۹ پاسخ

خوش بحال جاریت که انقد خوبی شما..حالا ما حامله شدنی جاریا خودشونپ پاره میکنن که بچت یا جنسیتش اونی ک میخوای نباشه یا خودشون سریع حامله میشن که کسی بچه تورو نبینه اصلا اوضایی داریماا😂

آفرین منم ازدواج کردم بعد ۴ ماه باردارشدم با این که جاریم ۶ سال بود ازدواج کرده بود بچه نداشت من وقتی ۷ ماهه بودم اون باردارشد ماهمه خیلی خوشحال شدیم ذوق کردیم خیلی دخترش ۱سال و ۵ ماهه بود دومی رو حامله شد اینقدر ذوق کردیم همه که نگو خدا وکیلی تونم خیلی خوبه
دختر منم از وقتی بچه دوم جاریم بدنیا اومده که میشه ۱۰ ماه دخترم هی اصرار که من آجی داداش میخوام ولی همسرم مخالفه

اتفاقا توهم بیار ک باهم همبازی بشن

چه جاری خوبی هستی
من دخترم زایمان کردم
جاری که ندارم
ولی همه خواهر شوهرام اقدام کردن

والا جاریای من فکر نکنم خوشحال شدن از بارداریای من,،😆😆

چقدر خوش قلبی مبارک باشه

چقدر عالی ان شاءالله قدمش برای همتون پر از خیر وبرکت باشه😍😘
منم خیلی ذوق میکردم واسه بچه های جاریام چقدر نگهشون میداشتم ولی من بعد ده سال آوردم همه فس شدن واصلا یه زنگم نمیزنن ببینن چطوری روزمو شب میکنم

وا از بچه جاریت خوشحال شدی

خداروشکر عزیزم
ابشالا به سلامتی
چه قدر خوب که دوتا جاری باهم خوبن

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
مامانم دیروز به دخترم‌ گفت میام شب جمعه میبرمت بیرون بعد من الان چند وقته درگیر خونه تکونیم امروز میخواسم یخچالما تمیز کنم بعد مادرشوهرم صبح زنگ زد گفت بده بچه رو ببرم خونه عمه با بچها بازی کنه تو هم به کارت برس که تو دست و پا نباشه دخترم خوشحال کاراشو کرد رفت تا عصر که ساعت ۶ بود حدودی اومد خونه انقدر خسته بود که چشماش از حال داشت میرفت بعد همون وقت مامانم زنگ زده کارشو بکن بیام ببرمش میگم ن خستست دیگه مبگه نه و باید بیاد و من از دیشب گفتم بهش و اینا تا اومدن بیان دخترم از خستگی خوابش برد اونا اومدن بالا وایسادن یه ربع خوابیده بعد بیدارش کردن ببرن حالا تازه مامان میگه منکه بهت گفته بودم نباید بچه رو میزاشتی صبح بره میگم مامان تو که میدونی با بچه چقدر کار سخته حالا مگه واجبه بیاد دنبالتون امروز به اندازه کافی خسته شده ولی انگار ن انگار بچه رو زوری برد بهش گفت بهش بستنی ندی تو سرما میگه ن بخاری ماشین و میزنم بعد بخوره😑 خلاصه که انگار من مترسکه جالیسم ن مادر ..شب دوباره میاد تب میکنه رو دستم وسط این همه کاری که دارم