چقد گاهی وقتا از زندگی و همه چی زده میشم انگار هیچی حال ادمو گاهی خوب نمیکنع ..دخترم غذا نخوردهر کاری کردم خودمو روش خالی کردم نفرینش کردم💔
مثلا باردارم فقط سه لقمه صبحانه خوردم هنوز هیچی نخوردم دل زده شدم حوصله شوهرمم ندارم

سعی کن هیچوقت نفرین نکنی و بد نگی بهشون ،مامان بزرگم میگفت خدایی نکرده بزرگ میشه واون نفرین یا بد وبیراه میگیره ...چند شب پیشم حاج اقا توی شبای قدر میگفت ...
میگفت اعصبانی ام شدید نگید خیر نبینی ...دعاشون کن ...بچهای منم بعضی وقتا اذیت میکنن ...مطمین باش گشنش باشه میخوره بزور خوردن بچه فایده نداره که ...

حق داری آدم گاهی واقعا کم میاره اشکال نداره ما که از آهن نیستیم ادمیم دیگه

اصلا بچه هاتون رو دعا نکنین

چند شب پیش تو شبای قدر یکی از خانومای مسن که اونجا بود می‌گفت ی دختر ۴ ساله داشتم خیلی عجول بوده ی روز دم غروب دعاش کردم گفتم خدا کنه بمیری البته از روی عصبانیت
بعدشم بردمش حموم و خوابوندمش
می‌گفت شب که پاشدم دیدم خود ب خودی تشنج کرده و مرده بعد ۲۴ سال هنوز داغش رودلمه

طفلی اون دخترکت

عزیزم شما بارداری اون بچه که متوجه نیست
همه بچه ها همینن پس چطوری میخوای دومی رو بزرگ‌کنی؟؟

همینه عزیزم زندگی مخصوصا تو بارداری که ادم با کوچکترین چیزی از زندگی سیر میشه😥