۷ پاسخ

عزیزم این یه تجریه ست بهتره از این به بعد خیلی قاطع باهاش برخورد کنی
بلاخره روزهای دیگه هم هستش
شما باید با آگاهی تمام با همچین افرادی برخورد کنی
الانم حس بد به خودت نداشته باش برای همه ما از این حس ها پیش اومده
من خودم بارها توخیلی مسائل سکوت کردم اما الان میدونم اشتباه کردم و باید سر بچم به هیچکس رحم نکنم

باید میگفتی اره اگه کتک بزنن پسر عمه هاش از این ببعد زن دایی هم کتکشون میزنه بعد تو هم قاه قاه میخندیدی

اووو منم همیشه اون لحظه لالم
حالا یا برا احترام یا به ذهنم نمی‌رسه
بعدا به ذهنم میرسه

باید جوابشو میدادی اصلا هم شوخی نکرده ادم ها عادت دارن حرفاشون به شوخی بیان کنن

میگفتی اره دیگه وحشی گری تو ژنشونه معلومه از کجا بی ادبی و وحشی گری یاد گرفتنو میزدی زیر خنده

چقد وقیح زنیکه بیشعور 😒 کاش جوابشو میدادی عصابم خورد شد😓

شوخی کرده عزیزم

سوال های مرتبط

مامان شهریار وروجک مامان شهریار وروجک ۸ ماهگی
مامان ها ... چقد پیش میاد بچتون بترسه از چیزی یا صدایی؟؟؟
من گوشه خونه کنار گلدون هام دوتا عروسک کوچولو که واسه آویز تشک بازیش بود گذاشته بودم، دیدم شهریار خیلی نگاش میکنه فک کردم خوشش میاد بردمش نزدیک که خودش بردارتش بعد پاپا کرد لرزید یه جیغ و گریه خفیف کرد و منم زود بغلش کردم ازونجا دورش کردم...این از اولی
دومی: دیشب داشتم شیر میدادم ک بخوابه یکم با لثه هاش گاز می‌گرفت یبار ک محکمتر گرفت یه آی تقریباً بلندی گفتم، شهریار نفهمید ک منم😅🤦🏻‍♀️ دست و پا زد و محکمتر چسبید بهم و هی برمیگشت پشت سرش رو ببینه ک صدای چی بود!!! یکی دوبار دیگه الکی گفتم آی و بازم واکنشش همین بود ولی گریه نمیکرد
سوما همین یکساعت پیش تو حیاط بودیم پسر برادر شوهرم ک ۷سالشه جلوشهریار نشسته بود بازی میکردن اونم بی هوا یه صدایی درآورد بچم همچین ترسید و برگشت تو بغلم و گریه کرد گوله گوله اشک میریخت و ب زور آروم شد
نمی‌دونم من خیلی حساس شدم یا همه بچه ها اینطورن، بنظرم خیلی میترسه بچم قربونش برم🥺
مامان یاس جون✨💜 مامان یاس جون✨💜 ۸ ماهگی
مامانا ب نظرتون کار من اشتباهه
من تقریبا هر هفته یا هفته ای دوبار حداقل
مادرشوهرمو و یکی از خاهر شوهرام خونه ما پلاسن
بعد ی بچه داره فوق العاده شیطونه
هی میگه میخام با همه چی بازی کنم
اومد دکوری هاش اشپزخونمو برداره
بهش با مهربونی گفتم تازه اجازه نداری ب اینا دست بزنی
بدو برو
بعد میخاست با اسباب بازیای یاس بازی کنه
ی ماشین داره اوردم سوارش شه
اینا ب کنار هی ن اینو بیار اونو بیار
بعد ی بار زد فرمون روروئکش رو شکست
ی بارم دوتا از وسیله های کوکیش رو خراب کرد
خب بابا دختر من هنوز خودش با هیچیش درست بازی نکرده
منم همه اسباب بازیا رو جمع کردم
گفتم اینا مال یاس هست
نباید دست بزنیم یاسی ناراحت میشه
بعد هی نق میزد
مادرش عین وحشیا گرفت بچه رو زد
بخدا ک انقد ناراحت شدم بازم رفتم وسایلو اوردم بازی کنه
حالا مادرشوهرم زنگ زده ب شوهر ک تو شب بیا کمک ما ولی زنتو نیاری خوشمون نمیاد ببینیمش
بخاطر دوتا وسیله بچم کتک خورده
خب عزیز من دختر من خودش هموز از چیزی استفاده نکرده
با اشغال کهنه بازی کنه بزرگ شه
ب ی ورمم نیس ک گفته نیاد ها من از خدامه نرم
ولی زورم میاد ک بخان بگن ب خاطر دوتا وسیله چکا کرد الان من باید ب این زنیکه عفریته چی بگم
دلم میخاد زنگ بزنم
بشورم بزارمش کنار
مامان رویا و روشنا🤎 مامان رویا و روشنا🤎 ۸ ماهگی
سلامممم با این عکس زیبا از دخترنازم❤️
عشقا من ۴ تا خواهرشوهر دارم ک یکیش کرج شوهر کرد و هر ۴ ۵ ماه درمیون میان ۱۰ روز میمونن خونمون و میرن😒
فقط هم خونه ما میمونن چون شوهرم تک پسر خانوادس و مادرشوهرم با ما زندگی میکنه چون پدرشوهرم ۳۰سال پیش فوت شد❤️‍🩹
هرررسری ک میان خونمون حوله دخترمو استفاده میکنن دست ب حریم شخصیش میزنن و خیلی اعصابش خورد میشه واقعا😑
دیروز خواهرشوهرم گوش درد داشت اخرشب دخترم صورتشو شست دنبال حوله صورتش میگشت یهو دید خواهرشوهرم حوله رو داغ کرد گذاشت رو گوشش😐😐
اومد اتاق ب من گفت مامان یعنی چی من با حوله دستوصورت خشک میکنم چرا هرسری میان باید دست ب حریم من بزنن😨
بلند گفت خواهرشوهرم اینا شنیدن ..
بعد سرما هم دارن هی روشنارو بغل میکنن اخه این بچه سرما بخوره من‌چیکار کنم چجوری باهاشون رفتار کنم از یطرف میگم خب دیر ب دیر میان اشکالی نداره ولی بچم مریض شه من چ غلطی کنم؟؟
دیروز زنگ زدم ب رویا طبق معمول صدای تماس گوشیم زیاد بود رویا داشت میگفت چرا بچرو میدی بغلشون مریضن بچه سرما بخوره اینا جواب میدن🥲
بازم‌مثل اینکه خواهرشوهرم شنید و حالا از امروز یکمی حالت پوکر داره و انگار ناراحت شده
خب واقعا بنظرتون حق با دخترم نیست؟؟؟
من میوفتم تو رودروایسی نمیتونم بهشون چیزی بگم رویا زبونشو داره🫠