۳ پاسخ

حرز امام جواد واسش بگیر

منم همین مشکل و دارم یهویی میترسم

بگو شماها زیادی سر و صدا دارین

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی هفته هجدهم بارداری
مامان فرشته پر کشیده مامان فرشته پر کشیده هفته چهاردهم بارداری
دیشب دخترم پیش مادرشوهرم میگه ما نی نی داریم میگم نی نی مون کجا بود میگه اینجا تو شکمته ،مادرشوهرم نمیدونم باردارم و جنین مشکل داره،دختر من هنوز نمیدونه بعد خونه بهش گفتم نی نی مون قراره بره داخل شهر دور بزنه .دیگه نمیاد پیش ما.خدا به دل کوچیک دختر منم رحم نکرد بچم سالم نشد .اما باز میگم شاید یه حکمتیه .دیروز و پریروز شوهرم میگفت ایراد نداره باز اقدام میکنیم بعد اخر شبی که از خونه مادرشوهرم میومدیم گفت بچه چیه همین یدونه بسه.انگار نا امید شده البته منم دیگه بچه نمیخوام .تردید داشتم اما باز گفتم خدایا توکل به تو .حامله شدم بعد که اینجور شد و تو ان تی،جنین هیدروپس بود .و ان تی 9،امروز بعد از ظهر میریم رشت پیش دکتر مخصوص بارداری پر خطر .هنوز تو دلم میگم میشه بریم دکتر بگه آب دور بدن جنین جذب شده و حالش خوبه .معجزه بشه .اما باز میدونم دیگه خدا دلش برای ما نمیسوزه .

امیدوارم که این دنیا با اون بزرگی برای هیچ مادری اونقدر کوچیک نشه که احساس کنه تو زندانه .خدا به همه مادر ها بچه سالم بده و بچه هاشونو براشون نگه داره
مامان فندوق مامان فندوق هفته بیست‌ویکم بارداری
بچه ها من شهر غریب هستم تو این بارداری خیلی اذیت شدم، سه ماه اول لکه بینی و تهوع استفراغ زیاد، که هنوزم هست البته، طول سرویکس کوتاه، درد ، من دو روز یکبار یه غذا ساده درست میکنم اونم نشسته ، ظرف ها رو هم دو روز یکبار همسرم میشوره، بوی یخچال و خیلی از بوها اذیتم می‌کنه در حدی که سریع بالا میارم، حالا مهمون میخواد بیاد ، پدر شوهرم و مادرشوهر و برادر شوهر، مادر شوهری که خونه خودش هم کار نمیکنه و فقط دستور میده ، پدرشوهر بیچاره کار میکنه، حالا هم مرد بینوا مریضه ، کلا مادرش درک نداره هر وقت هم زنگ زد سراغم از شوهرم گرفت بهش میگفتم طبیعیه این داره خودش لوس می‌کنه😶 درصورتی که پزشک استعلاجی داد کمیسیون پزشکی با اون سختگیری بخاطر طول سرویکس دو ماه رو تایید کرد، شوهرم صبح ساعت شیش می‌ره تا شب ساعت نه اینا، نیست که بگم کاری کنم کنه، دهم غربالگری دارم از اون ور هم هفدهم استعلاجی تمامه دوباره باید برم دکتر و کمیسیون پزشکی، نمیتونم برم شهرستان خونه مامانم، آغا همسرم هم وقتی همیشه خانواده میان اخلاق رفتارش عوض میشه، چیکار کنم؟ چطور رفتار کنم که هم دلخوری پیش نیاد هم خدای نکرده اتفاقی نیفته که بعدا حسرت بخورم، یعنی من از الان کلافه شدم بخدا، بنده خدا بیماریش هم جوری هست که روند درمان طولانی احتمالا یک ماه بمونن و بعد هر هفته بیان برای تزریق دارو . جای من بودید چطور برخورد میکردید ،