به کار ما بزرگترا کاری نداشته باش، اونا همیشه مادربزرگ پدربزرگتن، دوستت دارن و ازین حرفا

حالا امروز صبح به دخترم گفتم کار بدی کردی ، برو از دل بابابزرگت در بیار، کیک ببر براش و فلان
اما اصلا محل دخترم نزاشته نه بوسش کرده، نه تعارفش کرد بیا تو،
انقدر دلم برا بچم سوخت، کوچیکه، عقلش نمیرسه، اونروز دیده با مادرش چه برخوردی کردن، تو دلش مونده،
من فکر کردم یادش رفته نگو تو ذهنش مونده،
کم آوردم دیگه.
به جای اینکه عذرخواهی کنن که بی احترامی کردن، جلوی بچه با مادرش دعوا کردن، حالا طلبکار شدن