پارت ۲
خلاصه آماده شدیم و دونه دونه به نوبت بردنمون اتاق عمل من نفر دوم بودم،رفتم تو یه اتاق سرم زدن برام سرمم ک تموم شد بردنم عمل چون یکبار دیگه سزارین شده بودم از اتاق عمل نمیترسیدم ولی باز استرس رو داشتم و ذوق هم داشتم آرشارو زودتر ببینم،خلاصه که خوابیدم و امپول بی حسی رو زدم (طبق تجربم اون سری تکون نخوردم کمر درد نداشتم اینبار یه کوچولو تکون خوردم الان کمردرد داغونم کرده)دیگه عمل انجام شد و به شدت اتاق عمل سرد بود تا خوابیدم اولین چیزی ک گفتم این بود ک چقدر سرده🤨ساعت ۱۰ صبح گل پسرمون به دنیا اومد و گذاشتنش کنار صورتم. اون لحظه دیگه از خدا هیچی نمیخواستم🥲راستی اینم بگم من روز قبلش به دکترم کفتم میخوام بخیه هامو خودت بزنی گفت نمیشه و اگه میخای صفر تا صد باخودم باشه خصوصی میشه و ...ولی حین عمل بهم گفت بااینکه کمرم خیلی درد میکرد و به زور سرپا بودم ولی صفر تا صد بخیه هاتو خودم زدم خیالت راحت🥲گفتم دمت گرم خانم دکتر😎✌️

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط