همیشه از اینکه بچه هام خیلی اذیتم میکنن به مامانم میگفتم ۶ ماهه ندیدیم همو امشب مامانم اومد خونمون چقدددددد مظلوم بودن این دوتا بچه چقد بی دردسر خوابیدن چقدر آروم و متین😐😐مامانم میگفت پ‌چته همش معترضی حالا بیا ثابت کن اینا دهن منو سرویس کردن



فرزندپروری.زایمان.بارداری

۷ پاسخ

پس منم همین شکلیه ،مامانم میگه تو قدر این بچه آرومو نمیدونی
هرچیم میگم میگه کو منکه ندیدم

برعکس بچه های من آروم هستن کسی میاد خونه رو میزارن رو سرشون همه میگن خدا صبرت بده بااینا چجوری به کارات میرسی

وایییی😂😂😂

تا بوده همین بوده🥲

شاید حوصلشون سر میره و تو واسشون تکراری شدی

همیشه همینه

همیشه برعکسه بخدا

مقالات مرتبط

به دهان بردن اشیا
به دهان بردن اشیا توسط کودک و خطرات آن
چطور یک پرستار بچه خوب پیدا کنید؟
چطور یک پرستار بچه خوب پیدا کنید؟
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
طرز تهیه حریره بادام برای نوزاد
طرز تهیه حریره بادام برای نوزاد ۶ ماهه و بالاتر از شش ماه

سوال های مرتبط

مامان آلوچه 🍒 مامان آلوچه 🍒 ۱۴ ماهگی
پسرم علاقه شدیدی به خونه مامانم اینا داره وقتی میارمش خونه خودمون همش گریه میکنه امروز انقد بهونه گرفت مامانم اومد دنبالش رفتن اصن نمیخام اینجور شه شوهرمم سربازه بعضی شبا نیست مجبورم شبا برم خونه مامانم اینا بچمم به شدت وابسته اونجا شده😔 کسی هست بچش اینجور باشه؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان karen مامان karen ۱۳ ماهگی
پسرم خونه خودمون یا مامانم اینا من باشم خیلی اذیت میکنه غر میزنه.وقتایی ک من نیستم مامانم میگه خیلی آروم.چرا این جوریه واقعا؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمدرضا مامان محمدرضا ۱۴ ماهگی
این سرشیشه اونا برای شما اینطوریه که بچه هر چقدر مک می نه خیلی کم بیرون میاد شیر
پسرم یکسال بی بی بند میخوره خونه مامانم شیشه جا گذاشتم حالا بچه ام این اونا که خونه داشتیم هر چقدر می خوره در حد 20سی سی کم میشه با اینکه من سوراخش عمیق تر کردم اعصابم داغونه 😭😭😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان شاهان🫶🏻👣💙 مامان شاهان🫶🏻👣💙 ۱۳ ماهگی
اینم تولد گل پسرم
کادوشم تو تاپیک ها میزارم مامانم اینا گرفته بودن براش
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان لپ تپلی مامان لپ تپلی ۱۲ ماهگی
سلام مامانا ظهرتون بخیر...البته صبح من بخیر 😒😒
مامانم داره خونشو کاغذ و رنگ و تعمیرات میکنه خونه ی ما میمونه البته شاغله وقتای بیکاریش میاد
ولی دخترم تو این چند وقت دهن منو سرویس کرده شبا مامانم هس نمیخوابه بازور سه چهار صبح میخوابونم از اونور ۶صبح مامانم داره اماده میشه بره سرکار باز بلند میشه میشینه نگاه میکنه شیرم که اصلا نمیخوره 🥴🥴🥴
یعنی مامانم بره یه هفته باید رو نازگل کار کنم بشه سابق 🤕🤕🤕
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱۲ ماهگی
خدایا خیلی خسته شدم الان یکساله بچم خیلی نا آرومه تو خواب به بدبختی بعد ۳ ماهگی سیر میخوره مجبور بودم برم خونه مامانم بعضی موقع ها حالا ام پدر بزرگم فوت شده مجبور بودم از شنبه بیام شهرستان شوهرمم نیومد همشم تو این یکسال از سرکوفت مامانم خسته شدم بچم آروم نیس همش در حال نق زدن هست اینجا که اومدم نمیدونم چشم خورده امشب نمیدونم مریضه شیر نمخوره یهو تو خواب بلند شداز بس بهم گفت تو عرضه نداری از پس بچه بر بیای همش چسبیدی به من هرجا میخوام برم خدایا کاشکی که یه راهی جلوی پای من میزاشت من راحت میشدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کوچولو دختر مامان کوچولو دختر ۱۴ ماهگی
مامانا بچه خواهرم از ساعت ۶ عصر که بردنش حموم و خیلی گریه کرد یک سره داره حالت سکسکه هست بعد گریه میکنند اونجوری میکنه خیلی میترسه ، طوریه ؟ مامانم میگه ببرش دکتر😐 من میگم طوری نیست ولی مامانم میگه یه وقت قلبش وایمیسه این همه طولانی مدت داره سکسکه میکنه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان تربچه مامان تربچه ۱۴ ماهگی
وای خانما مامانم چند روزه اومده خونمون بعد نویان کلا تو خواب شب خیلی اذیت میکنه مخصوصا اینکه یکی خونمون باشه ک دیگ اصلا نمیخوابه ده دیقه ی بار بیدار میشه میدونم از رو دلسوزی ولی چند دیقه ی بار هی میگه چیه این مگ این بچس حالا اصلانم نمبگیرتش بزاره رو پاش یا بخوابونه 😂دیگ من هی میگم مامان این کلا اینطوریه گوش نمیده بیدار میشه یکم حرف میرنه باز میگیره میخوابه نویان غروب خیلی خسته شده بود چشاش داشت میرفت گفتم بزار نیم ساعت بخوابه خستس شب بدتر بدخواب میشه نزاشت گفت ن اصلا نمیرارم بخوابونی الان نویان بدتر شده منو شوهرم نشستیم بخوابونیمش مامانم خوابیده خرو پف میکنه 😂از دست این پدر مادرا بخدا
مامان melorin😍🧿 مامان melorin😍🧿 ۱۲ ماهگی
خانوما بچم دهن منو سرویس کرده میگه یدقیقه ازم دورنباشه تا دو ثانیه میرم یکاری کنم میگه بیا بغلم کن،چیکارکنم اضطراب جدایی داره😭😭
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رایان 🐣 مامان رایان 🐣 ۱۵ ماهگی
آخه چقدر دیگه باید استرس بکشیم این ویروس لعنتی ازیه طرف که همه بچه های بیچاره دارن درگیرش میشن قطعی برق ازیه طرف خونمون تودوساعت یخ میشه همش نگرانم نکنه بچم سرمابخوره کی می‌خوایم به آرامش برسیم قبل بچه دارشدنم هیچی برام مهم نبود الان فقط به خاطر پسرم ازهمه چی میترسم حتی جرات نمیکنم برم خونه مامانم🥺😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیهان مامان نیهان ۱۳ ماهگی
خبر کوتاه است و مختصر!
یدونه بچه دهن منو به اندازه ۲۴ سال سنی که از این دنیا گرفته ام سرویس کرده,دیگه نمیکشممممممممم 😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۱۵ ماهگی
خدایاااااا ول کن دیگه دهنم سرویس شد....
دخترم دقیقا تا دو سه روز پیش هنوزم از ۲۰ آبان که مریض شده بود آبریزش بینیش ادامه داشت تازه یکم بهتر شده بود که دیشب یه غلطی کردم اومدم خونه مامانم بردمش حموم...خونه مامانم اینا بزرگه لامصب با هیچی گرم نمیشه انگار تو کوچه نشستی...بخاری رو قبل حموم زیاد کردم گرم بشه اتاق از دیشب تو خواب همش میزد زیر گریه و بینیش دوباره کیپ شده بود...تا الان لب نه به شیر زده نه غذا بازم بیحال و بی حوصله همش داره چرت میزنه...یعنی اگه بازم مریض شده باشه خودمو اویزون میکنم...حالم دیگه از هرچی مریضی و تب و دارو بهم میخوره...من به درک بچه بیچاره هلاک شد دیگه....😔😔😔😔😔
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان هاکان مامان هاکان ۱۳ ماهگی
خانوما اومدم به تجربه رو بنویسممم
یکی از دوستان اینجا نوشته بود همسرش واریکوسل داره و خیلی نگرانه منم چیزی از واریکوسل نمی‌دونستم بخاطر اون بیخیال از تاپیکش رد میشدم دوستمون نگران این بود که دیگه بچه دار نشه فک کنم
دیروز بابام رفته سونو فهمیده واریکوسل داره مامانم بهم گفت البته گفت به کسی نگم😅خلاصه کلام مامانم خیلی نگران بودددد بابام دیروز به مامانم گفته نگران نباش بابا ، من وقتی مجرد بودم. دو بار عمل واریکوسل کردم تو خبر نداشتی الان سه تا هم بچه دارن پس بعد از عمل واریکوسل بچه دار میشن نگران نباشین 😚❤️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادمان مامان رادمان ۱۲ ماهگی
امروز میخواستم پتو بشورم رادمان رو سپردم به مامانم . سر سفره ی نهار مامانم بهش گوجه داد . باز تماااام تو پا بچه شده جوش ریز ریز😭😭 تازه خوب شده بود باز شروع شد .
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گل پسری مامان گل پسری ۱۲ ماهگی
خیلی دلم گرفته دیشب بامامانم دعوام شد خونه مامانمم دیشب خواب بودیم پسرم چن باربیدارشد گریه کرد مامانم ساکتش کرد دوباره بیدارشد گریه کرد خودم بیدارشدم میخاستم بهش قطره دل دردی بدم فک کردم دلش درد میکنه هرکاری کردم نمی‌خورد مامانم دستاشو گرفت دهنشو بازگرفت به زور بدترجیغ زد منم ترسیدم ازدست مامانم گرفتم خودم بهش دادم بغلش کردم ساکت بشه بازم گریه میکرد ترسیده بود مامانم به زور ازدستم گرفت گفت بده گفتم من ساکتش میکنم توبخواب منو زد ازم گرفت گفت اینو خودم بزرگ کردم برو خونت توبهم نمیدی که ساکتش کنم من بخاطر خودش گفتم که اذییت نشه حالا ناراحت شده من نمیدونم اشتباه کردم یعنی😥😥
مشاهده ۷ پاسخ دیگر