اصلا نمیخوام بعضی مادرها رو قضاوت کنم ولی دست خودم نیست،هرروز کلی تایپیک میبینم از اینکه عصبی میشن بچه کوچیک رو میزنند میبینم،اصلا برای من قابل توجیه نیست،همه ما الان دچار چالش های عاطفی و‌مالی و بیماری هستیم و شرایط هیچ کش واقعا خوب نیست ، اینکه به کوچیکتر خودمون آسیب بزنیم چون شلوغ میکنه یا وابسته هستش و بهونه میگیره چه دردی رو دوا میکنه؟فرق مادرهایی که بچه رو میزنن با مردهایی که که زنشون رو کتک میزنند چیه؟اکر اعصاب ندارید و حوصله ندارید و تحت فشار هستید دارو‌مصرف کنید ولی کسی حق نداره بچه رو‌بزنه و با آینده بچه بازی بکنه و روان بچه رو تحت تاثیر قرار بده،بعد جالب اینجاست همین مادرها یک دوئل خاصی دارند سر خونه تکونی و غذای مقوی پختن.دم عیدی میخوان از پس همه چیز بربیان و اعصاب ندارن و از لحاظ بدنی و مالی و توانی کم آوردن بعد بچه رو میزنند
نزنید خواهشا بچه های کوچیک‌رو نزنید،نمی دونید با آینده این بچه ها چیکار دارید میکنید،الان یه عده میگن حالا ما کتک خوردیم چی شد؟؟ بعد میری تایپیک های همون ادم رو میبینی همش ضعف و غم و حسرت و حسادت و چالش با همسر و انتخاب غلط همسر و غیره… شاید نسل ما پدر و مادرهای آگاهی نداشتیم از نظر روانشناسی ولی مطمئنم یه کم تلاش کنیم میتونیم نسل خوبی رو تحویل جامعه بدیم فقط کافیه با همین گوشی تو دستتون روزی یه ویدیو یا پادکست روانشناسی و تربیت فرزند و خودشناسی و خودآگاهی ببینید و کوش بدید مطمئن باشید زندگی برای خودتون هم شیرین تر و قشنگ تر میشه

۹ پاسخ

کو گوش شنوا.....🫡

👏🏽👏🏽👏🏽

👍👍👍👏👏👏کاملا موافق حرفاتونم
و جالبش اینجاس که همینا دو سه تا هم بچه میارن
کاش بدونن و بفهمن بچه به اون خطا و کاری که تو رو عصبانی کرده مثل تو نگاه نکرده و نمیکنه که میزنیش
اون یه فرشته ی کوچولو هستش که تمام دنیاش مامان و باباشه
خدایا به همه پدر مادرا هر چی میخوان بده،،، الخصوص اعصاب که دنیای همه بچه هاشون رنگی و شاد بشه
به هیچ بیمار روانی هم فرزند نده،،،الهی آمین

حرررفت حقققق بعد جالبش اینجاس ک همش مینالن و عقدشون سر بچه خالی میکنه شما ک حوصله بچه ندارین نمیتونید یه عصبانیتوو کنترل کنی بچه برا چی اوردی فقط اینک نسل ادامه بدی ؟؟؟اقا وقتی نمیتوتی وقتی شوهرت خوب نیس وقتی خودت اعصاب ندارین دم اون بی صاحابو بگیر

😔👌🥺👏👏👏

خدا خودش به همه کمک کنه
من به بچم گاهی اخم میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم
همش خود خوری میکنم چیکار کنم ؟
باورتون میشه من نه خونه تکونی کردم ،
نه کارهای شخصی خودم انجام دادم
فقط برای اینکه دنبال بچم باشه
دیگه زدن که نمیدونم چطوری دلشون میاد

چه موقع این مطلبو دیدم احسنت من نمیزنم ولی امشب سرش داد زدم خیلی از خودم دلگیرم اینا امانتن پیش ما ولی افسوس گاهی قدر نمیدونیم قرار باشه اندازه ما درک کنن که بچه نیستن ادم بزرگن😔😔😔

حق ✌🏻

مگ آدم دلش میاد،بچه ای ک بعدازکلی چشم انتظاری،بادواودرمون ،بچه داربشه،گتک بزنه؟!؟!اونم بچه یه ساله🥲
درسته آدم کم میاره،منم خیلی جاها کم میارم دست تنها با دوقلو بچه...
ولی بنظرم گناهه...ناگفته نماندمنم خطا کردم البته،دعواشون کرذم،دادزدم،..
🤦🏻‍♀️
ولی بعدش عذاب وجدان گرفتم

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
خانوما به راهنمایی و تجربه تون نیاز دارم ؛ هرکی بچش دقیقا بیماری ژنتیکی ( میتوکندریاال ) داره یا بوده تو آشناهاتون اینطور بیماری بگید الان در چه وضعیتی هستن من فقط می‌خوام اونایی که دقیقا این بیماری این شرایط و تجربه وپشت سر کذاشتن ببینم آگاه باشم وضعیت اینجور بچه ها چطور میشه آینده شوند چی میشه حقیقت و می‌خوام بدونم از امید و ایشالله خوب میشه گوشام پراز این حرفاس ناامید نیستم فقط می‌خوام بدونم علائمش رو میگم دقیق اونایی که نمیدونن ، گردن نگرفتن چشماش مشکل داشته باشه دنبال نکنه حتی نتونه مادرش رو ببینه فقط با صدا دنبال کنه و برگرده بدن شل از همه لحاظ از رشد و تکامل حرکتی بچه عقب هست نمیشنیه قادر نیست حتی دستاش رو سمت دهنش ببره گاهی دستاش رو تکون میده پسرم ولی کم مثل بچه های یکی دوماهه نهایت ۳ ماهه میمونه ولی بااین تفاوت که بچه هایی که سالمن وهیچ مشکلی ندارن الان تو ۲ ماهگی شون از پسر من خیلی جلوتر هستن الان کار درمانی میبرم ولی فعلا هیچ تغییر وپیشرفتی نکرده تشنج می‌کنه وفقط درحال حاضر می‌خوابه نمیتونه به پهلو برگرده دوماه پیش میخواست یکم به پهلو برگرده تشنج کرد وکلا متوقف شد همیناس علائمش ولی متاسفانه تا الان فقط مشابه همچین مشکلات ودیدم دقیقا مثل پسر خودم و پیدا نکردم که ببینم چطور میشه خوب میشن نمیشن آینده ای دارن مثل بچه های عادی میشن نمیشن همه چیز ومیخوام بدونم
مامان سپهر جان🩵 مامان سپهر جان🩵 ۱۷ ماهگی
این متن خوندم چقدر زخم زبون شنیدیم از خانواده هامون..
کاش ما برای بچه هامون استفاده نکنیم 🥺


مامانم همیشه بهم میگفت تو اینقدر حواس‌پرت و شلخته‌ای که یه بچه بهت بدن یا به کشتنش میدی یا یه جا میذاریش یادت میره...
باردار که بودم این جمله همیشه جلوی چشمم میومد، ساعت ها گریه میکردم که اگه نتونم چی؟ اگه چیزیش بشه چی؟ هی به همسر میگفتم این بچه رو نکشم یوقت؟
از ترس صدتا دوره کلاس های اولیه، بارداری، زایمان، بچه داری و اینا رفتم.
بعد سه هفته که مرخصی زایمان همسر تموم شد پر از استرس بودم، التماسش میکردم زودتر بیاد خونه تا یوقت بچه چیزیش نشه.
الان که نگاهش میکنم نه تنها دست تنها با اتفاقات عجیب بزرگش کردیم، بلکه سه تا قاره مختلف هم بردیمش، زندگی جدید ساختیم، شغل جدید، دوستای جدید و هیچ اتفاق وحشتناکی نیافتاد...
هیچوقت نفهمیدم چرا بعضی از والدین بدون توجه، یه سری از حرف‌ها رو به بچه‌هاشون می‌زنن بدون اینکه بدونن این حرف‌ها ممکنه چه عواقب بدی برای بچه‌ها داشته باشه.
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبلیم ؛ دکتر ژنتیک که قبل بچه دارشدنمون رفتیم پیشش هرمشکلی که تو خانواده هامون بود قشنگ توضیح دادیم هر بچه ای که تو خانواده مون بود مشکل داشت چه فوت شده چه زنده هست همه رو گفتیم در جریان گذاشتیم پرونده درست کرد همه رو نوشت از ما آزمایش خون گرفتن جوابش که اومد گفت مشکلی ندارید فقط ۱/۵ درصد خطا داره ولی اونم مشکلی نداره میتونید بچه دار بشید من الان بعد چندسال تازه متوجه شدم که این آزمایشی که از ما گرفتن ۴_۵ تا بیماری رو برداشتن وطبق اونا آزمایش و بررسی کردن که بچه من اونارو نمیگیره درگیر اون چندتا بیماری نمیشه یچیز خلاصه واری گرفتن اونطور که دکتر مغزواعصاب پسرم میگفت الان من تازه متوجه یه سری مسائل ها شدم این شد اولین مقصر که الان بچه ی من اینجوری بیمارشد و من خودم بیشتر از بچم مریض شدم حال روحیم بدشت بد هست و اینجا اومدم با نوشتن خاطراتم داستانم کمی آروم بشم ما چندسال اقدام کردیم و نتیجه نگرفتیم رفتیم بالاخره مرکز ناباروری رویان شاید خیلیاتون بشناسید شاید بعضی هاتون رفته باشید مراحلش رو بدونید اونجا یه جای خیلی مجهز همه چی داره مارو پیش همه دکترا فرستادن تا رسیدیم دکتر ژنتیک آزمایش قبلی مارو نگاه کردن بررسی کردن وگفتن شما دوباره باید آزمایش بدید این آزمایش همچین آزمایش دقیق و کاملی نیست دوباره آزمایش بدید همه چی بررسی بشه چنددرصدی ممکنه مشکلی به وجود بیاد برای بچه تون در آینده هزینش چندسال پیش ۳۰ میلیون بود ادامه دارد.....
مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
ادامه حرفای قبلی کلا از لحاظ روحی هم خوب نبودم دل آشوبه استرس ترس همش دلم آروم نداشت انگار دلم میدونست قراره این بچه مریض بدنیا بیاد حال خوبی نداشتم هم جسمی هم روحی چند وقت پیش با دختر خالم حرف میزدم میگفت مادرا همیشه حس میکنن حال بچه هاشون رو تو حس میکردی که یه اتفاقی میخواد بیوفته دیدین وقتی یه چیزی برای بچتون پیش میاد یدفعه یه دل آشوبه ای میاد سراغتون استرس ونکران میشید انگار مادرا یه حس ششم دارن که وقتی مثلا بچه هاشون ناراحتی داشته باشن به اونا الهام میشه منم تو بارداریم این حالت هارو داشتم انگار بهم الهام شده بود نگرانی درپیش دارم بگذریم ولی من از اول خیلی آدم کم توقعی بودم تو زندگی موقع هایی که بچه دار نمی‌شدم همیشه با خدا رازونیاز میکردم سر نماز میگفتم خدایا اکه صلاح من یدونه بچه باشه سالم بده با زور نمیخوام ازت هیچی رو ولی حیف صد حیف که نشد همون آرزوهای کوچیکی که داشتم همونام نابود شد لعنت به بیماری های عجیب که برای بعضیاشون درمان پیدا نکردن واقعا سلامتی بزرگترین نعمت وهدیه برای آدماس که همین نشستن که همین گردن گرفتن دیدن دستاتو سمت صورتت بردن یه زندگی معمولی چه قدر مهمه که بخاطر بیماری بچه من از همه اینا محروم شد همه اینا مهمه تو زندگی ولی چون سالمیم نمی‌بینیم قدرش رو نمی‌دونیم وقتی یه اتفاقی میوفته تازه قدر میدونیم کاش درمان هر مریضی رو پیدا میکردن دارم دق میکنم ولی بخاطر پسرم هرروز نقاب قوی ترین دختر و میزنم و ادامه میدم زندگی رو راضی ام پسرم بتونه چشماش ببینه بخنده بشینه چیز زیادی نخواستم هیچوقت حتی جنسیت بچمم هیچوقت نگفتم پسر بده دختر بده ادامه داره...