۱۵ پاسخ

تولدت مبارک عزیزم
انشالله عاقبت بخیر گل پسرتم می بینی به امید خدا

تولدت مبارک عزیزم انشالله دامادیشوبینی وعاقبت بخیربشه گل پسر

تولدت مبارک 🌺

تولدت مبارک عزیزم ❤️

انشاالله عزیزم 💖💖💖

تولدت مبارک عزیزم 😍😍😍🎂🎂🥳🥳💖💖🎀🎀

تولدت مبارک عزیزم

تولدت مبارک عزیزم انشالله که آرزو هات خاطره شن ❤❤

عزیزم تولدت مبارک انشاالله بهترین هابرات رقم بخوره
درمورد حرف زدن پسرگلتم مطمئن باشه خوب میشه قشنگ حرف میزنه دختردایی من تا ۷سالگی نمیتونست حرف بزنه میرفت گفتاردرمانی الان خانمی شده ازبقیه هم بهترحرف میزنه ۱۵سالشه

تولدت مبارک مادر صبور و مهربان❤❤❤

میشه درخواست دوستیمو قبول کنی؟؟

تولدتون مبارک ایشالله به مراد دلتون برسین

تولدت مبارک

تولدت مبارک عزیز

تولدت مبارک عزیزم
الهی آرزوهاتو زندگی کنی❤️

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی💙ضحی💗 مامان امیرعلی💙ضحی💗 ۵ سالگی
دلم میخواد گریه کنم دیگه
دردای خودم کمه،اذیتای پسرم بیشتر عصبیم کرده،،پسرم یکی میاد اونو ب شکل گوشی میبینه فقط میگه گوشیتو بده،،حرفمو ک تا پاشم بکنم دنبالش اصلا گوش نمیده،،تو عصبانیت همه چرتو پرتی میگه،،مادرشوهرم ک مث کلیپای اینستا مسخره میکنن میمونه میاد نه کاری نه چیزی بچه های دخترش باخودش میاره و فرق گذاشتن بین پسرمو بچه های اونا رو ملموس حس میکنم،درحد چند ساعت میاد و میره،،مامان خودمم ته کوچه هس خونشون شاید ۴ دقه هم‌ نمیشه،،داشت با خالم حرف می‌زد ک منم امشب هستم از فردا شبا نمیمونم بهش هر روز سرمیزنم تنهاش نمیذاریم ینی شبا دیگه نمیاد ،،از طرفی فک میکردم دیدنی بیشتری داشته باشم دوتا از خاله هام ک اصلا نیمدن یکیش حتی بهم زنگم نزد فقط ب مامانم زنگ زد گفته بود بچه و شوهرش مریضن،،،خیلی دلم گرفت واقعا یه فکرایی دیگه میکردم ....دلم برا حاملگیمم تنگ شده،،شکمم خیلی بزرگه و افتاده شده از قبلم بزرگ بود بیشتر رو مخمه🥴🥲🥲و.....
مامان شهریار و🤰 مامان شهریار و🤰 ۵ سالگی
نمیدونم حکمت خدا چیه تو اینهمه گرفتاری و مشکلی که داریم این بچه رو بهم داد واقعا موندم،،،اصلا اوضامون اینقدر داغون شده که روز به روز داره بدتر میشه انگار همه درها رومون بسته شده شوهرم دیکش پاره شده افتاده گوشه خونه کلی بدهی داریم کلی قسطامون عقب افتاده اجاره خونه ،،خوراک و پوشاک اصلا افتضاح از یه طرف میرم د‌کتر بااین خرجایگرون نه بیمه ایی دارم نه چیزی،،کارم شده گریه کردن و غصه خوردن به شوهرم میگم بیا بریم تهران سرایداری میگه نه میترسم اگه یه وسیلشون گم شه گردن ماهست میگم هیچی نمیشه میگه نه میترسم،،کار دیگه ایی هم نمیتونه کنه کلا فلج شده افتاده گوشه خونه،،خیلی داغونم خیلیییی دارم به هر دری میزنم ولی همه بستس اگه بحث امتحانم بود بسه دیگه خسته شدم تا کی،،نمیدونم تاوان کدوم کارمو دارم پس میدم،،،نیاین نگین اگه بچه نمیخواستی چرا جلوگیری نکردم من جلوگیری میکردم ولی یه بار از دستمون در رفت اونم باشرایطی که من داشتم موندم که چجوری گرفت من تنبلی تخمدان خیلی شدید داشتم در حدی که دکتر رو بارداری اولم کلا قطع امید کرد منو گفت امکان اینکه باردار نشی خیلی زیاد ولی خدا پسرمو داد