۸ پاسخ

یاد خودم افتادم اوایل ازدواج چقد خنگ و ساده بودم همش وابسته ی شوهر و....و دقیقا زمانی شوهرم عاشق من شد که من به طور کلی کنار گذاشتمش
میخوام بگم آقایون اصلا از وابستگی خوششون نمیاد و زده میشن

سلام، دختر الان پیاماتو خوندم،
اول تولدت مبارک
بعدم دعا میکنم امسال عاقل شی، اسکلمون کردی هی گفتم خدا یعنی این بنده خدا چیکار کرده ک صبا اینقد درگیره
یه طوریت میشه ها ببم جان🤣🤣🤣🤣🤣

صبا قاطی کردی😬

منم اوایل اینجوری بودم حالا بخیال شدم اون به من وابسته شده نکن خواهر

ولله منم سن بالا ازدواج کردم ولی همیشه خونم واسش میجوشه مال دوست داشتن زیاده😅😅😅

الله سوزو بیر بیروزه چوخ گورمسین جانیم
اما لطفا تنها نباش خیلی خوبه ک عاشق همسرتی اما همیشه ام گفتم انقد وابسته نباش دگ ب ضررته داغون میشی مغزت درد میگیره سعی کن رالطتو با مامانت درست کنی

منم مث شمام سنم کم بود ازدواج کردم جوری وابستش شدم ک فک میکردم مریضم الانم داعم سر اینکه بشینه خونه پیش من نره سر مغازش دعواس دست خودم نیس

چیشدع حالا؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان 🦋ترنمم🦋 مامان 🦋ترنمم🦋 ۱ سالگی
یادمه پارسال آذر ماه بود که رفتم کیش ..
بنده خدا همسرم کلی برنامه ریخت برای این سفر که به من خوش بگذره چون فوق العاده افسرده شده بودم بعد از زایمان
زایمان خوبی هم نداشتم خیلی حالم بد بود دختر عمم با من زایمان کرده بود همه میگفتن بجه تو ریزه یه طفلکی هم میگفتن و میرفتن نمی‌فهمیدند با این حرفشون چی به سر من مادر میاد ..
خلاصه رفتم کیش ی ذره از آدما دور بشم تو کشتی بودم ک یه خانمی گفت بچت چند وقتشه منم با ذوق گفتم نزدیک ۴ ماه گفت وا چقدر ریزه ..
زدم زیر گریه دیگ نتونستم جلوی خودمو بگیرم لعنت فرستادم برای هرکسی که اینجوری میگه .
مسافرت کوفتم شد تو فرودگاه یه خانمی رو دیدم بچش تو کالسکه بود دیدم چقدر داشته ماشالله رفتم گفتم چند وقتشه
گفت فارسی نمیفهمم زنه روس بود
خدا خدا میکرد بگه دوسالشه یه سالشه
یه چیزی نگه ک دوباره بهم بریزم..
الان یک سال گذشته از اون موقع ولی هیچ وقت یادم نرفته چقدر مقایسه شدم ک بچت ریزه ریزه ..
ی دفعه یادم افتاد گفتم اینجا بنویسم .