سال ۱۴۰۲ بهمن ماه پای دخترم با آب جوش سوخت
خیلی سختی کشیدیم خیلی
الان یاد آور لعنتی همون عکس هارو آورده
بازم دلم رفت برای اون روزا
یاد گریه های دخترم
اینکه هنوزم یکم جاش هست
۱ و نیم سالش بود کوچیک بود پوشک داشت
وای که اون شب وقتی با گاز شستن چقدر دخترم گریه کرد
یادش افتادم
الان دخترم کنارم خوابیده دارم دیوونه میشم از ناراحتی
خدا این یادآور رو لعنت کنه 😭😭😭😭😭😭

۴ پاسخ

من پسرم 6ماهه دستش سوخت دوساله پاش سوخت هنوز لک مونده منم خیلی عذاب کشیدم

عزیزم ناراحت نباش گذشته بزرگ بشه یادش نمیاد میدونم سخته ادم برا واکسن ک میزنن چقد ناراحت میشه اون سوختگی ک دیگ جای خود داره ولی گذشته

پسر من لبش به روی موتور خورد از تو و بیرون پاره شد داخل ۳ بخیه بیرون ۵ تا بدترین روزای زندگیم بود خیلی بد بود من درد نداشتم ولی از قلبم از شدت دردی کع میکشید مچاله میشد

یادآور چیه
انشالله دیگ هیچ اتفاقی برای دخترت نیفته ک باعث ناراحتی ات بشه

مقالات مرتبط

چگونه خیلی سریع باردار شویم؟
چگونه خیلی سریع باردار شویم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
هفته سی و یکم بارداری
در هفته سی و یکم بارداری چه می‌گذرد؟ | علائم و توصیه‌ها
درمان خانگی جوش صورت در بارداری
تکنیک‌هایی برای درمان خانگی جوش صورت در بارداری بدون ضرر ب...

سوال های مرتبط

مامان دخترکم🩷 مامان دخترکم🩷 روزهای ابتدایی تولد
وای ننه یاد خوابم میوفتم قند تو دلم آب میشه خواب دخترمو دیدم چشماش سبز بود سفید موهاش هم بور بود خدا کنه مثل خوابم باشه خیلی ماه بود🥹
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان سلین و آرش🐣 مامان سلین و آرش🐣 ۳ ماهگی
امروز خیلی اتفاق بدی برام افتاد🥺اون لحظه یادم میوفته خیلی عصابم خورد میشه😮‍💨
رفته بودیم آتلیع عکس بارداری بگیریم دخترم وایساده بود عکس سونو دستش بود یهو پاش لیز خورد با کله رفت زمین لب بالاش پاره شد خون اومد خیلی از خودم بدم اومد خیلی ناراحتم الهی بمیرم برای دخترم این آخرا هورمونام واقعا بهم ریخته دست خودم نیست سریع عصبی میشم🥺😭
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان بیبی مامان بیبی هفته سی‌وششم بارداری
یهویی یادت افتادم دخترم دختر اسمونیم پارسال هم همین موقعا بود لباساتو میذاشتم تو ساک هی میومدم باز میکردم نگا میکردم ذوق میکردم برات الان چیکار کنم نمیتونم آروم شم میخوام گریه کنم یکم خالی بشم چرا منو تنهام گذاشتی درسته یه بچه تو شکمم دارم ولی دلم برای دخترم تنگ شده یکی از اشناهام با من حامله بود الان دخترشو میبینم گریم میگیره آخه هم سن دخترمه دلم میخواد گریه کنم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان خالد مامان خالد ۲ ماهگی
یادمه پارسال که موقع دخترم رفتم بیمارستان یع خانمی بود دوقلو باردار چندتا بچه طبیعی زایمان کرده بود دخترش حداقل ۱۴ سالش بود اومده واسه زایمان دکتر بهش میگفت باید طبیعی بیاری اونم دوقلو اصلا گریه میکرد بیچاره میگفت ن نمیتونم آخرش سز شد دلم خیلی سوخت کلی درد کشید تهش سز شد ولی ببین با اینک زایمان طبیعی داشت قبلا بازم از طبیعی وحشت داشت منم بوتر میترسیدم کلا زایمان خیلی سخته خدا چه صبر تحملی ب ما خانم ها داده
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آیلین🩷هامین💙 مامان آیلین🩷هامین💙 هفته سی‌ونهم بارداری
من وقتی بچه زیاد تکون میخوره به جای اینکه خیالم راحت بشه بیشتر استرس میگیرم چون روزی که دخترم بدنیا اومد خیلی تکون میخورد همش یاد اون روز میافتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جیگر طلا مامان جیگر طلا ۲ ماهگی
من فردا زایمانمه .از الان نشستم برا دختر ۳ ساالم گریه میکنم .چجوری ی شب بدون اون بمونم اینقدر وابستشم .داررم دیوونه میشم از الان فققط دارم گریه. میکنم
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان آنیا و تودلیم💙 مامان آنیا و تودلیم💙 هفته سی‌ودوم بارداری
مامانا شما از چند ماهگی ب کوچولوهاتون جیششون رو یاد دادین؟
دخترم یک سال و یک ماهشه بنظرتون زوده یادش بدم یا نه؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان سلین و آرش🐣 مامان سلین و آرش🐣 ۳ ماهگی
تب دخترم پایین نمیومد بردیم دکتر الان یه آمپول بتامتازون زد تبش همونجا اومد پایین گفت گلوش با گوشش عفونت کرده خیلی طفلکی دخترم خیلی گریه کرد ناله میکرد 🥺😭
خدا کنه تا فردا صبح تب نکنه ک دکترش ساعت ۴ بعد ظهر به بعد هست ببرم پیش خودش
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ماهد💙 مامان ماهد💙 ۲ ماهگی
چقدر دلم میخواد الان ک می‌خوابم و صبح بیدار میشم بهمن ماه تموم شده باشه پسرم کنارم خوابیده باشه 🥺🥹
هم خسته ام
هم استرس دارم
هم میترسم
فقط میخوام تموم بشه 🥲
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دنیز وایهان♥️💙 مامان دنیز وایهان♥️💙 ۱ ماهگی
ای خدا این ویروس چیه اوفتادم رو جون دخترم دیروز بردمش دکتر بهش سروم زدن استفراغش خوب شد الان با گریه بیدار شد شکمش درد می کرد بردم دستشویی اسهال بود بخدا دیگه نشستم گریه کردم خودمم سرما خوردم شنبه قرارع عمل بشم همش سرفه می کنم تورخدا دعا کنین حال دخترم خوب شه بچم آب شد 🥲💔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رضا و امین مامان رضا و امین روزهای ابتدایی تولد
بچه رو از چند ماهگی از پوشک میگیرن من پسرم یک سال و چهار ماهشه از الان شروع کنم یادش بدم یا زود یاد نمیگیره
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان 🍒عطرا🍒 مامان 🍒عطرا🍒 ۲ ماهگی
وای مامانا امشب یه خبر خیلی خیلی خوب شنیدم🥹
خواهرشوهرم گفت بارداره🥹خیلی براش خوشحال شدم خیلی دعاکرده بودم که تا سال دیگه نینیش بغلش باشه♥️♥️
عزییییزم چقدر قشنگ،،یادمه خواهر خودم،هشت ماهش بود من فهمیدم باردارم
الان خودم هشت ماهمه خواهرشوهرم فهمیده بارداره🥹
خیلی برامون دعاکنین که دوتامون بسلامتی زایمان کنیم من که تقریبا آخراشه دیگه ان شاالله اونم این ۷ماه رو خوب پشت سر بذاره♥️
یه لحظه الان دلم تنگ شد یاد ماه های اول افتادم چقدر زود گذشت کلی با خواهرشوهرم صحبت کردیم یادم به خودم افتاد چقدر دغدغه داشتم هر روز چالش های مختلف داشتم 🥹🥲 دلم خیلی تنگ میشه برای دوران بارداری♥️
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان باران 😍🤍 مامان باران 😍🤍 ۲ ماهگی
همین الان از ته دلم دعا کردم این لحظه های شیرین قسمت همه خانومایی بشه که دلشون میخواد بچه داشته باشن
فقط یدونه پرتقال خوردم و دراز کشیدم دخترم یجوری شکممو بالا پایین می‌کنه نمی‌دونم فیلم بگیرم نگاه کنم بخندم یا از خوشحالی گریه کنم 🥹
منظورم از این حرفی که میزنم نادیده گرفتن خدا نیست که خیلی بیشتر از لیاقتم بهم داده
ولی من این بچه رو از دعاها و اشکای شب قدر تو صحن آقا امام رضا و دعاها و اشکای تو هیئت آقا امام حسین دارم خیلی دلشو شکستم اما انقدر بزرگه که منو یادش نرفت هیچوقت 😭
ان شاءالله سال بعد با دخترم تو مراسم شیرخوارگان علی اصغرش میریم 💔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین وتودلی💙 مامان ماهلین وتودلی💙 هفته سی‌وسوم بارداری
دیشب خدا بدادمون رسید دخترم رفته بود بالا خونه عموش شوهرم هم اونجا بود و دخترم جیشش اومده بود و بهم نگف خودش رفت توالت یهو دیدم جیش کشید من فورا رفتم شوهرم هم از بالا اومد دیدم گریه می‌کنه دست به اندام خصوصیش می‌زنه پاهاش لیز خورد و اونجاش به لبه کاشی دم در دستشویی خورده بود آنقدر ورم کرد قرمز شد خیلی ترسیدم یکم وازلین زدم براش الانم هنوز ورم هست خداروشکر خون نیومد و قسمت بالا واژن بود پاین نه. خداروشکر که حرز امام جواد گردنش بود وگرنه خدا میدونست چی میشد جاریم هم خیلی چشم زخم داره دخترم میره اونجا همش حرف میزنه هم لباسای قشنگ تن دخترم کرده بودم اونم همیشه خودشو میخوره که چرا ماهلین آنقدر قشنگ میحرفه پسرم هنوز حرف نمیزنه فقط بلده بچه هارو با هم مقایسه کنه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آیلین🩷هامین💙 مامان آیلین🩷هامین💙 هفته سی‌ونهم بارداری
دخترم داشت با عروسکش بازی میکرد مینداختش هوا منم رو مبل دراز کشیده بودم عروسکشم بزرگ بود افتاد روی شکمم ولی دردم نیومد فقط یکم پوست شکمم قرمز شد جنین هم عرضیه سرش سکته راسته دقیقا هم افتاد سمت راست حالا چکار کنم زحمات هشت ماهه ام هدر رفت😭😭😭اینقدر داد زدم و گریه کردم دارم دیوونه میشم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر