و منی ک تنهام با دوتا بچه و شامم‌ هنو ندارم و ناهارم سوپ بود 🤕 و بچه ای ک بغلمه‌ میترسم بزارم زمین داداشش‌ بره سراغش و اذیتش‌کنه😫😫کمکی چیزی هم موجود نیس شوهرمم تهران سرکاره
شماها چطو ب همه کاراتون‌ میرسین‌ من ک دیونه شدم همشم‌ ت خونه ام واقن افسرده شدم😩😩

میگذره این روزها

گلم ار همسرت شبا نمیاد چرا نمیری خونه بابات اینجوری تلف میشی بخدا عزیزم واقعن کارت سخته نزاراین همه کارتلمباربشه روت گلم بخدا امید وارباش نزار اوفسرده بشی بددردیه ها مواضب خودت باش نازنینم

واییی اره خیلی بده منم این روزا رو گذروندم الان دخترم 5 سالشه پسرم 3/5 هستش ولی واقعا الانم نمیتونم بعضی موقع ها کم میارم ولی این رورا هم میگذره

من که دیگه فوبیا بچه دارم
به قدری خسته ام از زندگیم که دیگه حد نداره
پسرم به معنای واقعی اسرم کرده 😔😔

خدابهت کمک کنه یعنی تنهایی چطورمیتونی خوب بروخونه مامانت تازه ۱ماهش بچت خیلی سخته منم همسایم دوهفتس زایمان کرده دخترشم کلاس ۳مادرش پیشه شه منم امشب سوپ پختم برااونم بردم واقعن سخته بچه داری

عزیزم واقعا سخته دیگ همه چیز بستگی ب خودت داره ک چطوری شرایط رو کنترل کنی ببین نباید هی بهش بگی نکن و صدا نکن حساسیت رو نشون نده ک بیشتر حسادت کنه من از اول اونقد ب
پسرم محبت کردم جوری ک اول اونو اولویت قرار دادم تو کارهام ازش کمک میخواستم الان میگ بده من مواظبش باشم تو برو سراغ کارات اینقد باهاش بازی میکنه سعی کردم از اول بهش نزدیکش کنم حس وابستگی بینشون ب وجود آوردم اگ میخواست اذیتش کنه مثلا من جا دخترم حرف میزدم ی جوری ک اونه داره باهاش حرف میزنه و اون دوست داره داداشش مواظبش باشه و دوسش داشته باشه

اووف. نگم برات

منم مثل خودتم با سه تا شوهرم ده و نیم میاد انگار که نیست اصلا تو خونه

عزیزم اشکال نداره شما خیلی قوی هستی

داداشش چند سالشه؟

دقیقا وضع منم همینه قشنگگگگ رد دادم

بچه رو ب پشتت ببند اگ گردن میگیره

کوچیک روبزارتوهال بزرگ روببرباخودت تواشپزخانه سرگرم کن خوراکی چیزی بهش بده

من ک بخدا از کتوکول افتادم هلااااک هلاکم

داداشش چند سالشه؟