۹ پاسخ

منم دلم تنگگگگگگگ میشه برا اونموقع خیلی
به هیچکس نگفته بودم دوقلو دارم فک میکردم و فک میکنمم لطف خدا بیشتر از بقیه شامل حالم شده و حسود زیاد دور
و ورم هست خودم از زایمان میترسیدم ولی خیلی راحت بود بقیه میگفتن چقد بچه هات ریزن و ترسناک ولی من عاشقشون بودم و محو زیباییشون میشدم
چقدرررررر شیرین بود بارداریم و زایمانم و لحظه لحظه بزرگ شدنشون مثل قند و عسل
خدایا شکرت

تصویر

پارسال من باید ۲۵ بهمن زایمان میکردم ولی یهو ۲۵ دی پسرم تصمیم گرفت تو ۸ ماهگی بدنیا بیاد چقدر اون روزا برام پر استرس بود صبح بیدار شدم دیدم خونریزی کردم گفتم ولش کن عالیه چون همیشه لک بینی و خونریزی داشتم ساعت ۵ صبح بود تا ۶ تحمل کردم دیدم یه کوچولو درد دارم زنگ زدم ب پزشکم گفت برو زایشگاه تا رفتم و رسیدم و شرایط رو داشتم میگفتم دکترم اومد و متوجه شد کیسه ابم پاره شده پسرم ساعت ۹:۳۰ صبح بدنیا اومد من حتی وسایل پسرمم نبرده بودم 😍😍😍 یادش بخیر

خیلی لحظه های قشنگی بود 😂😍😍البته من دو هفته قبلش انقدر استرس کشیدم که نگو😫مخصوصا روز قبلش موقع تشکبل پرونده ی دکتر بیهوشی بود انقدر منو ترسوند 😐باز دست دکترم درد نکنه

عزیزم،،،،تولد دخترت پیشاپیش مبارک،،،منم یادش میفتم دلم تنگ میشه اما دیگه نمیخام تکرارشه

منم پارسال تازه مرخص شده بودم و عصر با یه فرشته به خونه برگشتیم
کل بارداریم عالی و بی چالش بود زایمانم خوب بود
ولی تا دو ماه چالش داشتیم خداروشکر که به هیر گذشت
قسمت همه اونایی بشه که در انتظار بچه هستند
تولد گل دخترتون مبارک با ترزوی بهترینها

تولدش مبارک باشه.صد و بیست سالگیش انشاالله.والله من شب قبلش بستریم کردن ساعت پنج صبح دوتا پرستار اومدن بالا سرم عین عزارئیل که بهم سوندووصل کردن چون تعطیلات عید بود روز دوم عید بود دکترا نمیومدن بیمارستان از هفت صبح تا نه صبح منتظر دکتر سونوگراف بودیم که بیاد سونوی اخرمو بگیره برای سزارین آخر سر نه و نیم دکتری که میخواست سزارینم کنه مجبوری خودش سونو گرفت.این سوند لامذهب هم آویزون و اعصاب خورد کن بود.یعنی یادم میوفته مو به تنم سیخ میشه خیلی چندش بود.ادم همش حس میکرد جیش داره و نمی‌تونست جیش کنه😂من هیچوقت دام نمی‌خواد اون دردا و دست گذاشتن رو شکم پاره و اینا رو دوباره تجربه کنم.

منم دلم تنگ میشههههه🥹🥹

ای جان تولد گل دخترت و سالروز مادر شدنت مبارک عزیزم .تولدش پرتکرار.
آخی یادش بخیر من ١٣بدر دخترم به دنیا اومد و به جرآت میتونم بگم بهترین زایمان طبیعی رو داشتم و از یاد آوریش به وجد میام😍

خدا حفظ کنه دخترتون رو،من یادم میوفته خاطرات خوبی نبود بعدشم دست تنها کلا تا دوماه بعد زایمان روزای خوبی نبود ازبچم میترسیدم🤣☹️

سوال های مرتبط

مامان ماهلین 👧🏻🍼 مامان ماهلین 👧🏻🍼 ۱۵ ماهگی
پارسال ده دی روز مادر بود من شبش رفتم بیمارستان بستری شدم ودیگه نیومدم خونه تا ده روز بعدش زایمان کردم و سه روز بعد زایمان مرخص شدم بخاطر دیابتم سه ماه بیمارستان بستری میشدم و انسولین میزدم زمان چقدر زود میگذره....حالا ده روز دیگه تولد دخترمه و میشه ی سالش🥹🥹خیلی روزای سختی رو گذروندم هرشبه بیمارستان برام اندازه یه سال می‌گذشت هردوساعت تست قند میگرفتن و آنقدر ازم خون میگرفتن دستمام کبود بود دیگ رگی پیدا نبود... دردای انسولین....یه بار یادمه روزای آخر انسولین بهم چند واحد بیشتر زدن و قندم شده بود 47دکتر گفته بود می‌رفتی کما خطره خیلی روزای سخت و دردناکی بود شبا تو بیمارستان گریه میکردم ک دلم برا خونمون تنگ شده من از بچگی خیلی لوس بودم تا چیزی میگفتن میزدم زیر گریه الآنم همینم اما دخترم باعث شد پوست کلفت بشم یه جورایی ب خودم افتخار میکنم ک میتونم تنهایی کاراشو کنم و بهش برسم خدایا شکرت الهی همه بچها عاقبت ب خیر بشن 🥲🥲🥹🥹🥹🩷🤍
مامان آیلین مامان آیلین ۱۳ ماهگی
پارسال همین موقع رفتم سمت محب کوثر تا بستری شم
ک فردا صبح بهم امپول فشار بزنن و زایمان کنم
بارداری خیلی سختی داشتم و وزن بچمم کم
خیلللی میترسیدم ولی توکل کردم ب خدا
چون هیچچچ راه دیگه ایی برام نمونده بود و باید میرفتم
ی وقتا ب مامانم میگفتم میشه بچمو بلوتوث کنم ب شکم ا تو تو زایمان کنی😁
یا میشه ب جای زاییدن بالا بیاریم بچه رو🤣
خلاصه ک رفتم و امپول فشار گرفتم نگم از دردایی ک کشیدم
و مامایی ک ناخون کاشته بود با اون ناخونا خواست معاینم کنه گفتم نههههه نمیزارم و گذاشتم رو سرم اونجارو
ولی دکترم بود ک مثل ی مادر رسید بالا سرم کیسه آبمو پاره کرد و یک ساعته بچمو دنیا اورد
خیلی درد کشیدم ولی بینهایت خوشحال بودم ک تونستم
و خدا ب ما ی دختر فندوق ا کوچولو داد
خیلیا بچه میخوان خدا نمیده
خیلیا نمیخوان سه چهارتا میده
خلاصه این بچه میوه بهشتیه نعمته قدرشو بدونیم
شکر کنیم خدارو
و اگر هم نمیخوایم و شرایطشو نداریم رعایت کنیم تا ی بچه بیگناه رو وارد دنیای پر از مشکلمون نکنیم
خدایا شکرت برای وجود ا ایلین ا نازنینم
دامن هر کسی که دلش بچه میخواد ب همین شب عزیز سبز کن
و مشکلات همه ی مامانارو حل کن ک پناه هممون فقط توایی