شوهرای شماهم قهر میکنن ؟چن روز پیش با دوستم رفتیم بیرون،شوهرم با بچم اینا و خانوادش با اطلاع من رفتن خونه عموش عید دیدنی,
با دوستم که با اسنپ برمی گشتیم بهش گفتم بیا تا ی جایی دنبالم و اون گف نمیشه خودت بیا بچه بغلمه،منم ناراحت شدم گفتم اکی،وقتی نزدیک شدم بهم زنگ زد ک‌کجایی بابام و عمو اینا میخان تا ی جایی برن فاتحه خونی میخام ببرمشون،بهش میگم دنبال من خواستی بیای گفتی بچه بغلمه ،حالا ننه باباتو خواستی ببری فاتحه خونی بچه نداشتی؟رفتم داخل دیدم بچم تنها داره دور میزنه ودلم سوخت،دم درم میگم بچرو بگیریم بریم حالا داد میزنه تازه اومدیم و فلان خیلی ناراحت شدم.و اون الان با من قهره
که چی چرا ب بچه شربت نمی‌دی میگم خب نمیخوره خودت بده یا راه حل بده نه اینکه همیشه منو مقصر بدونی .

۳ پاسخ

همه همینن عزیزم ماهم باشوهرامون داستان داریم.بچه اومده چالش ها بیشترهم شده

باید گذشت کنی
ول کن همه اینا همینن
بخاطر بچه

اینجورمواقع باید دست پیش بگیری تو قهرکنی

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب

سوال های مرتبط

مامان دیاناخانم ♥️ مامان دیاناخانم ♥️ ۱۵ ماهگی
امروز هی شوهرم ب دوستش میگفت بچه من یعنی دخترم اخلاق پسرونه داره همه جارو بهم میریزه خیلی وابسته به مامانشه نمیدونم خیلی شیطون اینا حالا من خیلی ناراحت شدمه میگم چرا درمورد بچه ام اینجوری گفتی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱۶ ماهگی
من بچم خیلی وابسته به باباشه امروزم نی ساعت با باباش رفت بیرون با اینکه کلی دلم براش تنگ شده بود تا منو دید زد زیره گریه و جیغ خیلی ناراحت شدم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۱۷ ماهگی
مامانا رفتارشوهرم با بچه خیلی بده انگار ناپدریه مدام داد میزنه سرش می‌میترسونه بچه رو تو خواب بچه نق میزنه پامیشه دادو بیداد میکنه میکه ساکت شو بچم حسابی می‌ترسه و گریه میکنه چیکارکنم رفتارش درست بشه چجوری بفهمونم کخ این رفتارا خوب نیست با دعوا گفتم لج میکنه با زبون خوش میگم بازم تکرار میکنه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۷ ماهگی
امشب یهو یه تلنگری بهم خورد عجیییییب

از استخر رفتم جای خواهرم باهم بریم دور بزنیم که خواهرم با دوستش بود یهو گف واقعا همین خواهرت بچه داره؟ اونم یکونیم ساله؟

یهو ب خودم اومدم اععع من بچه دارم بچه بالای یکسال 🥲 اصن دلم یجوری شد همش میخاستم برگردم خونه پیش بچم😕 تا قبلش انگاری یادم نبود ی بچه کوچولو داره با باباش خوشمیگذرونه و منو یادشم نمیاد😁

بعد الان گهواره رو نگا کردم دیدم شده یکسالو چهارماه باورش برام سخته منی که بچه ۱۳ روزمو بردم دکتر گف کولیکش ۴ماهگی خوب میشه گفتم تا اون موقع من زنده نیستم انقد سختم بود میگفتم ینی ۴ماهگی بچه من میرسه؟ خیلی اون زمان ب نظرم همه چی کند و خسته کننده بود و الانباورم نمیشه باید چن ماه دیگه باز ب فکر تولد دوسالگیش باشم 🫠

زمان چقد زود میگذره انگاری ده سال پیش زایمان کردم و بارداری داشتم و ….

کاش این دستاس کوچولو همه عمرم همینقدی میموند❤️
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان رادمهر مامان رادمهر ۱۵ ماهگی
سلام مامانا
میگم شما تا حالا تنهایی بچه هاتونو بردین حموم من همیشه با شوهرم میبریم گفتم امروز خودم ببرمش میترسم نزاره
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان ❀بنـد انگشتے❀ مامان ❀بنـد انگشتے❀ ۱۸ ماهگی
دیشب خواب دیدم از دانشگاه میبرن مشهد اما اسم من نیست توی لیست
منم قایمکی قاطی بچه ها شدم پیاده رفتم تا یه جایی بعد گفتم الان بلیط بخوان چی
وسط راه با چشم گریون برگشتم برگشتنی دو تا از اموات رو دیدم که انگار مسئول کاروان بودن بهم گفتم اگه بلیط نداری برگرد کلی گریه کردم تو خواب
کلا از وقتی بیدار شدم ناراحتن آخه چرا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان برسام مامان برسام ۱۷ ماهگی
پسرم با باباش رفتن بیرون با اینکه گفتم برن یکم استراحت کنم اما میگم کاش زود بیاد اینجوری خیالم راحت تره
مادری یه پارادوکسه واقعااا خدایا همه مادرارو برا بچه ها حفظ کن حق هیچ بچه ای بی مادری نیست
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان یاسین کوچولو مامان یاسین کوچولو ۱۷ ماهگی
سراک می‌دین به بچه هاتون؟
من‌ تا حالا ندادم میگم‌ خب‌ همون فرنی و حریره و غذا اینا بهش میدم چرا سرلاک بگیرم وقتی‌خونگی میدم
چند وقت پیش داییم می‌گفت سرلاک خیلی خوبه و‌خاصیت داره و خیلی مقویه چکار‌کنم‌یدم‌یذ یانه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱۷ ماهگی
خب بزارید از امروزم بگم براتون
ساعت ۴ صبح تب کرد ، سریع استامینوفن دادم ، تا ساعت ۶ آب بازی اینا کرد تا تبش اومد پایین ، ۶ خوابید تا ۷ یهو وحشتناک داغ شد که باز بروفن دادم ، بعد خوابش برد تا ساعت ۱۰ دوباره خیلیییی داغ شد، شیاف زدم براش اثر نکرد همینطور میرفت بالا. ساعت ۱۲ بروفن دادم باز رفت بالا ۳۹/۵ رو رد کرد ، ۱۲:۳۰ رسوندیم درمونگاه که دوباره دو سی سی دیگه بروفن دادن و سریع سرم زدن براش ، بعد اومدیم خونه مامانم اینا به امید اینکه بابام کمکم نگه داره چون تنها کسیه که بچم خیلی دوسش داره و به همه ترجیحش میده که نبود ، بچمم چسبیده بود به من دائم شیر میخورد و گریه میکرد ، تبش قطع شده بود خدارو شکر ، آنتی‌بیوتیک داد دکتر بهش و گفت اگه باز تب اینجوری کرد باید سریع آزمایش بده ، خب حالا شب شد به امید اینکه میرم خونه یکم استراحت میکنم شوهرمم هست باز بچه با اون راحته رفتیم خونه ، که دیدم مادرشوهرم اینا کلی مهمون دارن که شب میمونن، و خب با یه عالمه بچه و سر صدا ( تو یه ساختمونیم و خیلی صدا میره میاد )
هیچی برگشتیم خونه مامانم اینا ، که مامانم اینام جایی رفتن بعد رفتن من چون نمیدونستن که برمیگردم ، الان تنها نشستم اینجا ، بچه رو پامه دارم دایم تکون میدم
و داغونم ، چرا داغونم؟ چون خودمم مریضم و حالم بده، و وسط مریضیم بچمم مریض شده ، خیلی وقته نخوابیدم درست ، تهوع دارم ، سر درد ، ضعف و سر گیجه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا ۱۵ ماهگی
مادرا میگم بچمو امروز ببرم دکتر عمومی ؟ یا باید ببرمش حلق و بینی؟😢همیشه بابچم که می‌رفتیم حموم اول خودمو می‌شستم بعد اونو اخر دست می‌رفتیم بیرون همسرم بستریه بیمارستان خونه مادرش بودیم میخاستم برم حموم تو محیط بیمارستان بودم گفتم بچمو ببرم رفتیم مثل همیشه اول اومدم خودمو بشورم دیدم هی میاد به در میزنع بچه رو صدامیکنه اونم هوایی میشد واینمیساد یهوگفت اول بشور بده من بعد خودت بیا ناچار همین کار کردم داشتم خودمو می‌شستم دیدم یهو صدای جیغ شدید میاد با صدای سشوار فقط یچی پیچوندم به خودم نفهمیدم چطوری با اون وضعیت پریدم تو سالن با پاها لخت دیدم سشوار گرفته به گوش بچه اونم هی جیغ و گریه گرفتم پرت کردم بچه رو گرفتم بغل رفتم لباس پوشیدم حالا دو سری هی دست می‌بره به گوشش میگم نکنه خدای نکرده پرده گوشش آسیب دیده ؟🥺🥺🥺🥺🥺🥺😓🥺🥺
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۱ سالگی
مامانا وقتی میرین جایی بچه هاتون زود ارتباط برقرار میکنن با بقیه یا ن ؟
دخترم خیلی مظلومه بیرون
ولی تو خونه شیطون
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان elvin مامان elvin ۱۶ ماهگی
خانوما من سر بچم خیلی حساسم اصلا نمیزارم بچم پیش کسی تنها باشه یا کسی بهش غذا بده خیلی وسواس شدم ّ تنها بره جایی می‌ترسم خیلی نگران میشم مث دیونه ها میشم برا همین نمیزارم تنها جایی ببرنش
نمیدونم شمام اینطوری هستید یا من اینجوریم؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان سورنا جان😘 مامان سورنا جان😘 ۱۶ ماهگی
بخدا اگ ی روزی بگم دیگه بچه نمیخوام بخاطر خواب سورنا هشت ازبس اذیت شدم تا حالا شبا هی با گربه ونق بیدار میشه با بدبختی دوباره میخوابونم با باید پاشم بزارمش تو تابش بخوابه

کم اشتهاییشم ببر
اینروزا هم خیلی جیغ میزنه نمیدونم چرا
بخدا کلافه شدم دیگه ازبس جیغ میزنه خیلیی کاریش هم نمیشه کرد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آیهان جوجو🐥 مامان آیهان جوجو🐥 ۱۷ ماهگی
سلام
مامانا،بچه هاتون که همسن آیهانن اگه به یه چی اشاره کنین میفهمنن یعنی با انگشت یه چیزیو نشون بدین میرن بیارنش ؟
من آیهان همه چیو میدونه و باهوشه و زود یاد میگیره هرچیزیرو اما وقتی به یه چیزی اشاره میکنم با دستم میگم اونو نگا یا میگم برو اونو بیار اصلا نمیفهمه فقط نگام میکنه خیلیم بهش گفتم اما نمیدونه چون تقریبا ۱۱ ماهگی اینا بود که بهداشت گفت اینکارو بلده میفهمه ؟ گفتم نه گفت باهاش تمرین کن اگه نفهمید بهم بگو ...منم یکم نگران شدم
میشه جواب بدین 🙁
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان اَبرا مامان اَبرا ۱۷ ماهگی
خستم از‌زندگی اومدم جایی یگم روحیم عوض شه دخترم تب‌گرفتش بعدش من دیروز ظهر خاب دیدم بچم میمیره😭😭خاب دیدم میکشنش 😭بردمش دکتر دیشب بهش دارو دادن دارو هارو بهش تزریق کردم بعدش زنگ مبزنم شوهرم غر میزنه رومن گفتم نمیخاد بری از وقتی بچه خالت اینطور شد من میترسم بچه خالم امپول اشتباه زدنش مرد ۱سالو ۷ ماه بود همش ابرا رو میزنن دمش منم روانی شدم میترسم😭😭
مشاهده ۹ پاسخ دیگر