۷ پاسخ

از صبح بیمارستان بودم حرکات نی نی کم شده بود تو بخش زایمان وای خدا اینقد صدا جیغ می اومد من بدتر حالم بد شد یکی بود چند ساعت بود همش داد میزد خدا به دادمون برسه من خیلی ترسیدم

من طبیعی بودم اصلا دلم نمیخواد یادم بیاد
عزیزم اگر روحیت مثل من حساس
سزارین شو
اگر قوی هستی طبیعی
برا من هنوز استرسش مونده

حتما برا زایمان روحیتونو بسنجین

من تو ۳۹هفته و ۴روز صبح ساعت ۷ونیم تقریبا تو خواب بودم پاشدم دیدم کیسه آبم ترکیده و ازم آب خارج میشه ولی دردی نداشتم سریع رفتم یه دوش گرفتم و حاضر شدم با بیمارستانم ۱ساعت و نیم فاصله داشتم زنگ زدم همسرم اومد و سریع خودمونو رسوندیم بیمارستان از ساعت ۱۰بستری شدم کم کم دردام شبیه پریود بود شروع شد و اوجش از ظهر ب بعد بود که دیگه جیغ میزدم برام کپسول آوردن که دردامو کمتر کنه اونو نفس میکشیدم بازم دردم یکم قطع میشد خلاصه تا ۸ونیم شب بچه به دنیا اومد🥰

۴۱ هفته
درد ده برابر پریود

37هفته و 6روز زایمان کردم
دهانه رحمم شل بود و باز میشد ولی هیچ دردی نداشتم هیچ
اخرش کیسه ابم ترکید و زایمان کردم
قبلش هم از 35هفته
ورزش گل مغربی پله حموم اب داغ و رابطه داشتم رابطه رو از اول بارداری داشتم
و یکی مثل ماما همراه تو اقوام بود میومد تو خونه ورزشم میداد و مشت و مال که خداراشکر زایمان راحتی داشتم و سه تا بخیه بیشتر هم نداشتم یعنی بگم اصلا معلوم نیست که برش خوردم
خیلی برشم کوچیکه
و اینم بگم هرکی بهت میگه بعد واژنت گشاد میشه فلان همش حرفه همش
من واقعا بعد 40روز موقع رابطه هر بار گریه میکنم از بس واژنم تنگ شده حتی از روز اول هم تنگ تر

من دو تا زایمان طبیعی داشتم دوتا روهم ۳۸هفته به دنیا آوردم دل درد و کمر درد داشتم

من توتاپیکام گذاشتم

سوال های مرتبط