خانما بیاید بگید چیکار کنم؟ سر دو راهی موندم

من شاغلم برای پسرم پرستار کرفتم
اولش بهش گفتم اگر فقط برای بچه بیای n تومن
اگر کارای خونم رو هم بکنی فلان تومن
گفت باشه مشکلی نداره من که هستم کاراتم میکنم چون تو تایمی که هست رایان حدود ۲ ساعت میخوابه

بعدش کم کم کارام رو نکرد یا الکی از سرش باز میکرد
ظرف میشست همه چرب و برمیداشتی چیزی چسبیده
جارو الکی گوشه ها رو نمیکشید و …

منم چند بار با کنایه گفتم
بعد یه مدت گفتیم شاید نمیدونه چه کارایی بکنه
بهش میگفتم یا پیامک میزدم انجام نمیداد

دم عید هم اصلاااا به هیچی دست نزد ، من حساسیت دارم ، من درد دارم ، من روزه ام نمیتونم ، در حدی که امروز که خونه بودم بچه خواب بود اون نشسته بود من کار میکردم

شوهرم خیلی بدش اومده میگه بگو نیاد از بعد عید یکی دیگه پیدا میکنیم
ولی پسرم بهش عادت کرده
هم فشاری شدیم که زورمون بهش نمیرسه
هم بخاطر بچه موندم چیکار کنم
شما باشید چیکار میکنید؟

۱۴ پاسخ

وقتی اینجور پرستار میگیرید حتما تو خونه دوربین بزارید چک کنید الان دیگه نمیشه به کسی اعتماد کرد

بگو دیگه نمیخواد کارا خونرو بکنی خسته میشی عزیزم همش مراقب بچه ای😒همون پولو بده هفته ای ینفر بیاد تمیز کنه.

بندارش بیرون حتما تایمی که نیستی از بچتم خوب نگه داری نمیکنه چون معمولا از سرش بازمیکنه پولشو بده بزار بره

بچمو به یه چی دیگه عادت میدادم.این روزا ک هوا خوبه بیشتر میبردمش پارک یا با کسایی رفت وآمد میکردم ک بچم باهاش سرگرم بشه یادش بره

فقط پول پرستاری و بهش بده

چطور تحمل میکنی که اون بشینه توپاشی کارکنی چقد پرروعه

ردش کن بره،

اولا که بچه یه مدت نبینتش عادت از بین میره
دوما اگه خیلی کارش با بچه خوبه و تو اون مورد راضی فقط هزینه نگهداری بچه رو بده دیگه برای بقیه کارا یه نفر دیگه رو بیار
سوما اگر کارش با بچه معمولی زیادم خوب نیست ولش کن بره بچه کوچیک به هرکسی دیگه هم عادت میکنه

دکش کن بره من خیلی پرستار داشتم دردسر درست میکنه کم کم به یه پرستار دیگه هم عادت میکنین

ردش کن بره

اکه بیشتر بمونه عادت می‌کنه
الان بچه کوچیکه از سرش می‌ره
اکه واقعا می‌دونی خوب نیست
فعلا باشه ولی تو دنبال یکی دیگه باش
بگو کارای خونه هم مبخوام انجام بدی
حداقل وقتی تو خسته از سرکار میای لازم نیست ظرف بشوری میری استراحت یا می‌رسی به بچت

عید که نمیاد خودتم خونه ای باهاش وقت بگذرون اونو یادش می‌ره تو این مدت یکیم میاری جاش بهتر باشه

خب پول پرستارو فقط بهش بدین بگین کارایه خونه رو خودم میکنن دیگه حقوقت هم کم میشه

فقط پول وایه بچه بده

سوال های مرتبط

مامان مهتا مامان مهتا ۱ سالگی
سلام. من حدود دو هفته ای هست که دیگه شیر ندارم . یعنی خیلی خیلی خیلی کم شده. نمی‌دونم چرا یهو اینطور شد . از اونجایی که دخترم سیرشیر نمیشه ، همش به من میچسبه و هر نیم ساعت تقاضای شیر می‌کنه. و چون شیر ندارم و چیزی نمیاد حتی شده نیم ساعت سینه رو تو دهنش نگه می‌داره. بدنم کوفته و خشک میشه . از دهنش میکشم بیرون جیغ میزنه و شیر میخواد .
خب هم بدن درد گرفتم ، هم عصبی ام که شیر ندارم . و فوق العاده از اینکه همش باید به یه ور باشم و سینه تو دهن بچه باشه خسته ام.
دیشب نمیخوابید بخاطر شیر . شیشه هم که نمیگیره .‌ گفت جی جی منم عصبی شدم داد زدم . باباش توپید به من که چرا دعوا می‌کنی ؟ باز دیوونه شدی ؟ و ... . منم بهش گفتم پس ببرش بخوابونش پدر نمونه‌ . بچه رو ازم گرفت برد و یک ساعت باهاش بازی کرد و بعد خوابوند و آورد . آیا من در اوج فشار و اذیتی که بودم نباید عصبی میشدم و داد میزدم ؟ منم آدمم و همه ی مامانها بخاطر فشاری که روشون هست و بخاطر اذیت های بچه و کلی چیز دیگه ممکنه یه دادی یزنن. شوهرم درک نمیکنه
مامان هیراد 🩵 مامان هیراد 🩵 ۱ سالگی
مامانا میشه راهنمایی کنید لطفا که کار من درسته یا همسرم؟
مهمون داشیم یه بچه ی یک ساله داشتن
هیراد داشت باهاش بازی میکرد یهو طبق رفتار همیشگیش یکی از اسباب بازی هاشو پرت کرد خرد تو صورت مهمون کوچولومون
تا من پاشم پسرمو بگیرم بغلم که دیگه اینکارو تکرار نکنه همسرم حمله کرد طرف پسرم سرش دادو بیداد کرد که چرا وسیله پرت میکنی
منم بهش گفتم چیزی نگو اون بچس متوجه نیست،وسیله رو از دست پسرم گرفتم و از مهمونمون معذرت خواهی کردم
بعد از رفتن مهمونا همسرم یه دعوا راه انداخت 😐
من نمیدونستم حرص بخورم یا بخندم
به من میگه هیراد بچه ی منم هست تو چرا به من میگی چیزی بهش نگو
چرا داری بچه رو خراب میکنی
چرا هروقت کار اشتباه میکنه نمیزاری من سرش داد بزنم و بفهمونم کارش اشتباهه 😐
هی بهش میگم بچه ی کوچیک نمیفهمه و فلان
بدتر سر من دادو بیداد میکنه
منم گفتم تو آدم گنده ای نمیفهمی چه برسه به بچه ۱۸ ماهه
بدتر قاطی کرد دوباره 😂
سر تربیت هیراد خیلی با همسرم به مشکل میخورم اصلا گوشش بدهکار نیست
دائما با هیراد درگیره و داره سعی میکنه حرفشو به زور به کرسی بنشونه
اصلا متوجه نیست که این بچه کوچیکه
خیلی نگران هیرادم نمیدونم چیکار کنم
مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
کمکم کنین لطفا عذاب وجدان گرفتم 😢
بچم خداروشکر خیلی آرومه کلا نسبت به بچه های دور و اطرافم که میببنم شر نیست ولی کار ها خطر ناک انجام میده بعضی وقت ها مثلا میره رو مبل ها راه میره اگه یه وقتت واسه این که باهاش حرف بزنیم کلا میرفت روی مبل حالت انداختن میگرفتن خودشو انگار میخواست بندازه یه بار هم هیجان زده شد یهو انداخت خودشو یکی دو بار هم که ناخواسته افتاده
یا این که چیز های سنگین رو پر میکنه هر طرفی شد
به مادر شوهرم گفتم اینجوری میکنه دو روزه مادر شوهرم گفت دعواش کن که متوجه بشه نباید این کار هارو بکنه من کلا تا جایی که میتونم اصلا دعواش نمیکنم دو روزه دارم دعواش میکنم که شاید بهتر بشه بعد میزنه زیر گریه و میخواد بغلش کنم ازم انتظار نداره دعواش کنم خیلی ناراحت میشم خودم از این کار و این که هیچ تأثیری هم نداشته دعوا کردن بیشتر لج میکنه اگه بهش بگیم نکن تورو خدا راهنماییم کنین چیکار باید بکنم من دارم از جذاب وجدان دیوونه میشم آخه این بچه ی کوچیک چی میدونه که دعواش کنم
مادر شوهرم میگه چون لوسش کردین اینجوری میکنه باید دعواش کنین تا بفهمه